نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 18 صفحه 184

صفحه 184

1- (1) - وسائل الشیعه، الباب 29 من ابواب ما یحرم بالمصاهره و نحوه، الحدیث 2، ج 14، ص 386.

شده است، یکی در همین روایت مربوط به قابله و دو مرتبه هم در دو روایت مربوط به حکم بول و روث حیوان مأکول اللحم در روایت های أبو مریم و عبد الاعلی بن اعین، که در اینها در مورد بول گفته اند که شسته شود - که البته برای جمع بین ادله حمل بر کراهت یا شدت کراهت شده است - و اما در مورد روث فرموده اند «و اما ارواثها فهی اکثر من ذلک» یا «فهو اکثر من ذلک» که اولی در روایت أبو مریم است و دومی در روایت عبد الاعلی که در این صورت مرجع «هو» جنس روث خواهد بود.

محقق حلی در مورد این گونه احادیث این طور معنا می کند که: کانه امام می خواهد بفرماید که عددی که در روث هست بیش از مقداری است که شارع حکم به نجاست آن بکند، یعنی تسهیل بر امت اقتضاء می کند که با این عدد کثیری که در روث هست، جعل یک حکم تضییقی نشده باشد، و به عبارتی یعنی اگر عدد کم بود و روث چندان محل ابتلاء نبود، مقتضی اجتناب از آن هم موجود بود، لکن چون روث زیاد است، محل ابتلاء هم هست، شارع وجوب اجتناب را در مورد آن جعل نمی کند، پس در مسئله قابله هم از آنجا که عدد قابله ها زیاد است، این کثرت مانع از جعل حرمت برای ازدواج با او شده است.

روایت دوم: که به طور روشن آن را معنا نکرده بودیم خبر ابراهیم است که عن ابی عبد الله علیه السلام قال: «اذا استقبل الصبی القابله بوجهه حرمت علیه و ولدها(1)»، اگر چه بعضی «استقبل» را کنایه از این گرفته اند که از همان ابتدای ولادت که رو در روی قابله قرار می گیرد تحریم ثابت می شود، لکن معنای دیگری که بهتر و اظهر از آن است معنایی است که بعضی دیگر ذکر کرده اند و آن اینکه یعنی اگر مولود با قابله روی خوش نشان بدهد و اظهار علاقه بکند و با او مأنوس بشود، که این کنایه از همان تربیت او توسط قابله است که مدتی طول کشیده و بچه علاقه مادری به او پیدا کرده است و این معنا با روایات دیگر هم که مسئله تربیت را آورده اند یکی می شود.


1- (1) - وسائل الشیعه، الباب 29 من ابواب ما یحرم بالمصاهره و نحوها، الحدیث 4، ج 14، ص 386.

تکمیل بحث در نحوه جمع بین روایات مسئله

یکی از روایاتی که مورد بحث است که آیا از روایات ناهیه و به حسب ظاهر دالّ بر تحریم است یا اینکه دلالت بر حرمت ندارد، بلکه فقط وجود حزازت در آن را می رساند روایت ابراهیم بن عبد الحمید است که از قرار زیر است: احمد بن محمد بن عیسی عن ابن ابی عمیر عن ابراهیم بن عبد الحمید قال سألت ابا الحسن علیه السلام عن القابله تَقْبَلُ الرجل (یا تُقَبِّل الرجل) أ له ان یتزوجها؟ فقال علیه السلام: ان کانت قبلته (یا قبَّلته) المره و المرتین و الثلاثه فلا بأس، و ان کانت قبلته و ربّته و کفلته فانی أنهی نفسی عنها و ولدی، و فی خبر آخر، و صدیقی(1).

معمولاً عبارت را تَقْبَلُ خوانده اند و به معنای عام قبول کردن و تحویل گرفتن دانسته اند نه معنای ظاهر آن که تحویل گرفتن اولیه است. لذا روایت به این معنا است که امام می فرماید: اگر یکی، دو، سه بار آن را تحویل بگیرد و تربیت کند فایده ای ندارد، بلکه باید یک نحوه ملکه ای پیدا کند و احتمال دیگری وجود دارد و آن اینکه «تقبل» بخوانیم با اینکه لازمه قابله بودن «تَقْبَلُ» هست، لکن اگر «تُقَبِّلُ» بگوییم، معنایش این می شود که: اگر دو سه مرتبه، بچه را ببوسد حرمت نمی آورد و اما اگر بوسیدن ها توأم با تربیت و تکفل باشد، حکم مادر را پیدا می کند و اجتناب از او مطلوب شرع می گردد. بالاخره هر دو احتمال هست.

و اما از عبارت «فانی أنهی نفسی عنها و ولدی» و در خبر دیگر «و صدیقی» دو گونه استظهار شده است: بعضی گفته اند که امام می خواهد بفرماید که چون جنبه تحریمی ندارد تا اینکه همه جا نهی از منکر لازم باشد، لذا من فقط در دایره محدودی از آن نهی می کنم، پس این قرینه بر عدم حرمت می شود. لکن بعضی گفته اند که ممکن است که تحدید دایره نهی توسط امام به جهت عدم حرمت نباشد، بلکه به جهت مشکل بودن اثبات حرمت آن در نزد عامه باشد، و در این


1- (1) - وسائل الشیعه، الباب 29 من ابواب ما یحرم بالمصاهره و نحوها، الحدیث 7، ج 14، ص 387.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه