نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 52

صفحه 52

برای آنها ولایتی ثابت نیست.(1)

فقال علیه السلام: النکاح جایز، أیهما أدرک کان له الخیار. فان ماتا قبل ان یدرکا فلا میراث بینهما و لا مهر الا ان یکونا قد أدرکا و رضیا و...(2)

یعنی نکاح صحت تأهلی و شأنیت تصحیح دارد و باطل محض نیست. بنابراین هر کدام بالغ شدند می توانند امضاء یا ردّ کنند.

همانطور که ملاحظه می کنید اینها با آنکه در هنگام عقد صغیر یا صغیره بودند و صلاحیت امضاء نداشتند و حالا صلاحیت امضاء پیدا کرده اند حضرت می فرماید:

خیار و حق امضاء دارند و با امضاء علقۀ نکاح حاصل شده است، ارث و مهریه مترتب می گردد.

روایت دوم: روایت عباد بن کثیر

در سند روایت مناقشه ای هست ولی طبق مبنای مشهور که وقوع اصحاب اجماع را برای اعتبار کافی می دانند و در سند این روایت «حسن بن محبوب» واقع شده است، می توان روایت را تصحیح نمود.

عن ابی عبد الله علیه السلام قال: سألته عن رجل زوّج ابنا له مدرکاً من یتیمه من حجره....

شخصی پسر بالغِ خودش را به یتیمه ای که در حجرش بوده، تزویج کرده است. این تزویج فضولی است، چون هر چند با توافق پسرش بوده و نسبت به پسر فضولی نیست(3) اما نسبت به یتیمه که غیر بالغه است فضولی است. قال: ترثه ان مات. اگر


1- (1) - کلمۀ ولی به ولی عرف که از نظر شرعی ولایت ندارد - در کلمات فقهاء نیز اطلاق شده است، مثلاً در خلاف ج ص آمده است.
2- (2) - وسائل الشیعه، 11/26، کتاب الارث، باب 11 از ابواب میراث الازواج، حدیث اول.
3- (3) - (توضیح بیشتر کلام استاد مد ظله) هر چند در روایت به توافق پسر اشاره نشده است لیکن از آنجا که از مسلمات فقهی است که پدر بر پسر بالغش ولایت ندارد و از طرفی این روایت برای پسر حق امضاء قائل نشده است (لا خیار له علیها) معلوم می شود که ازدواج با توافق او صورت گرفته است و به این جهت فضولی نیست.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه