نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 17 صفحه 182

صفحه 182

ثانیاً: اشتراک شیخ صدوق و ابن قولویه در این جهت که از هر دو شیخ مفید روایت می کند دلیل بر وحدت طبقه آنها نیست، زیرا تمام اساتید یک شخص الزاماً در یک طبقه نیستند، همچنین این نکته که ما افزودیم که چون ابن قولویه و شیخ صدوق هر دو از علی بن بابویه و ابن ولید نقل می کنند باید در یک طبقه باشند کلام ناتمامی است، زیرا شاگردان یک استاد الزاماً در یک طبقه نیستند.

به عنوان نمونه مرحوم حاج شیخ عبد لکریم حائری شاگردان بسیاری داشته اند که همه در یک طبقه نبوده اند، برخی همچون آقای سید محمد تقی خوانساری یا آقای سید احمد خوانساری یا آقا میر سید علی کاشانی از طبقه اول شاگردان بوده اند و برخی همچون آقای حاج آقا مرتضی حائری در اوائل سن خود درس مرحوم حاج شیخ را درک کرده است.

مثال دیگر شاگردان مرحوم آقای آخوند است که برخی در زمان میرزای شیرازی و قبل از سال 1300 قمری به درس مرحوم آخوند می رفته اند و برخی در اواخر عمر مرحوم آخوند (متوفی 1329) در درس ایشان شرکت می کرده اند، بنابراین الزاماً همه شاگردان مرحوم آخوند در یک طبقه نیستند و مانعی ندارد که برخی از شاگردان ایشان در نزد برخی از شاگردان هم درس خوانده باشند.

در بحث ما هم مانعی ندارد که شیخ صدوق و شیخ مفید هر دو از ابن قولویه روایت کنند با این که شیخ مفید خود شاگرد شیخ صدوق است، بدین شکل که شیخ

صدوق از طبقه اول شاگردان ابن قولویه باشد و شیخ مفید از طبقه متأخرتر شاگردان ابن قولویه.

همین طور روایت ابن قولویه و شیخ صدوق از ابن ولید و علی بن بابویه دلیل بر وحدت طبقه ابن قولویه و شیخ صدوق نیست بلکه ممکن است ابن قولویه از شاگردان طبقه اول ابن ولید و علی بن بابویه باشد و شیخ صدوق از شاگردان طبقه دوم، لذا شیخ صدوق از هم شاگردی خود ابن قولویه هم روایت کند(1).

خلاصه اتحاد در برخی شاگردها و در برخی مشایخ دلیل بر وحدت طبقه نیست، آری اگر دو نفر مشایخ و شاگردان بسیاری داشته باشند و در تمام یا اکثر آنها مشترک باشند، این مطلب قرینه خوبی بر اتحاد طبقه آن دو می باشد.

ثالثاً: مراجعه به عصر اساتید ابن قولویه و مقایسه آن با تاریخ تقریبی ولادت شیخ صدوق اختلاف طبقه آن دو را می رساند. ولادت تقریبی شیخ صدوق با توجه به ولادت وی با دعای امام عصر عجل الله تعالی فرجه در زمان صدارت حسین بن روح، حدود 306 یا 307 می باشد، ولی ابن قولویه از کسانی نقل می کند که در همین حدود باید در گذشته باشند همچون حسین بن محمد بن عامر، همچنین وی از سعد بن عبد الله (م حدود 300) روایاتی - هر چند اندک - دارد(2) ، و این می رساند


1- (1) (توضیح بیشتر) از مثال های جالب در اینجا، رابطه احمد بن محمد بن عیسی و حسین بن سعید و ابن ابی عمیر می باشد. احمد بن محمد بن عیسی با این که خود از راویان ابن ابی عمیر می باشد، در اسناد بسیار زیادی از حسین بن سعید که او نیز از راویان ابن ابی عمیر است روایت می کند، چون حسین بن سعید از کبار شاگردان ابن ابی عمیر است و احمد بن محمد بن عیسی از صغار شاگردان ابن ابی عمیر، و هیچ بعدی ندارد که صغار شاگردان یک شخص از کبار شاگردان آن شخص هم روایت کند. مثال جالب تر دیگر که با بحث ما ارتباط بیشتری دارد، روایت ابن قولویه از حسین بن محمد بن عامر است، از حسین بن محمد بن عامر افراد چندی در چند طبقه روایت می کنند، یکی ابن قولویه، دیگری شیخ کلینی که استاد ابن قولویه است. سومی سعد بن عبد الله که استاد شیخ کلینی می باشد، چهارمی: محمد بن الحسن صفار که کلینی با واسطه مشایخ خود همچون احمد بن محمد عاصمی و محمد بن یحیی عطار از وی روایت می کند، بنابراین می توان شاگردان حسین بن محمد بن عامر را به اعتباری در چهار طبقه دانست.
2- (2) رجال نجاشی: 318/123، 467/178 (توضیح بیشتر) استاد - مد ظله - اشاره می کردند که این که در نقلی تعداد روایت ابن قولویه از سعد چهار حدیث و در نقل دیگر دو حدیث ذکر شده با هم منافات ندارد، چون گاه
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه