نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 56

صفحه 56

اشکال اول به استدلال به روایت حلبی:

شهید اول در غایه المراد ادعای اجماع کرده که ایقاع فضولی از اساس باطل است پس مورد روایت با امضاء بعدی هم تصحیح نمی شود، و چون مضمون روایت خلاف اجماع است باید از آن صرف نظر کنیم.

پاسخ اشکال: با تتبع روشن می شود که چنین اجماعی در کار نیست.

اشکال دوم به استدلال به روایت حلبی:

مشهور قدماء طلاق صبی را صحیح می دانند و ظاهر کلامشان صحت فعلی است نه این که به نحو فضولی بوده، نیازمند اجازۀ بعدی باشد و روایت حلبی طلاق صبی را فضولی می داند و لذا به نظر ما به خاطر شهرت قدمائی در صحت استدلال به روایت مناقشه هست.

روایت چهارم: صحیحۀ ابن بزیع

محمد بن یعقوب عن محمد بن یحیی عن أحمد بن محمّد عن محمد بن اسماعیل بن بزیع قال سأله رجل عن رجل مات و ترک أخوین و ابنه و الابنه صغیره فعمد أحد الاخوین الوصیُّ فزوّج الابنه. من ابنه یکی از این دو برادر که وصیّ میت نیز بوده است دختر صغیرۀ میت را به ازدواج پسرش درآورده است. از ادامه روایت استفاده می شود که وصیّ چنین حقی نداشته که بتواند صغیره را تزویج نماید بلکه تزویج او فضولی بوده است. ثم مات ابو الابن المزوِّج. این وصی می میرد فلمّا ان مات قال الآخر: أخی لم یزوّج ابنه فزوّج الجاریه من ابنه فقیل للجاریه ایّ الزوجین أحبّ الیک الأول أو الآخر. قالت: الآخر.

ظاهر این جمله این است که بدون موافقت قبلی دختر برادر دوّم فضولتاً عقد جاری می کند و سپس از دختر می پرسند که کدام شوهر را دوست داری؟ شوهر دوم را تعیین می کند. ثم ان الأخ الثانی مات و للأخ الأوّل ابن أکبر من الابن المزوَّج فقال (برادر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه