نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 15 صفحه 122

صفحه 122

ب) حکم صورتی که زنی بالغه را به ازدواج بچه ای در آورند

اشاره

مسئله التاسعه

اذا تزوجت کبیره بصغیر(1)، ثم فسخت اما لعیب فیه (چون صغیر معیوب به عیوب مجوزه للفسخ بوده، زوجه، عقد را فسخ نموده است) و اما لانها کانت مملوکه فاعتقت

(قبلاً این کبیره مملوکه بوده و مالکش او را به صغیر تزویج نموده بود بعد که آزاد شد اختیار فسخ نسبت به این عقد پیدا نمود و آن را فسخ کرد) او لغیر ذلک (مثلاً اولیاء صغیر، تدلیس نموده باشند که مثلاً صغیر حرّ است. بعد از عقد معلوم شد که عبد است، پس کبیره خیار پیدا کرد و فسخ را انتخاب نمود) ثم تزوجت بکبیر و ارضعته بلبنه، این زن به وسیله لبن شوهر دوم، شوهر اولش را شیر داد. حرمت علی الزوج،

کبیره بر کبیر حرام می شود لانها کانت حلیله ابنه (این کبیره قبلاً زن صغیر بوده و صغیر هم به وسیله این رضاع، فرزند کبیر شده، پس کبیره من کانت حلیله ابنه می شود و حرام مؤبّد). و علی الصغیر لانها منکوحه أبیه، کبیره بر صغیر هم حرام می شود، زیرا زوجه پدر اوست.

نقد استاد بر عبارت شرایع

این عبارت قصوری دارد زیرا علت حرمت کبیره بر صغیر را، منکوحه اب بودن ذکر می کند در حالی که دلیل و علت بهتر برای این حرمت، مادر رضاعی شدن کبیره برای صغیر است.

برای حل این اشکال، ابتدا به ذهن می رسد که از عبارت، مطلبی سقط شده است و عبارت چنین بوده است و ارضعته زوجه بلبنه که منظور این باشد که یکی دیگر از زوجات کبیر (نه این زوجه کبیره) به این صغیر شیر داده باشد که در این صورت، دیگر کبیره مادر رضاعی صغیر نمی شود بلکه منکوحه الاب تنها می شود.


1- (1) - برای تصحیح ازدواج لزومی ندارد که زوجین قابل تمتعات باشند لذا همان طوری که می شود زوجه، صغیره باشد، زوج هم می تواند صغیر باشد و ازدواج صحیح باشد.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه