نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 39

صفحه 39

عقد در زمان بلوغ آنها (مدرک بودن) جاری شده آنها خیار خواهند داشت.(1)

البته در اینجا این اشکال پیش می آید که در عقد بر صغار در روایاتی وارد شده است که مهر بر پدر می باشد ولی در عقدی که بر کبار واقع شده، نمی توان مهر را بر عهده پدر دانست، بنابراین در این توجیه که ما «اذا ادرکا» را بر عقد در حال کبر حمل کردیم چگونه می توان ثبوت مهر را بر پدر توجیه کرد؟ ما گفتیم وقتی پدری بدون درخواست پسر برای او زن گرفته و مهر تعیین کرده، نوعی تعهد عرفی وجود دارد که پدر مهر و مخارجی را که به طور متعارف در عقد ازدواج وجود دارد، به عهده می گیرد.

البته تطبیق این توجیه بر مبنای کسانی که در عقد بر بالغه قائل به استقلال پدر نیستند، آسان است، ولی بنا بر مختار ما که قائل به استقلال پدر هستیم چگونه می توان «لهما الخیار» را توجیه کرد؟ در پاسخ این سؤال چنین گفتیم که می توان این جمله را به مطلق مطلوبیت اجازه گرفتن از دختر حمل کرد، چه بنا بر مبنای ما هم که استقلال پدر را قائلیم، اذن گرفتن از دختر مستحب است لذا این حدیث همانند حدیث «اغتسل للجمعه و الجنابه» خواهد بود، در این حدیث امر به اغتسال در قدر مشترک بین وجوب و استحباب بکار رفته که نسبت به جمعه استحبابی و نسبت به جنابت وجوبی خواهد بود، در ما نحن فیه هم خیار داشتن پسر و دختر به معنای قدر مشترک حق الزامی و حق اخلاقی خواهد بود. در مورد پسر کبیر حق الزامی است و در مورد باکره کبیره یک حق اخلاقی غیر الزامی است.

4) ناتمام بودن توجیه دوم بنا بر مبنای مختار

ما از این طریق می خواستیم صحیحه محمد بن مسلم که بنا بر توجیه دوم در


1- (1) - (توضیح بیشتر)، بنابراین مرجع ضمیر در «ادرکا»، ذات صبی و صبیه است، نه به وصف صباوت یعنی اگر این عقد در حال ادراک این «اشخاص» خوانده شود حکمی دیگر غیر از صورتی دارد که عقد در حال صغر آنها جاری شده باشد.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه