نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 194

صفحه 194

و لکن ادعوا اللّه یصلحهم. فان صلاحهم لکم صلاح» این روایت در فضائی صادر شده است که شیعیان قادر به قیام علنی بر علیه دستگاه حکومت نبوده اند و هرگونه حرکتی بر ضد دستگاه حاکم منجر به کشته شدن و از بین رفتن شیعیان می شده است لذا امام علیه السلام از مذمت کردن و فحش دادن به سلاطین نهی نموده اند تا موجب بروز فتنه و درگیری و هرج و مرج، و به تبع آن از بین رفتن شیعه نشود، می فرمودند که آنها را دعا کنید که اصلاح شوند چرا که اصلاح آنها به نفع شما نیز هست و ضرری را در پی ندارد.

حاصل کلام ما این است که بر اساس تتبع در روایات کلمه سلطان به کسانی اطلاق می شده است که دارای حکومت ظاهری و مبسوط الیه بوده اند چه عادل باشد و چه غیر عادل.(1) لذا روایت السلطان ولی من لا لی له نیز علاوه بر اینکه عامی است مراد از آن امام معصوم نیست. بله ممکن است گاهی امام معصوم علیه السلام نیز سلطنت ظاهری پیدا کند نظیر امیر المؤمنین علیه السلام و حضرت رضا علیه السلام و یا حتی بعضی از فقها و حکّام شرع که گاهی مبسوط الید بوده اند و لیکن علی ایّ حال کلام ما این است که این روایت شامل فقیه بما هو فقیه نمی شود بلکه مربوط به کسانی است که حکومت ظاهری دارند و اگر قرار باشد قیدی هم بزنیم می گوییم کسانی که حکومت ظاهری دارند و از طرف مجتهد نیز مأذون بوده و اجازه دارند مانند فتحعلی شاه که از مرحوم کاشف الغطاء اجازه داشته است (شنیده ام که مرحوم کاشف الغطاء اجازه استفاده از سهم امام علیه السلام برای قشون و جنگ و امثال آن را نیز داده بوده است).

5 - کلام مرحوم آقای حکیم و نقد استاد مد ظله

مرحوم آقای حکیم در ما نحن فیه کلامی دارند که ما نمی توانیم با آن موافقت


1- (1) - استاد مد ظلّه: «سلطان غیر از ملک است، ملک مرادف با پادشاه است ولی سلطان به کسانی که حکومتی را در اختیار داشته باشند اطلاق می شود لذا ممکن است که در یک مملکت چندین سلطان در نواحی مختلف آن وجود داشته باشند. چنانچه تمامی حکّامی که از طرف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم منصوب بوده اند همگی سلطان بوده اند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه