نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 17 صفحه 78

صفحه 78

همان طوری که گفته شد روایت یونس که صاحب جواهر در مسئله ما نحن فیه بدان تمسک کرده طبق نظر خود ایشان قابل استناد نیست. مطلبی که به نظر می رسد ذکر آن در اینجا بی فایده نباشد این است که آیا این روایت مضمره است یعنی روایت از معصوم علیه السلام است و لیکن اسم معصوم صریحاً برده نشده و به جای آن به واسطه ضمیر تعبیر شده است و یا اینکه روایت موقوفه است بدین معنا که روایت از معصوم نقل نشده بلکه فقط به یکی از اصحاب ائمه منتهی گشته است که قهراً بر اساس مبنای کسانی که روایات موقوفه را اشکال کرده و آنها را همانند مضمرات که معتبر است قابل استناد نمی دانند. این روایت مورد اشکال باشد؟

مقدمتاً: می گوییم که در اسناد روایات که به معصوم علیه السلام منتهی می شود گاهی بعد از ذکر امام علیه السلام کلمه «قال» قرار می گیرد که فاعل این کلمه گاهی خود امام معصوم علیه السلام است و گاهی فاعل آن راوی از امام است. مثل این تعبیر محمد بن مسلم عن ابی عبد الله علیه السلام قال سألته...

حال با توجه به این مطلب، روایت یونس را ملاحظه می کنیم: عدّه من اصحابنا عن سهل بن زیاد عن محمد بن عیسی عن یونس قال الذمی تکون له المرأه الذمیه فتسلم امرأته.

قال: هی امرأته یکون عندها بالنهار و لا یکون عندها باللیل، قال: فان اسلم الرجل و لم تسلم المرأه یکون الرجل عندها باللیل و النهار(1)»

در روایت سه مرتبه کلمه «قال» تکرار شده است که به طور مسلم فاعل دومی و سومی یک نفر بیشتر نیست.

کلام این است که آیا فاعل دوم و سوم امام علیه السلام است که در نتیجه فاعل، «قال» اول به یونس برگشت نموده و در نهایت روایت مضمره باشد، و یا اینکه فاعل «قال» اول محمد بن عیسی است و فاعل دوتای بعدی یونس است.


1- (1) - الوسائل، باب 9 من ابواب ما یحرم بالکفر، حدیث 5.

که در نتیجه روایت چون به امام معصوم علیه السلام ختم نشده بلکه منتهی به یکی از اصحاب (یونس) است موقوفه باشد هر دو احتمال وجود دارد و بنا بر قول کسانی که روایات موقوفه را معتبر نمی دانند طبیعتاً نتیجه تابع اخس مقدمات است و لذا با وجود احتمال موقوفه بودن روایت یونس معتبر نمی باشد.

4 - نظر استاد مد ظله در مورد اعتبار روایات موقوفه

عقیده ما این است که روایات موقوفه ای که جنبه اجتهاد از قواعد کلیه و تطبیق فرعی از فروع مسئله ای کلی و اصولی را ندارد، معتبر می باشد. توضیح اینکه: به مقتضای علینا القاء الاصول و علیکم تفریع الفرع در مواردی روایاتی که از اصحاب و فقهاء شاگردان ائمه علیهم السلام نقل شده است اجتهاد شخصی و بیانگر نظر خاص خود آن اصحاب است که البته در چنین مواردی، این روایات فاقد ملاک حجیت برای ما می باشند و اما در مواردی که مورد تفریع فرع یا اجتهاد شخص راوی نیست، اصل عقلایی بر این استوار است که کلام راوی را از باب شهادت عن حسٍّ یا شهادت قریب من الحس. کاشف از قول امام معصوم علیه السلام می دانند و حمل آن بر شهادت بعید عن الحس یعنی اجتهاد شخصی راوی بسیار خلاف قاعده عقلایی است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه