نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 27

صفحه 27

اشکال دوم: بر اساس مبنای خود شیخ طوسی نمی شود به این روایت أخذ کرد.

زیرا شیخ در نهایه دو مطلب دارد.

یکی اینکه هر یک از صبی و صبیّه اگر قبل از بلوغ مردند توارث بین آنها هست.

دیگر اینکه اگر قبل از بلوغ مُرد، وراثتی در بین نیست، سپس تعلیل می آورد به اینکه متوفی حق خیار داشت ولی به حدّ بلوغ نرسید و مرد و نتوانست اعمال خیار کند، از این تعلیل شیخ استفاده می شود که شرط وارث شدن صبی و صبیّه نسبت به یکدیگر این است که متوفی بتواند اعمال خیار کند و اگر نتواند اعمال خیار کند وراثت در کار نیست.

طبق این تعلیل اگر وراثت در کار باشد خیار منتفی است، از طرفی دیگر در بعضی روایات تصریح شده به اینکه توارث بین طرفین ثابت است پس باید حکم کنیم که خیار در کار نیست. اما اگر هم اثبات توارث کنیم و هم حکم به ثبوت خیار کنیم این دو فتوی مستلزم تناقض است.

اشکال سوم: اینکه مفاد روایت یزید کناسی با صحیحۀ محمد بن مسلم که تفصیلی بین صبی و صبیّه قائل نیست و می گوید: «و لکن لهما الخیار اذا أدرکا»(1) معارض است. با توجه به اینکه روایت محمد بن مسلم صحیحه است اما کناسی صحیحه نیست.

اشکال چهارم: اینکه روایت اضطراب دارد و مخالف اصول است.(2)

بررسی اشکالات شهید ثانی رحمه الله

به نظر می رسد که برخی از این اشکالات قابل دفع است.

بررسی اشکال اول: اشکال سندی

نسبت به اشکال اول که یزید کناسی مجهول است به نظر ما سند معتبر است.

زیرا اگر روایتی را أجلّاء در کتبی که برای عمل تهیه شده ذکر کنند و نقد نکنند نشانۀ


1- (1) - المصدر ح 8
2- (2) - مسالک الأفهام، 176/7
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه