نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 15 صفحه 68

صفحه 68

اشکالی در رجال واقع در سند این روایت نیست، جز در مورد خود محمد بن عبید یا عبیده که ما در بخش بررسی اشکالات وارد بر این روایت اولین اشکالی که به بررسی آن خواهیم پرداخت همین عدم توثیق محمد بن عبیده است بنابراین بحثش را به آنجا موکول می کنیم.

بحث دلالی

آن گونه که از این روایت به دست می آید امامیه قبلاً نظرشان این بود که حرمت فقط از اتحاد فحل ناشی می شود بنابراین اگر دو نفر در مادر رضاعی مشترک بوده ولی پدرشان جدا باشد نشر حرمت در بین نیست و آن دو برادر یا خواهر رضاعی هم نمی شوند بعد که روایت «یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب» به دست امامیه


1- (1) - وسائل، ج 20، باب 6 از ابواب ما یحرم بالرضاع، ح 9.

رسید دانستند که هیچ فرقی بین پدر و مادر نمی کند چه در مادر رضاعی مشترک باشند و چه در پدر رضاعی، نشر حرمت می آید فرجعوا الی قولک قال یعنی محمد بن عبیده می گوید فقال الرضا علیه السلام و ذلک لان امیر المؤمنین الخ مفهوم این عبارت خیلی روشن نیست، چون عبارت سلیس نیست و دانستن مفهوم آن نیاز به دقت و زحمت دارد. حضرت بعد از آنکه از محمد بن عبیده سؤال می کند که اصحاب درباره رضاع چه می گویند؟ و او جواب می دهد. حضرت می فرماید: جهت اینکه من این سؤال را از تو می کنم این است که امیر المؤمنین یعنی مأمون همین سؤال را از من کرد حالا من خواستم از تو سؤال کنم تا توضیحی در این باره داده شود.

«و ذلک لان امیر المؤمنین سألنی عنها البارحه فقال لی: اشرح لی اللبن للفحل و أنا اکره الکلام» دو احتمال در این عبارت می رود یک احتمال که اظهر نیز می باشد اینکه عبارت «فقال لی: اشرح لی اللبن للفحل و أنا اکره الکلام» دنباله همان جریانی است که از مأمون نقل می فرماید یعنی مأمون به من گفت: این مطلب را توضیح دهید در حالی که من محذوری داشتم و نمی خواستم جواب دهم.

احتمال دیگر این است که مأمون این مسئله را از من پرسید و حالا من می خواهم از تو یعنی محمد بن عبیده بپرسم و لذا می گویم: اشرح لی اللبن للفحل و محمد بن عبیده می گوید: برایم سخت بود که جواب دهم زیرا محذوری داشتم، البته این احتمال قدری بعید به نظر می آید و جهت آن این است که چرا برای محمد بن عبیده سخت بود که جواب دهد، وجهی ندارد اما در احتمال اول چون مأمون سؤال کرده بود حضرت به خاطر تقیه برایش سخت بود که جواب دهد. البته ما به هر دو صورت معنا می کنیم:

ابتدا همان احتمال اول که سابقین هم همان طور فهمیده اند یعنی مأمون می پرسد و حضرت می فرماید: «و انا اکره الکلام» فقال لی: کما انت حتی اسألک عنها، درباره این عبارت هم دو احتمال وجود دارد. یکی اینکه دنباله همان قضیه ما بین

مأمون و حضرت رضا علیه السلام باشد و دیگر اینکه این جمله را حضرت رضا علیه السلام به محمد بن عبیده می فرماید: بر اساس احتمال دوم حضرت نمی خواهد بیان کند که جریان مأمون به کجا انجامید. آیا حضرت جواب واقعی آن را دادند یا به نحوی از آن گذشتند ولی اینکه به محمد بن عبیده می فرماید نرو همین جا باش تا من سؤالی از تو کنم، کما انت حتی اسألک عنها ما قلت یعنی همان را که در صدر مسئله فرمود: ما یقول اصحابک فی الرضاع؟ همین جا باش و جایی نرو تا من آن سؤال را تکمیل کنم یعنی به طور کامل از تو سؤال کنم درباره کسی که «کانت له امهات اولاد شتّی» زن های متعددی دارد، چه همه حره یا همه امه و یا ملفق از حره و امه فرقی ندارد ولی همه زن ها صاحب اولاد هستند بعد یکی از این زن ها یک پسر غریبه ای را شیر می دهد.

اینجا حضرت از محمد بن عبیده سؤال می کند که آیا بین این پسر غریبه که فرزند رضاعی آن فحل شد از یکی از زنهایش و بین سایر بچه های آن فحل از زن های دیگرش نشر حرمت وجود دارد؟ آیا اینها خواهر و برادر رضاعی یکدیگر می شوند؟ محمد بن عبیده می گوید عرض کردم: بله نشر حرمت وجود دارد زیرا فحل آنها یکی است، یعنی در پدر اشتراک دارند هر چند مرضعه هایشان متعدد است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه