نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 266

صفحه 266

تصریحاً أما به نحو تخییر می گوید: خودت یا دیگران و گاهی تصریحاً امّا به نحو تعیین می گوید: به خودت تزویج کن که تخییر هم در بین نیست. از این روایت استفاده کرده اند که اگر تصریح به نحو تعیین کند که برای خودت تزویج کن نمی تواند برای خودش تزویج کند، قهراً در صور دیگر به طریق اولی نمی تواند برای خودش تزویج کند.

در بین سابقین اختلاف است که آیا به این روایت عمل کنند یا نکنند. برخی مثل علاّمه اشکال سندی به روایت کرده اند و آن را ضعیف السند دانسته اند ولی روایت موثقه است و به نظر ما به موثّقات هم باید عمل بشود ازاین رو اشکال سندی طبق این مبنا نباید کرد بلکه باید سراغ دلالت روایت رفت. متن روایت چنین است:

موثقۀ عمار: قال سألت أبا الحسن علیه السلام عن امرأه تکون فی أهل بیت فتکره ان یعلم بها أهل بیتها أ یحلّ لها ان توکّل رجلاً یریدان یتزوجها تقول له قد وکّلتک فَاشْهَد علی تزویجی (من باب الثلاثی المجرّد) یا فأَشهِد علی تزویجی (من باب الثلاثی المزید أعنی من الإشهاد لا من الشهاده) قال لا قلت له جعلت فداک و ان کانت أیّماً (هر چند بی شوهر یعنی ثیّب باشد و باکره نباشد) قاله و ان کانت أَیّماً قلت: فان وکّلت غیره بتزویجها منه قال نعم.(1)

این روایت تفصیل داده بین اینکه زن، همان مرد قاصد تزویج را وکیل در تزویج کرده باشد و بین اینکه شخص دیگری را وکیل کرده باشد و حکم به جواز در فرض أخیر و عدم جواز در فرض اول نموده است.

استدلال به موثقۀ عمار بر استقلال باکره و جواب از آن (استدراکٌ عمّا تقدم)

اشاره

(2)در بحث استقلال و عدم استقلال باکره ما به این روایت استدلال نکردیم لکن


1- (1) - الوسائل، باب 10 من ابواب عقد النکاح، حدیث 4.
2- (2) - به جزوۀ حدود 420 و ما بعد آن مراجعه شود.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه