نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 40

صفحه 40

مورد کبیر و کبیره وارد شده، را بر این معنا حمل کنیم که چون اولیاء بدون مشورت با آنها تزویجشان نموده اند برای هر دو حق خیار ثابت می شود. برای پسر حق خیار الزامی و برای دختر به نحو اخلاقی و غیر الزامی.

مشکل اینجاست که ما نحن فیه همانند مورد آن روایت که برای دختر حظّی قائل شده (که ما آن را حمل به حظ استحبابی کردیم) نیست به خاطر اینکه در آن روایت هنوز عقد تزویج انجام نشده بوده و به پدر گفته شده بود که دختر باکره حق دارد در مورد سرنوشت خود اظهار نظر کند و باید قبل از انجام عقد تزویج، مطلب با او در میان گذاشته شود. اما در ما نحن فیه پدر، عقد را جاری ساخته و بنا بر مختار که در مورد باکره کبیره عقد پدر صحیح است، اگر دختر خیار داشته باشد و راضی به آن عقد نشود چطور می توان به حرف او ترتیب اثر داد و اگر بخواهیم ترتیب اثر بدهیم باید عقد پدر را باطل فرض کنیم و حال اینکه بنا بر نظر مختار آن را صحیح فرض کرده ایم. ترتیب اثر به وسیله طلاق هم ممکن نیست زیرا پدر حق طلاق ندارد تا بخواهد به عدم رضایت دختر ترتیب اثر بدهد و او را طلاق بدهد. پس به دلیل اینکه در آن روایات در صورت عدم رضایت باکره کبیره پدر می توانست به خواست او ترتیب اثر بدهد و او را به عقد شخص مورد نظر خود در نیاورد، اما در ما نحن فیه چون عقد انجام شده و ترتیب اثر با باطل فرض کردن عقد یا اقدام به طلاق متصور نیست، نمی توان ما نحن فیه را بر حق اخلاقی تطبیق نمود.

بنابراین بر مبنای ما، تنها توجیه نخست قابل طرح می باشد.

توجیه نخست جمعی تبرعی به نظر می آید، و نمی توان تقریبی فنی برای توجیهِ نخست ذکر کرد.

5) تقریب فنی توجیه اوّل صحیحه محمد بن مسلم

به عنوان مقدمه می گوییم که در بحث تعادل و تراجیح، بحث انقلاب نسبت مطرح است که صورتهای مختلف دارد، یکی از آنها صورت تباین دو دلیل است که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه