نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 250

صفحه 250

کثیر الابتلاء است نه یک مسئله جزئی و تفریعی. و اجماع فقهاء در مسائل اصولی که منتهی به زمان معصوم شود - چه مدرکی باشد و چه غیر مدرکی - اگر خلاف آن نرسیده باشد حجّت است و تقریر معصوم برای اثبات حکم کافی است، هر چند دیگران به استناد ادلّه فتوی داده و ما در تمام آنها خدشه کنیم ولی حکم مسئله مورد امضای شرع واقع شده و آن را ردّ نکرده اند.

مشکلی که در حجّیت بسیاری از اجماعات می باشد اتصال آنها به زمان معصوم است. مسائل فرعی که بعد پیدا شده و از قدیم مطرح نبوده نوعاً اتصال ندارند. امّا در این مسئله که عامه هم از پیش از هزار سال قبل ادعای اجماع کرده اند و در کلمات آنها بوده، اتصال ثابت می شود و مسلّماً در زمان معصوم هم مطرح بوده است، پس حکم مسئله به وسیلۀ اجماع ثابت است.

ج) آیا کافر می تواند بر کافر ولایت داشته باشد؟

اشاره

مرحوم سید می فرماید: «و الأقوی ثبوت ولایته علی ولده الکافر».

ظاهر عبارت محقق و علاّمه در دو کتاب ارشاد و تلخیص این است که، نفس کفر جزء موانع ولایت است همانطور که جزء موانع ارث می باشد.

ولی علامه در تذکره؛ ولایت کافر بر کافر را بدون اشکال دانسته، در عین حال می فرماید: مرتد بر هیچ کس ولایت ندارد - نه بر مسلمان و نه بر کافر اصلی و نه مرتد.

*آیا مدرک این دو قول چه می تواند باشد؟

شاید مدرک قول عدم ولایت کافر، عبارت مرحوم صدوق «و الکفار بمنزله الموتی» باشد که مثل مرحوم آقای بجنوردی آن را دنباله حدیث دانسته اند. پس میّت نه ارث می برد و نه ولایت دارد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه