نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 18 صفحه 27

صفحه 27

خلاصه اینکه، صاحب مسالک اشکال سندی کرده است و عده ای از این اشکال جواب داده اند که بنا بر مبنای حجیّت اخبار موثقه به این روایت اشکال سندی وارد نیست و این روایت بر این که «ان العارفه لا توضع الّا عند عارف» دلالت دارد.

به نظر می رسد که این روایت سنداً و دلاله تام باشد و دلالت می کند بر اینکه سنّی و مخالف نمی تواند با عارفه ازدواج کند پس این روایت ذاتاً صلاحیت استدلال دارد لکن باید معارضات این روایت را هم بررسی کرد. اگر معارضات قوی در بین باشد این روایت حمل به کراهت می شود چنانچه فتوای بسیاری نیز همین است و حکم به کراهت کرده اند. البته معارضات مسئله مهم است و در موارد متعددی در فقه کاربرد دارد و باید بررسی شود. و قابل ذکر است که این روایت اختصاص به زنی که تحت ولایت دیگری است ندارد و شامل بکر و ثیب هر دو می شود. چون تعبیر «المرأه» و «العارفه» در این روایت آمده است که مطلق است.

روایت ششم و اشکال دلالی صاحب مسالک بر آن

اشاره

روایت ششم: صحیحۀ عبد الله بن سنان است که صاحب مسالک هیچ اشکال سندی در مورد آن نکرده است.

قال: سألت أبا عبد الله علیه السلام الناصب الذی قد عرف نصبه و عداوته هل یزوّجه المؤمن و هو


1- (1) - ریاض المسائل 249/10 تحقیق مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین

قادر علی ردّه و هو لا یعلم بردّه [مؤمن به گونه ای ناصب را ردّ کند که او نفهمد بخاطر نصب و عداوتش او را ردّ کرده اند] قال: لا یتزوج المؤمن الناصبه و لا یتزوج الناصب المؤمنه و لا یتزوج المستضعف مؤمنه(1)

وجه استدلال این است که مستضعف حق ازدواج با مؤمنه ندارد بنابراین مخالف حق ازدواج با مؤمنه ندارد.

شهید ثانی چنین اشکال می کند که مستضعف معانی مختلفی دارد. بعضی از معانی مستضعف کسی است که وضع او از سنی های دانا بدتر است و وقتی بدتر شد دلیل أخص از مدعی می شود. چرا که اگر در مورد مستضعف که صنف بدی از مخالفین است اجازه داده نشد این دلیل نمی شود که با هیچ مخالفی ازدواج صحیح نباشد. پس سند هر چند تمام است امّا دلالتش تمام نیست. سپس می فرماید:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه