نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 215

صفحه 215

قلت: در مورد این حدیث شاید اساساً ازدواج با موردی که پدر و مادر بدان مایل هستند، با این که علاقه مرد به مورد دیگری است صلاح نباشد، فرض مسئله ما در جایی است که موافقت با خواست پدر مطابق مصلحت باشد، در این صورت در مورد پسر هم به استحباب استیذان از پدر می توان حکم کرد.

البته اگر چه به حکم عقل کسانی که بر گردن انسان حق دارند، مناسب است که انسان تمایلات خود را بر طبق تمایلات آنها قرار دهد و هر چه این حق شدیدتر باشد، این استحباب عقلی مؤکدتر است، ولی حق داشتن تمام العله برای استحباب نیست، نکاتی همچون غلبه احساسات در زنان بر اندیشه ایشان سبب می گردد که در مورد مادر با این که حق وی از پدر بیشتر است، استحباب استیذان در کار نباشد.

و لذا نمی توان مطلع ساختن مادر را از این مسئله که چه بسا با مخالفت وی همراه بوده و منشأ مشکلاتی گردد مستحب دانست.

ان قلت: از ادله ناهیه از ازدواج بدون اذن، کراهت این امر استفاده می شود، نه استحباب استیذان.

قلت: استحباب استیذان و کراهت ازدواج بدون اذن به یک امر بازمی گردد،

3) بررسی استحباب توکیل برادر

مرحوم سید در آخر مسئله اشاره می کند که در صورت نبودن پدر یا جد مستحب است دختر امر ازدواج خود را به برادر خود (و در صورت تعدد به برادر بزرگتر) واگذار نماید، دلیل این امر را این گونه ذکر کرده اند که در روایاتی که «اَلَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّکاحِ» را تفسیر می کنند، از جمله «اخ» ذکر شده است که ظاهر بدوی آن ولایت داشتن برادر است، وقتی این ظاهر با توجه به روایات دیگر و فتاوای علماء قابل پذیرش نیست، قهراً حمل به استحباب می گردد و استحباب واگذاری امر به برادر از آن استفاده می گردد.

ولی به نظر می رسد که استدلال به این روایات محل اشکال است، زیرا در توجیه این روایات دوگونه می توان رفتار کرد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه