- 1382/1/25 دوشنبه درس شمارۀ (524) کتاب النکاح/سال پنجم 1
- اشاره 1
- 1) تکمله: 1
- خلاصۀ درس گذشته و این جلسه: 1
- 2) بررسی سیری ناشی از عارضه بیماری: 2
- 3) بیان قول مشهور مبنی بر لزوم اتحاد مرضعه: 2
- 4) بیان شرط اتحاد فحل در حواشی: 3
- 5) نگاهی به موثقه زیاد بن سوقه: 4
- 6) بررسی روایات عمار ساباطی: 4
- خلاصۀ درس این جلسه: 6
- اشاره 6
- اشاره 7
- بحث اول: اشتراط ارتضاع از ثدی 7
- احتمالات در معنای «ثدی واحد» 8
- بحث دوم: اشتراط توالی رضعات 10
- ادامۀ عبارت شرایع: 11
- اشاره 11
- بحث چهارم: آیا رضعۀ کامله مضرّ است یا مطلق رضاع؟ 11
- شیر خوردن از میت: 12
- مخلوط شدن شیر با غیر آن: 12
- نشر حرمت با خوردن شیر بریده: 12
- اشاره 13
- الف) شرط سوم نشر حرمت: مرتضع بیش از دو سال نداشته باشد. 13
- خلاصۀ درس این جلسه: 13
- متن شرایع: 13
- ب) مطالبی پیرامون اعتبار زمان (ماه و سال) در موضوع برخی احکام شرعی 14
- 1) ظهور سال در سال قمری 14
- 2) تلفیق زمانی در سال و ماه و روز 14
- اشاره 16
- ج) تفسیر شیخ صدوق در مورد روایت «لا رضاع بعد فطام» 16
- 1 - شرط سوّم در انتشار حرمت به وسیله رضاع، کون الرضاع فی الحولین 17
- اشاره 17
- خلاصۀ درس این جلسه: 17
- 2 - قائلین به نظریه دوم قائلین به قول دوم از میان قدما 17
- متن روایت: 18
- 3. چرا قول ابن بکیر فطحی در عداد فتاوای اصحاب آمده است؟ 18
- 5 - مناقشه در دلیل اول (اجماع) 20
- 7 - دلیل سوم 22
- 6 - دلیل دوم 22
- خلاصۀ درس این جلسه: 23
- اشاره 23
- اشاره 23
- بحث در این بود که آیا حولین در مرتضع معتبر است یا هم در او و هم در ولد مرضعه معتبر است. 23
- 2) روایت صحیحۀ منصور بن حازم: «لا رضاع بعد فطام» 24
- 1) روایت علی بن اسباط: 24
- اشاره 24
- 3) روایت حماد بن عثمان: 25
- احتمالات موجود در جملۀ «لا رضاع بعد فطام»: 25
- 6) روایت دعائم الاسلام: 26
- 4) روایت دعائم الاسلام: «عن رسول الله صلی الله علیه و آله انّه نهی عن الرضاع بعد الفطام» 26
- 5) روایت دعائم الاسلام: 26
- خلاصۀ درس این جلسه: 28
- اشاره 28
- الف) نقد دو توجیه مرحوم فیض برای عبارت شربه شربه در روایت ابن بکیر (بحث تکمیلی) 29
- 1 - نقل سایر روایات: 30
- ب) تکمیل نقل و بررسی روایات شرطیت حولین 30
- 2) جمع استاد دام ظله بین روایات شرطیت حولین 31
- ج) فرض تقارن رضاع با پایان حولین 32
- د) صورت شک در وقوع رضاع فی الحولین 33
- اشاره 34
- خلاصۀ درس گذشته و این جلسه: 34
- 1) و امّا قائلین به اشتراط راجع به ولد المرضعه: 35
- اشاره 35
- الف) بحث در ادامۀ شرط سوم راجع به ولد المرضعه (فرزند مادر) 35
- 2) توجیهی برای ادعای اجماع که از ابن زهره نقل شد: 36
- ب) پاسخ استاد مد ظله و معنای روایت: 37
- اشاره 38
- ج) بررسی دلالت ذیل روایت بر اجماع اشتراط حولین در ولد مرضعه: 38
- تفسیرهای روایت: 38
- تفسیر اول: 38
- پاسخ استاد مد ظله: 39
- تفسیر سوم: 39
- تفسیر دوم: 39
- سوم) این که گفته اند: «در نشر حرمت اتحاد فحل معتبر است» معنای اتحاد فحل در دو مسئله با یکدیگر متفاوت است: 40
- د) شرط چهارم: اتحاد فحل 40
- دوم) چهارمین شرط نشر حرمت اتحاد فحل است و اتحاد مرضعه کافی نیست 40
- اول) اعتبار اتحاد مرضعه: 40
- اشاره 40
- در توضیح کلام محقق نکاتی قابل طرح است: 40
- پنجم) هرگاه رضاع با شرایط خود محقق شود بلا اشکال مرتضع بر اولاد نسبی مرضعه حرام می شوند 41
- چهارم) اتحاد مرضعه (در کل سی رضعه) در نشر حرمت بین الرضیعین معتبر نیست 41
- اشاره 41
- اشتراط اتحاد فحل و اتحاد مرضعه 42
- در اینجا فروعی متصوّر است 42
- اشاره 42
- فرع اول: اگر فحل واحد بود ولی مرضعه متعدد و مقدار معتبر در نشر حرمت به وسیلۀ دو زنِ یک شوهر حاصل شد 42
- خلاصۀ درس این جلسه: 42
- فرع سوم: اگر یک مرضعه، شیر یک فحل را به کودکی به مقدار معتبر داد 43
- فرع دوم: اگر مرضعه واحد و فحل متعدّد شد و کمیّت مذکور به وسیلۀ مرضعه ای در حبالۀ نکاح دو شوهر حاصل شد 43
- بررسی روایات مسئله: 44
- دلالت روایت: 44
- سند روایت: 44
- روایت اول: موثقۀ عمار 44
- فرع چهارم: اگر مرضعه ای به مقدار معتبر به کودکی شیر داد در نتیجه مرضعه مادر رضاعی کودک و صاحب اللبن پدر رضاعی او شدند، 44
- دلالت روایت: 46
- روایت دوم: صحیحۀ حلبی 46
- تذکر: 47
- اشاره 47
- خلاصۀ درس: 48
- اشاره 48
- بحث دیگر اشتراط اتحاد فحل در رضیعین است، 48
- ادله مطلب: 49
- 1 - آیه شریفه «وَ أُمَّهاتُکُمُ اللاّتِی أَرْضَعْنَکُمْ» 49
- اشاره 49
- نقد استاد مد ظله: 50
- 2) صحیحۀ برید عجلی 50
- نقد استاد مد ظله: 51
- نقد استاد مد ظله: 52
- 4) موثقه زیاد بن سوقه 52
- نقد استاد مد ظله: 53
- اشکال مرحوم آقای خویی رحمه الله: 53
- اشاره 54
- ادامه بررسی روایات مسئله 54
- اشاره 54
- خلاصۀ درس این جلسه: 54
- روایت عبد الله بن سنان 55
- صحیحه برید عجلی 56
- موثقه عمار 56
- اشاره 56
- نقد استاد مد ظله: 57
- صحیحه یا معتبره زراره: 57
- اشاره 58
- خلاصۀ درس این جلسه: 58
- اعتبار وحدت مرضعه در تحریم 59
- روایت اول: موثقه عمار ساباطی: 59
- روایت دوم: خبر عبید بن زراره 59
- روایت سوم: صحیحه علاء بن رزین 60
- اکنون روایات مسئله را می خوانیم. 62
- اشاره 62
- اشتراط اتحاد فحل در نشر حرمت بین رضیعین نزد مشهور خلافاً للطبرسی قدس سرّه 62
- روایت اول: موثقه عمار ساباطی: 63
- روایت دوم: صحیحه حلبی 63
- روایت سوم: صحیحه برید عجلی 64
- معارض روایات دالّه بر اشتراط وحدت فحل 65
- اشاره 65
- جواب مرحوم سبزواری از استدلال به آیه و روایت نبوی 65
- مناقشه در کلام صاحب کفایه 66
- اشاره 66
- بحث سندی 67
- اشاره 67
- خلاصۀ درس این جلسه: 67
- بحث دلالی 68
- بررسی اشکالات وارده بر روایت محمد بن عبیده 69
- کلام صاحب وافی راجع به روایت محمد بن عبیده 69
- اشاره 69
- اشکال اول بر روایت محمد بن عبیده 70
- نقد استاد مد ظله نسبت به این استدلال 70
- تقریبی برای اثبات وثاقت محمد بن عبیده 70
- جواب استاد مد ظله از اشکال دوم 71
- اشکال دوم بر روایت محمد بن عبیده 71
- نقد استاد مد ظله بر ظاهر کلام مرحوم آقای خویی 72
- اشکال سوم بر روایت محمد بن عبیده 72
- اشاره 73
- 1 - نظر مرحوم طبرسی در عدم شرطیت اتحاد فحل در رضیعین 73
- خلاصۀ درس این جلسه: 73
- اشاره 74
- 3 - اشکالات استدلال فیض رحمه الله به روایت ابن عبیده 74
- الف: اشکال اول 74
- بررسی اشکال اول 74
- ب: اشکال دوم 75
- 4 - آیا در غیر رضیعین، عدم اشتراط اتحاد فحل اجماعی است؟ 76
- ج: اشکال سوم 76
- 6 - اشکالات مرحوم خویی بر استدلال به روایت صفوان 77
- 5 - دلیل لزوم اتحاد فحل در غیر رضیعین 77
- اشاره 78
- اشکال اول: روایت صفوان دارای اضطراب و تصحیف است 78
- بررسی این اشکال 78
- اشکال دوم: صحیحه صفوان با موثقه جمیل معارض است. 78
- اشاره 78
- اشاره 79
- قواعد ترجیح بین صحیحه صفوان و موثقه جمیل 79
- ترجیح موثقه بر صحیحه بنا بر نظر مرحوم خویی 80
- اشاره 81
- خلاصۀ درس: 81
- اشاره 81
- ادامه بحث در مورد تعارض صحیحه صفوان و موثقه جمیل: 81
- بیان مرحوم آقای خویی: 82
- بحثی با علامه و محقق ثانی 83
- اشاره 84
- خلاصۀ درس این جلسه: 84
- 1 - پیگیری رفع تعارض میان موثقه جمیل و صحیحه صفوان 85
- الف: حرمت اولاد نسبی مرضعه بر مرتضع و تعارض روایات مسئله 85
- 2 - جواب محقق حائری از صحیحه صفوان 85
- 3 - استدلال به روایت محمد بن عبیده بر عدم اعتبار اتحاد فحل در نشر حرمت بین رضیعین و مناقشات این استدلال 86
- ب: احکام رضاع 88
- عبارت شرایع: 88
- 1 - طرح مسئله: 89
- ج: هنا فرعان: 89
- اشاره 89
- 2 - تقریب نشر حرمت در دو فرع مذکور 90
- اشاره 90
- الف) استدلال به عموم تنزیل: 91
- خلاصۀ درس: 91
- تذکری دربارۀ درس قبل 94
- خلاصۀ درس گذشته و این جلسه: 94
- اشاره 94
- ادله ردّ قول به عموم المنزله 96
- الف - موارد نقض ایجاب کلّی عموم المنزله 96
- نشر حرمت در بعضی از ملازمات عناوین 98
- ب - دلیل حلّی 98
- اشاره 98
- 1 - صحیحه علی بن مهزیار 99
- ابتدا به روایات این مسئله می پردازیم 99
- 2 - صحیحه ایوب بن نوح 99
- 3 - صحیحه عبد الله بن جعفر 99
- فرق اولاد مرضعه و اولاد صاحب اللبن در مسئله 100
- اشاره 100
- خلاصۀ درس این جلسه: 100
- الف) بررسی حکم ازدواج پدر مرتضع با اولاد صاحب لبن و مرضعه: 101
- اشاره 101
- 3) تقریبی برای نظر شیخ و کیدری با طرح یک توهّم: 102
- 2) اشاره ای به ادله قول مشهور: 102
- 4) ردّ توهّم توسط استاد مد ظله: 103
- 1) کلام مرحوم آقای خویی: 104
- اشاره 104
- ب) بررسی سرایت حکم حرمت به سایر افراد: 104
- 3) نظر استاد مد ظله درباره حکم مسئله: 105
- 2) اشکال استاد مد ظله: 105
- اشاره 106
- خلاصۀ درس: 106
- بحث راجع به این بود که حکم کرده بودند أبو المرتضع نمی تواند با اولاد صاحب لبن ازدواج کند 107
- اشاره 108
- مناقشه صاحب مستند در موارد جزء العله بودن نسب 109
- تصویر انتساب به جزء العله در کلام محقق حائری در بعض موارد 109
- خلاصۀ درس این جلسه: 109
- نقد فرمایش صاحب مستند 110
- معنای یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب 110
- مقدار ما یثبت بأدلّه التنزیل 111
- دو تقریب برای عموم منزلت و تصویر حرمت جده امّی مرتضع بر فحل بنا بر هر یک از دو تقریب 112
- عدم جریان قاعده اسناد حکم أحد المتلازمین الی الآخر در تنزیل رضاع منزله نسب (استدراک از ما سبق) 112
- عدم حرمت فرزندان مرضعه از فحل دیگر بر أبی المرتضع 113
- اشاره 114
- خلاصۀ درس این جلسه: 114
- 1 - روایت علی بن مهزیار: 115
- 2 - روایت ایوب بن نوح: 115
- الف) بیان اشکال در صحت سند روایت علی بن مهزیار و ایوب بن نوح: 115
- ج) مسئله چهارم از احکام رضاع محرم 116
- اشاره 116
- 1 - عبارت شرایع: 116
- ب) جواب شبهه از هر دو روایت: 116
- 3 - کسی دو زن دارد یکی بزرگ و یکی شیر خوار، اگر زوجه کبیره، رضیعه را شیر دهد در هر صورت زوجه کبیره حرام می شود 117
- 2 - بیان مسئله: 117
- 4 - کسی یک زن کبیره و دو زن رضیعه داشت و کبیره هر دو را شیر داد و رضاع محقق شد در هر صورت کبیره حرمت ابد پیدا می کند 118
- 5 - اگر مردی دو زوجه کبیره و یک زن صغیره داشت و هر دو زوجه کبیره به ترتیب صغیره را شیر دهند 119
- الف) دو نفر هر کدام زوجه ای داشتند. یکی صغیره و دیگری کبیره، بعداً هر کدام زوجه خود را طلاق می دهد و دیگری زوجه مطلقه طرف مقابل را به زوجیت خود در می آورد. 121
- خلاصۀ درس: 121
- اشاره 121
- نقد استاد بر عبارت شرایع 122
- اشاره 122
- اشاره 123
- د) بررسی فرعی در مسئله الرابعه 123
- ج) اگر ولیی فرزند کوچکش را به تزویج برادرزاده صغیرش در آورد سپس جده ابی یا امی این دو طفل که یک شخص است به یکی از این دو طفل شیر دهد نکاح منفسخ می شود 123
- در جواهر دو تصور برای حالت دوم بیان شده است 124
- اشاره 124
- اشاره 125
- تصور استاد «مد ظله» از حالت دوم 125
- بررسی حرمت زوج بر صغیره و کبیره 125
- بیان اشکال بنا بر عدم قول به حرمت أم من کانت زوجتاً 126
- خلاصۀ درس این جلسه: 127
- اشاره 127
- اشاره 128
- عبارت مرحوم محقق در شرایع: 128
- صور مسئله: 128
- حکم کسی که دو زن صغیره و کبیره دارد و کبیره به صغیره شیر می دهد 128
- فرض اول که شیر برای شوهر است و به زن دخول نشده است: 129
- صورت دوم که لبن برای غیر است ولی با زن دخول شده است: 129
- اشاره 132
- تعارض امارات و نفی ثالث 133
- اشاره 133
- دلیل بطلان هر دو عقد 133
- نقد استاد مد ظله بر کلام آقای خویی 133
- خلاصۀ درس جلسه گذشته و این جلسه: 133
- نقد این تقریب توسط استاد مد ظله 134
- اشاره 134
- اشاره 134
- تقریب اول برای نفی ثالث 134
- اشاره 135
- مباحث اصولی 135
- تقریب دوم برای نفی ثالث «حجیت اجمالی یکی از دو بینه لا علی التعیین» 135
- تقریب استاد مد ظله برای تعدی از مرجحات منصوصه به غیر منصوصه 136
- ب) لزوم موافقت قطعیه در اطراف علم اجمالی 137
- بحث ما درباره نفی ثالث در باب تعارض امارات بود. 140
- اشاره 140
- خلاصۀ درس این جلسه: 140
- تکمیل یک بحث 142
- خلاصۀ درس گذشته و این جلسه: 143
- اشاره 143
- ادامۀ مسئلۀ فردی که یک زن کبیره ای دارد و یک زن صغیره، و زن کبیره اش، زن صغیره او را شیر داده. 144
- اشاره 148
- الف) بررسی دائره حجیت عرف در تعیین مصادیق و مفاهیم: 148
- درباره سبب بطلان نکاح زوجه کبیره ای که زوجه صغیره شوهر خود را شیر داده است، 148
- خلاصۀ درس این جلسه: 148
- اشاره 148
- 2 - نظر مرحوم محقق داماد و مرحوم حاج شیخ (حجیت عرف در تعیین مفاهیم و مصادیق کلیهما): 149
- 1 - نظر مشهور (حجیت عرف در تعیین مفاهیم خاصهً): 149
- 3 - نظر استاد - مد ظله -: 150
- ب) بررسی ام الزوجه شدن کبیره: 151
- 2 - نظر استاد مد ظله: 151
- 1 - نظر مرحوم خویی: 151
- اشاره 152
- ج) بررسی انفساخ نکاح صغیره: 152
- 1 - نظر مشهور 152
- 3 - نظر صاحب جواهر رحمه الله: 153
- 2 - نظر صاحب ریاض رحمه الله: 153
- بحث در این فرع بود که شخصی دو زوجه دارد. یکی از آن دو کبیره غیر مدخوله و دیگری صغیره شیر خوار می باشد. 154
- اشاره 154
- اشاره 154
- خلاصۀ درس: 154
- تقریب استدلال انفساخ هر دو عقد 155
- نقد استاد دام ظله درباره استدلال فوق 155
- اشاره 156
- جریان قاعده ترجیح بلا مرجح بر اساس مبنای مرحوم آقای خویی رحمه الله 156
- تحقیق استاد مد ظله در مسئله ترجیح بلا مرجح 157
- چرا نمی توان حکم به بطلان کلیهما نمود؟ 157
- نتیجه بحث 158
- تقریب نظریه جدید استاد مد ظله 158
- اشاره 159
- خلاصۀ درس این جلسه: 159
- الف) اقوال فقهاء درباره حرمت ازدواج مرد با «ام من کانت زوجه له»: 160
- ب) بررسی متن شرایع و نظر محقق حلی در مسئله: 160
- 1) متن مسئله در شرایع: 160
- د) نظر استاد - مد ظله -: 161
- ج) دیدگاه های مختلف درباره نظر مرحوم محقق در مسئله مورد بحث: 161
- 2) توضیحی درباره متن مذکور: 161
- ه) بررسی ادله و مستندات قول به حرمت مادر رضاعی زوجه سابق: 162
- 1 - نظر مرحوم آقای خویی رحمه الله درباره دلیل «وحدت سیاق»: 162
- 2 - نقد استاد مد ظله: 163
- 3 - نظر مرحوم صاحب جواهر قدس سرّه درباره دلیل وحدت سیاق: 164
- 4 - کلامی دیگر از صاحب جواهر قدس سرّه با توضیح استاد - مد ظله العالی -: 164
- ارضاع الکبیرتین الزوجه الصغیره و بررسی تاریخی ابتناء مسئله بر مسئله مشتق 165
- خلاصۀ درس این جلسه: 165
- اشاره 165
- اشاره 165
- فرمایش مرحوم آقای حجت در مقام 166
- اشاره 166
- نقد و بررسی این اسناد 166
- کلام صاحب کفایه و مناقشۀ آن 169
- روایت علی بن مهزیار 172
- خلاصۀ درس گذشته و این جلسه: 172
- اشاره 172
- اشاره 172
- بحث سندی پیرامون روایت علی بن مهزیار 173
- مناقشه استاد مد ظله به کلام مرحوم آقای خویی 174
- اشکال صاحب قاموس الرجال 175
- استدلال صاحب قاموس الرجال بر وثاقت ابن قتیبه 176
- اشاره 176
- مناقشه استاد مد ظله در کلام صاحب قاموس الرجال 176
- دفاعیه استاد مد ظله از کلام صاحب قاموس الرجال 176
- آیا روایت «علی بن مهزیار» مرسله است؟ 177
- اشاره 177
- کلام مرحوم آقای خویی راجع به عدم ارسال در روایت «علی بن مهزیار» 178
- ارتباط این بحث به بحث مشتق 178
- تحقیق استاد مد ظله درباره ارسال روایت علی بن مهزیار 178
- بررسی اختلاف نقل در متن روایت علی بن مهزیار 180
- اعتبار روایت «علی بن مهزیار» 180
- 2 - روایت حلبی: 181
- اشاره 181
- 1 - روایت ابن سنان 181
- بررسی مدلول این دو روایت 182
- رفع تنافی بین این دو روایت و روایت علی بن مهزیار 183
ان قلت: این روایت نمی تواند مطلقات رضاع را تقیید کند، چون ممکن است کلمه «امرأه» در عبارت کل «امرأه» ارضعت، به معنای جنس زن باشد نه اشخاص خاصی، پس اگر دو همسر یک مرد به مقدار معتبری به کودکی شیر بدهند، این کودک فرزند رضاعی آن مرد می شود.
قلت: مرحوم آقای خویی رحمه الله در مقام ردّ این اشکال می فرماید(1): ظاهر «امراتک» اشخاص زنان هستند نه جنس مرضعه، بنابراین، معنای این روایت بعد از تقیید آن به روایات اعتبار عدد، این است که رضاع در صورتی محرم است که زن یک فحل به شخصه از شیر همان شوهر 15 رضعه شیر بدهد. نتیجه آن که: روایت برید دلیل اعتبار اتحاد مرضعه و همچنین اتحاد فحل می شود.
نقد استاد مد ظله:
با ملاحظه مثال های مختلف استظهار مرحوم آقای خویی رحمه الله مورد مناقشه است، چون مواردی که صدور فعلی از افراد یک عنوان موضوع حکمی برای دیگران قرار می گیرد بر دو قسم است:
قسم اول: صدور فعل از اشخاص آن عنوان به طور منفرد باعث ثبوت حکم می گردد.
1- (1) احکام الرضاع، ص 88.
قسم دوم: صدور فعل از مصادیق آن عنوان - منفرداً یا به صورت دسته جمعی - حکمی را برای دیگری ثابت می کند و همیشه از قسم اول نیست و تفکیک بین این دو قسم با تناسبات حکم و موضوع انجام می پذیرد. وقتی می گویند «هر «پدری» که با سرمایه «فرزندش» می تواند به حج مشرف شود باید حج به جا آورد» اطلاق این عبارت شامل پدری که دو فرزند دارد و هر کدام می توانند نصف مخارج او را عهده دار شوند می گردد(1).
1- (1) - مواردی که صدور فعل یا داشتن حالتی از افراد یک عنوان، باعث ثبوت حکم برای شخص دیگری می گردد، همیشه منظور داشتن حالت یا صدور فعل از مصادیق آن عنوان به طور منفرد نیست، بلکه بسیاری از اوقات افراد آن عنوان اعم از منفرد و غیر منفرد مورد نظر است و موارد آن با تناسبات حکم و موضوع مشخص می شود. مثلاً وقتی گفته می شود: «اگر همسر شما محیط آرامی را برای شما فراهم کرده است، انسان خوشبختی هستید» منظور جنس همسر است و اطلاق این عبارت شامل صورتی که این آرامش توسط دو همسر شخص تأمین می شود نیز می گردد، وقتی می گویند: «اگر همسر شما در اداره منزل و تربیت فرزندان موفق باشد با خیال راحت می توانید مسافرت کنید» آیا به معنای جنس همسر نیست، و شامل صورتی که این کار توسط دو همسر انجام می شود نمی گردد؟! وقتی بگویند: «اگر همسر شما آشپز خوبی باشد می توانید میهمان دعوت کنید» یا بگویند: «اگر فرزند شما نیرومند و غیور بود، شما در مقابل حمله اشرار در امان خواهید بود» یا بگویند: «اگر فرزند شما کارهای شما را انجام بدهد می توانید با خیال راحت مسافرت کنید» اختصاص به صورتی ندارد که این کار توسط یک شخص تأمین می شود. اما در مسئله رضاع وقتی در تفسیر «لبن الفحل» می گویند: «کل امرأه ارضعت من لبن فحلها ولد امرأه اخری فذلک الرضاع یحرّم» این عبارت متکفل بیان دو حکم است. 1 - پس از شیر دادن مرضعه، مادر رضاعی کودک و کودک فرزند رضاعی او می گردد. 2 - صاحب اللبن پدر رضاعی شیرخوار و او فرزند رضاعی مادر می شود، این دلیل از نظر مقدار رضاع مطلق است. وقتی با روایات دیگر این اطلاق را تقیید کرده و گفتیم برای نشر حرمت باید رضاع از 15 رضعه کمتر نباشد متفاهم عرفی از این تقیید به تناسب حکم و موضوع این است که اگر شیر دادن بخواهد مرضعه را «مادر رضاعی» قرار دهد باید «خودش به تنهایی» به مقدار معتبر شیر بدهد، اما دلالت بر این که پانزده رضعه باید شیر «یک فحل» باشد و شیر دو فحل کفایت نمی کند، ندارد، چون در اینجا «لبن الفحل» سبب ثبوت امومت برای مرضعه شده است و گذشت که این عبارات ظهور در صدور این موضوع از یک شخص منفرداً ندارد. همچنین متفاهم عرفی چنین است که اگر بخواهد صاحب اللبن پدر رضاعی گردد، کافی نیست که کودک کمتر از پانزده رضعه از شیر او بخورد، اما دلالت بر این که این مقدار معتبر باشد توسط یک همسر داده شود نمی کند. چون عبارت «کل امرأه» دلالت بر یک همسر خاص به طور منفرد نمی کند، بلکه ظهور در خلاف آن دارد. با این بیان روشن می شود که استدلال به آیه شریفه و أحل لکم ما وراء ذلکم، علاوه بر دو اشکالی که قبلاً مطرح شد با این اشکال هم مواجه است.
3) صحیحۀ عبد الله بن سنان:
در کافی و تهذیب این روایت به دو طریق نقل شده است