نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 15 صفحه 31

صفحه 31

2- (2) - وسائل ابواب ما یحرم بالرضاع باب 5 ح 7
3- (3) - وسائل ابواب ما یحرم بالرضاع باب 5 ح 4

عبد الملک آمده است، و در کافی به جای عبد الله بن محمد، احمد بن محمد ذکر شده است. نقل صحیح همان نقل تهذیبین است که در نسخه های معتبر و مقابله شده و همچنین در وسائل و وافی که این روایت را از کافی نقل می کنند به صورت نقل تهذیبین آمده است و آنچه در کتاب چاپی کافی نقل شده، اشتباه ناسخ است که دیده است معمولاً محمد بن یحیی از احمد بن محمد نقل حدیث می کند در این روایت نیز به جای عبد الله، احمد گذاشته است.

بنابراین، نمی توان آن طور که صاحب مدارک گفته سند این روایت را به نقل کافی صحیح دانست بلکه چنانچه صاحب حدائق و مرحوم آقای خویی می گویند وجود عبد الله بن محمد در سند این روایت که توثیق ندارد موجب ضعف آن می شود. ولی به نظر ما گرچه در کتب رجالی توثیقی در مورد او وارد نشده است اما اینگونه می توان وثاقت و اعتبار او را ثابت کرد که اجلاء زیادی مانند سعد بن عبد الله، عبد الله بن جعفر حمیری، احمد بن ادریس، محمد بن حسن صفار، محمد بن علی بن محبوب، علی بن ابراهیم بن هاشم و بیش از همه محمد بن یحیی العطار به طور فراوان از عبد الله بن محمد نقل حدیث نموده اند. کلینی هم با یک واسطه از او روایت می کند و با توجه به اینکه عبد الله بن محمد از اشعری ها بوده و اجلاء اشعری ها مانند سعد بن عبد الله و محمد بن علی بن محبوب با او حشر و نشر داشته کاملاً او را می شناختند، کثرت نقل های آنها را از عبد الله بن محمد نمی توان به حساب اصاله العداله ای بودن آنها گذاشت، به خاطر اینکه بر فرض که اصحاب، آن گونه که مرحوم آقای خویی ادعای آن را دارند، اصاله العداله ای باشند، در صورتی می توان چنین چیزی را به آنها نسبت داد که شخص را نشناسند و نسبت به او شک داشته باشند اما کثرت نقل آنها را از کسی مانند عبد الله بن محمد که از قبیلۀ خودشان بوده و کاملاً با او حشر و نشر و معاشرت داشتند، به هیچ وجه نمی توان به حساب اصاله العداله ای بودن آنها گذاشت. علاوه بر آن، محمد بن احمد بن یحیی

از او به طور فراوان روایت کرده و مشایخ او را از مستثنیات اسناد کتاب نوادر الحکمه به شمار نیاورده اند. پس سند روایت از نظر ما بی اشکال است.

2) جمع استاد دام ظله بین روایات شرطیت حولین

در روایات، مدت زمانی که وقوع رضاع فقط در آن مدت موجب نشر حرمت می شود دو سال معین شده است. اما آیا شروع این دو سال از زمان ولادت مرتضع است یا مبدأ آن از آغاز شیر خوردن اوست؟

از ملاحظۀ مجموع روایات اینگونه به دست می آید که میزان برای نشر حرمت، وقوع دورۀ رضاع قبل از پایان سن دو سالگی مرتضع نیست بلکه میزان وقوع آن قبل از گذشت دو سال از مبدأ و آغاز زمان شیر خوردن اوست. یعنی اگر بنا بر علل یا موانعی، طفل چند روز بعد از ولادتش شروع به شیر خوردن نماید، اگر ارتضاع از زنی دیگر غیر از مادرش بعد از سن دو سالگی او و قبل از تمام شدن دو سال از زمان شیر خوردنش تحقق یابد، چنین رضاعی نیز موجب نشر حرمت می گردد.

این مطلب را می توان از برخی روایات، مانند روایت حماد بن عثمان و روایت داود بن حصین و ظاهر کلمات برخی از قدمای فقهاء مانند ابن جنید و ابن ابی عقیل و کلینی و صدوق استفاده نمود.

در روایت حماد بن عثمان آمده است که مراد از فطام همان حولین است که در آیه شریفه ذکر شده است. معلوم است که مراد از حولین در آیه شریفه، مدت رضاع است نه مدت عمر بچه، همین مطلب در ظاهر کلمات بزرگان نیز آمده که مدت رضاع دو سال می باشد نه اینکه مدت رضاع زمانی است که در دو سال اول عمر کودک واقع شده باشد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه