نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 254

صفحه 254

ولایت به مناط احترام اولیاء نیز مقبول نخواهد بود.

3) دلیل دوم آقای خویی، قاعدۀ إلزام:

ایشان فرموده اند: کفار همچنان که خارجاً هم دیده می شود، نه معتقد به جواز تزویج صغیرند و نه ملتزم به ولایت بر دختران باکره خود هستند، بلکه تزویج صغیره را باطل شمرده و ازدواج کبیره را نیز متوقف بر اذن ولیّ نمی دانند. بنابراین باید قائل به سقوط ولایت کفّار بر مسلمانان شده و آنان را به مقتضای قاعدۀ الزام، ناگزیر از پذیرش و پای بندی به معتقدات خودشان نماییم.

4) نقد استاد (مدّ ظلّه)

اوّلاً: احراز اینکه جمیع ملّت ها، فرقه ها و طوائف گوناگون در گوشه و کنار عالم دارای چنین مبنایی هستند برای ما ممکن نیست. چگونه ممکن است مطمئن شویم که در تمام دنیا و در میان همه ملل و اقوام، هیچ کافری وجود ندارد که قائل به جواز تزویج صغار باشد؟ بلکه جریاناتی که در همین سرزمین های اطراف خودمان مانند ایران باستان اتفاق افتاده، گواه روشنی است بر اعتقاد مردم و پای بندی آنان در گذشته به اموری که به مراتب از تزویج صغار دورتر به نظر می رسد. همچنان که تاریخ، جریان به سلطنت گماردن شاپور را در زمانی که وی در رحم مادر بوده، و یا انتخاب برخی دیگر را در زمان کودکی به عنوان نائب السلطنه در دوران بعد، نقل کرده است، که البته تزویج صغار در کنار چنین جریاناتی به هیچ وجه مستبعد نخواهد بود.

ثانیاً: ایشان تنها به بخشی از مصادیق مسئله (تزویج صغار) اشاره کرده و سایر مصادیق آن از جمله کبیر مجنون را متذکر نگشته اند.

به طور قطع عقلا، امر مجنون را به عهده خودش واگذار نکرده و او را مستقل در کارهایش نمی دانند، بلکه فرد یا گروهی را متصدّی اموال و امورش می نمایند.

بنابراین دلیلی ندارد که ما ولایت کافر را انکار کرده و با قاعده الزام او را از إعمال

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه