نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 229

صفحه 229

کلام استاد مد ظله

مطلبی را که مرحوم حاج آقا رضا همدانی در بحث اینکه معیار در وقت نماز مغرب آیا استتار قرص است یا ذهاب حمره فرموده اند چون بی ربط با مسئله ما نحن فیه نیست مناسب است در اینجا مطرح نماییم.

ایشان می فرمایند: اینکه قول یا فعل و تقریر اشخاص، به عنوان اصلی عقلایی کاشف از رضای باطنی آنها محسوب می شود در جایی است که شخص متمکن از ردّ و عدم امضا باشد و یا حد اقل برای ما مسلّم نباشد که آن امضاء را از روی ترس و ناچاری انجام داده است یعنی دلالت این امور بر رضایت باطنی در مواردی است که ما یا علم به عدم تحقق مانع از ردّ داریم و یا اگر هم علم به عدم مانع نداریم، آن طرف قضیۀ یعنی وجود مانع را علم نداریم، بلکه مسئله محل تردید است که آیا مانعی مانند ترس و مانند آن باعث شده که فلان شخص اذن بدهد یا اینکه مانعی نبوده و در شرایط عادی اقدام به اذن کرده است. در اینجا عقلاء به احتمال وجود مانع اعتناء نمی کنند و اذن او را کاشف از رضایت باطنی می دانند. و اما اگر در موردی شخصی متمکن از ردّ نبوده و به خاطر ترس از جوّ عمومی و یا خوف از کسی مجبور به امضاء کردن باشد در این موارد امضای او کاشف از رضایت باطنی نیست و نمی توان احکام رضا را بر آن بار کرد و ما ظن به اینکه بر خلاف رضای باطنی خود اقدام کرده است نداریم و یا حتی ظن به مطابقت با رضای باطنی اش داریم. ولی این ظن و سایر ظنون ذاتاً فاقد حجیت است و نمی توان به آن عمل کرد.

بنابراین، به نظر می رسد اینکه مرحوم آقای خویی سکوت و اذن را تا مادامی که علم به خلاف رضایت پیدا نشود مطلقاً کاشف از رضای باطنی می دانند به طور کلی و مطلق تمام نیست. زیرا در بسیاری از موارد همچون عشایر و مانند آن، دختر مجبور به اطاعت از پدر خود و یا جوّ عمومی بوده و سکوت او و حتی اذن صریح او نمی تواند کاشف از رضایت باطنی باشد. بلکه اگر بر اثر تحمیل شرایط، دختر و لو بعنوان ثانوی، واقعاً رضایت باطنی داشته باشد اگر چه ابتداءً و به عنوان اولی رضایت ندارد، در آنجا نیز اذن او معتبر است و باید بر طبق آن عمل شود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه