نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 158

صفحه 158

این است که همان اختیاراتی که شخص نسبت به صغار در حال حیات دارد - مثل تصرف در اموال و عقد صغیره و... - و می تواند آن را به دیگری واگذار کند، بعد از وفات نیز با وصیّت، به وصیّ او منتقل می گردد و نافذ است.

البته این نکته را ایشان متذکر نشده اند که در تصرفات پدر و جدّ نسبت به صغیر عدم مفسده کافی است ولی شرط تصرف دیگران در مال صغیر مصلحت داشتن است، زیرا در روایاتی که در باب وصی و امثال آن وارد شده، این معنا هست که اگر بخواهند در مال صغیر و... تصرف کنند تنها عدم مفسده کافی نیست و مصلحت داشتن معتبر است و اگر این ادلّه نبود با تمسک به اطلاق عدم المفسده را کافی می دانستیم.

4 - روایت خالد الطویل:

قال دعانی ابی حین حضرته الوفاه فقال: یا بنی، اقبض مال اخوتک الصغار و اعمل به، و خذ نصف الربح و اعطهم النصف، و لیس علیک ضمان، فقد متنی ام ولد ابی بعد وفاه ابی الی ابن ابی لیلی فقالت: انّ هذا یأکل اموال ولدی، قال: فاقتصصت علیه ما أمرنی به ابی، فقال لی:

ابن ابی لیلی: ان کان ابوک أمرک بالباطل لم أجزه، ثم اشهد علیّ ابن ابی لیلی إن أنا حرکته فانا له ضامن، فدخلت علی ابی عبد الله فقصصت علیه قصّتی ثم قلت له ما تری؟ فقال: امّا قول ابن ابی لیلی فلا أستطیع ردّه و امّا فیما بینک و بین اللّه عز و جل فلیس علیک ضمان.(1)

در این روایت نیز شخص در وقت مردن به فرزند خود وصیت نموده که با اموال او مضاربه کند و سود آن را بین خود و بقیه نصف نماید که ابن ابی لیلی آن را باطل دانسته، ولی حضرت بلامانع می دانند و می فرمایند: تو ضامن نیستی.

مرحوم آقای خویی این روایت را در استدلال، مثل روایت محمد بن مسلم دانسته اند و لکن نظر به اینکه در این روایت فقط فرموده اند: در مضاربه ضامن نیست


1- (1) - وسائل 24886/427:19، همان باب، ح 2.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه