نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 15 صفحه 37

صفحه 37

ب) پاسخ استاد مد ظله و معنای روایت:

قول صحیح همان قول مشهور بر عدم اشتراط حولین بالنسبه به ولد المرضعه می باشد.

فقیه متضلّع شیخ حسن کاشف الغطاء در أنوار الفقاهه که کتابی فشرده ولی خیلی قوی است می گوید: «ما روی عن ابن بکیر لا یخلو من اجمال بل فیها ما یمکن الاستدلال به

علی القول الاول» یعنی به روایت می توان استدلال کرد که حولین در ولد المرضعه شرط نیست. البته ایشان توضیحی نمی دهد

اولاً: با تأمل از قسمت دوم روایت همان عدم اشتراط در ولد مرضعه فهمیده می شود چون می گوید: انما قال رسول الله صلی الله علیه و آله: لا رضاع بعد فطام ای انه اذا تمّ للغلام سنتان او الجاریه فقد خرج من حدّ اللبن و لا یفسد بینه و بین من شرب من لبنه(1) که معنای این جمله (لا یفسد بینه و بین من شرب من لبنه) یعنی بین جاریه یا غلام و ولد مرضعه نشر حرمت نیست.

توضیح آن که: در نظر بدوی به نظر می آید که مراد از «غلام»، همان غلامی باشد که در صدر روایت آمده است (یعنی خصوص ولد مرضعه یا اعم از او و مرتضع دیگری) و مراد از «جاریه» مرتضعی باشد که می خواهد به غلام محرم شود ولی با دقت در عبارت معلوم می شود که مراد از «غلام أو جاریه» بچۀ شیرخواری است که از مرضعه شیر می خورد، یعنی اگر مرتضع دو سالش گذشته باشد و شیر بخورد نشر حرمت نمی کند و او به مرضعه و فحل و فرزندان آنها حرام نمی گردد چون روایت می فرماید: اگر غلام یا جاریه دو سالش تمام شده باشد از حدّ شیر خوردن خارج شده است و دیگر بین او و بین کسی که - این غلام یا جاریه - از شیر او می خورد محرمیت حاصل نمی شود(2) پس معنای فطام در حدیث نبوی فطام مرتضع بوده به


1- (1) - در نسخه ای یشرب منه آمده ولی آنکه در متن آمده بهتر است
2- (2) - (توضیح بیشتر کلام استاد مد ظله): عبارت «لا یفسد بینه و بین من شرب من لبنه» ابتداءً به دو گونه قابل تفسیر است چون مرجع ضمیر مستتر در «شرب» (هو) احتمال دارد غلام و جاریه باشد و مرجع ضمیر «لبنه» «من» موصوله باشد یعنی «من شرب الغلام من لبنه» و احتمال دوم عکس این است، یعنی «من شرب من لبن الغلام» بنا بر احتمال اول (شرب الغلام) غلامی که دو سالش گذشته مرتضع است و روایت اشتراط حولین در مرتضع را می رساند و بنا بر احتمال دوم (لبن الغلام)، غلامی که دو سالش گذشته ولد المرضعه و صاحب اللبن است و روایت اشتراط حولین در ولد المرضعه را می رساند ولی تفسیر دوم مستلزم مطلبی است که خلاف اجماع است چون ابن بکیر در مقام تفسیر کلام نبوی «لا رضاع بعد فطام» است و اگر معنای حدیث این باشد که فطامی که بعد از آن رضاع به درد نمی خورد، فطام ولد المرضعه است یعنی چنین شرطی در «مرتضع» معتبر نیست و هذا خلاف الاجماع پس معنای اول متعین است.

قرینۀ این، ذیل روایت در مقام بیان اعتبار حولین در مرتضع است. و به همین قرینه جملۀ ارضعت غلاماً سنتین ثم ارضعت صبیه لها اقل من سنتین حتی تمّت السنتان یعنی مرتضع اولی که پسر است داخل 2 سال شیر خورده ولی دومی که دختر است چون در اواخر 2 سال شیر خورده و متمم رضاعش در بعد از 2 سال واقع شده نشر حرمتی بین این دو نیست.

ثانیاً: اگر این قرینه و ذیل هم نبود از سؤال ابن فضال همین مطلب فهمیده می شود:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه