نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 260

صفحه 260

از امور مالی محسوب می شود مخصوصاً در عقد موقّت که از ارکان مهم آن به حساب می آید، مشمول جواز ولایت و صحّت عقد نیست و چنانچه نسبت به آن اقدام نماید، به مهر المثل رجوع خواهد شد یا اینکه ولیّ باید اجازه دهد.

د) تقریب ولایت ولیّ در مواردی که فساد عقل او زودگذر است:

مرحوم سید می فرماید:

... فلا ولایه للصغیر و الصغیره علی مملوکها من عبد او امه بل الولایه حینئذ لولیهما، و کذا مع فساد عقلهما بجنون او اغماء او نحوه.

مراد از «نحوه» بر خلاف نظر کسانی که آن را مطلق سکر (ضعیف یا قوی) دانسته اند، سکر شدیدی است که شخص مست در آن حالت، شعور خود را از دست داده و سود و زیان خویش را تشخیص نمی دهد، اما مطلق سکر را دلیل نداریم که سلب ولایت کند.

مرجع ضمیر «هما» در عبارت «و کذا مع فساد عقلهما» نیز صغیر و صغیره نیست بلکه مالک و مالکه می باشند که مذکور حکمی است و چنانچه به واسطۀ جنون یا بی هوشی یا مستی، عقل آنان از بین برود، بر مملوک خود ولایت نخواهند داشت.

البته فساد عقل به دو شکل قابل تصور است: یکی اینکه مانند مستی، بی هوشی موقّت، و جنون ادواری زودگذر است. و نوع دوم همچون جنون های طولانی است که فرد برای همیشه از نعمت عقل محروم است.

نفی ولایت از موارد نوع دوم بدین معنا است که در مواقعی که ضرورت ایجاب کند، ولیّ آنان می تواند روی مصالحی که تشخیص می دهد از جانب آنان اعمال ولایت نماید و بحثی هم ندارد.

امّا جواز اعمال ولایت توسط ولیّ در مورد کسانی که فساد عقل آنان از نوع اوّل است و نفی ولایت از خود آنها، چندان روشن نیست، زیرا حتّی اجماعی هم که احتمالاً بر نفی ولایت مجنون وجود دارد، دلیلی بر شمول آن نسبت به چنین مواردی در دست نیست و می توانیم آنان را مشابه شخص مُحرم یا خواب به حساب آوریم که در عین حال که قادر به إعمال ولایت نیستند ولایت آنها برای خودشان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه