نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 18 صفحه 185

صفحه 185

گونه موارد که اثبات حکم فقط با اثبات امامت ممکن است که آن هم مشکلات خودش را دارد، محدود کردن دایره حرمت اشکالی ندارد، مثلاً در امثال خفّ و متعه، از آنجا که راه اثبات بر عامه دارند تقیه نمی شود، ولی مثل اینها را که ظاهرا راه اثبات بر عامه ندارد، برای کسانی که امامت را قبول دارند می توان با دایره محدود ذکر نمود و منافاتی هم با تحریم نخواهد داشت و شاهدش روایتی است که در ابواب ما یحرم بالتزویج، باب 24، حدیث 6 این حدیث از تهذیبین نقل شده است.

شیخ می فرماید: البزوفری عن حمید بن زیاد عن الحسن بن محمد بن سماعه قال حدثنی الحسین بن هاشم عن ابن مسکان عن الحلبی عن ابی عبد الله علیه السلام قال قال محمد بن علی علیهم السلام فی اختین مملوکتین تکونان عند الرجل جمیعاً. قال قال علی علیه السلام: أحلتهما آیه و حرمتهما آیه اخری و أنا أنهی عنهما نفسی و ولدی.

گفته شده است که نهی در این حدیث تحریمی است، منتها چون راه اثبات ندارد، این تعبیر محدود را در نهی به کار برده است.

لکن می توان دلالت این روایت بر مطلب مذکور را ناتمام دانست، چرا که اگر نهی مقصود از «أنهی عنهما نفسی و ولدی» تنزیهی هم باشد، در صورتی که راه اثبات نداشته باشد، برای محدود کردن دایره نهی کفایت می کند و لزومی ندارد که حتما مقصود از نهی، نهی تحریمی باشد، یعنی مقصود امام این باشد که یک فعلی کراهت شدید دارد، لکن چون راه برای اثبات آن برای عموم نداریم، خود و اولادم را از آن نهی می کنم.

در همان مسئله، فتوای فقهاء جواز جمع بین اختین مملوکتین است که باید توجیه شود و توجیه آن یا به این است که به آیه تحلیل اخذ شود، یعنی گفته شود قول صحیح همان حلیت است، منتها مکروه است و یا طبق گفته بعضی، مقصود در آیه تحلیل بعضی از مصادیق جمع بین اختین یعنی جمع بین اختین در ملکیت باشد و مقصود در آیه تحریم جمع در وطی بوده باشد، که مطابق فتوا نیز هست و هر کدام

در جای خودش درست است. و چون حضرت تحریم را نمی تواند اثبات کند، آن را محدود کرده است.

پس، بالاخره این روایت شاهد بر این نیست که هرکجا «أنهی نفسی و ولدی» فرمودند، معنای آن حرمت شرعی باشد. بنابراین، روایت ابراهیم بن عبد الحمید دلالت بر حرمت ازدواج با قابله مربیه ندارد، کما اینکه دلیل بر عدم حرمت هم نمی تواند باشد.

البته بر فرض تمامیت دلالت آن بر حرمت ازدواج قابله توسط مولود، روایات دیگری که به صراحت دلالت بر جواز و عدم حرمت ازدواج مولود با قابله اش می کنند که از آن جمله روایت احمد بن محمد بن ابی نصر از حضرت رضا علیه السلام است که حضرت فرموده اند: سبحان الله، مگر می شود که قابله برای مولود حرام باشد، این روایات قرینه می شوند برای حمل روایاتی که ظاهرشان حرمت قابله بر مولود است بر کراهت شدیده، و با این حمل، جمع بین اخبار مذکور حاصل می شود.

بحث سندی پیرامون روایات گذشته

روایت اول: سندش چنین بود که: علی بن ابراهیم عن أبیه عن ابن ابی عمیر عن خلاد السندی عن عمرو بن شمر(1) خلاد سندی به جهت روایت ابن ابی عمیر از او و نیز روایت کتاب او، از نظر ما معتبر است و اما عمرو بن شمر هم به خاطر روایت شش نفر از فقهاء و معاریف از او، که پنج نفرشان زیاد از او نقل می کنند و یک نفرشان که صفوان است در یک مورد از او روایت کرده است، به نظر ما مورد اعتبار می شود و اما اینکه نجاشی او را تضعیف نموده است، با توجه به اینکه روایاتی که از او از جابر نقل شده است طبق مذاق ابن غضائری و امثال او، که نجاشی هم در موارد زیادی هم مذاق با اوست، بوی غلوّ از آنها استشمام می شده، و لذا او را تضعیف نموده است، ما این گونه تضعیف ها را که به مناط غلوّ است نمی پذیریم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه