نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 18 صفحه 52

صفحه 52

«عده من اصحابنا عن سهل بن زیاد، و محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد جمیعاً، عن ابن محبوب، عن علی بن رئاب، عن حُمران بن اعین، عن ابی جعفر 7 قال: سمعته یقول:

الایمان ما استقرّ فی القلب و أفضی به الی الله عزّ و جلّ و صدقه العمل بالطاعه لله و التسلیم لامره و الاسلام ما ظهر من قول او فعل و هو الذی علیه جماعه الناس من الفِرق کلها و به حقنت الدماء و علیه جرت المواریث و جاز النکاح و اجتمعوا علی الصلاه و الزکاه و الصوم و الحج، فخرجوا بذلک من الکفر و اضیفوا الی الایمان. و الاسلام لا یشرک الایمان و الایمان یشرک الاسلام و هما فی القول و الفعل یجتمعان، کما صارت الکعبه فی المسجد و المسجد لیس فی الکعبه و کذلک الایمان یشرک الاسلام و الاسلام لا یشرک الایمان و قد قال الله عزّ و جلّ: «قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا أسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم» فقول الله عزّ و جلّ اصدق القول، قلت: فهل للمؤمن فضل علی المسلم فی شیء من الفضائل و الأحکام و الحدود و غیر ذلک؟ فقال: لا، هما یجریان فی ذلک مجری واحد و لکن للمؤمن فضل علی المسلم فی اعمالهما و ما یتقربان به الی الله عزّ و جلّ، قلت: أ لیس الله عزّ و جلّ یقول: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» و زعمت أنهم مجتمعون علی الصلاه و الزکاه و الصوم و الحج مع المؤمن؟ قال: أ لیس قد قال الله عزّ و جلّ: «فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَهً» فالمؤمنون هم الذین یضاعف الله عزّ و جلّ لهم حسناتهم لکل حسنه سبعون ضعفاً، فهذا فضل المؤمن و یزیده الله فی حسناته علی قدر صحه ایمانه أضعافاً کثیره و یفعل الله بالمؤمنین ما یشاء من الخیر. قلت:

أ رأیت من دخل فی الاسلام أ لیس هو داخلاً فی الایمان؟ فقال: لا و لکنه قد اضیف الی الایمان و خرج من الکفر و سأضرب لک مثلا تعقل به فضل الایمان علی الاسلام، أ رأیت لو بصرت رجلاً فی المسجد أ کنت تشهد أنک رأیته فی الکعبه؟ قلت: لا یجوز لی ذلک قال: فلو بصرت رجلاً فی

الکعبه أ کنت شاهداً أنه قد دخل المسجد حرام؟ قلت: نعم قال: و کیف ذلک؟ قلت: انه لا یصل الی دخول الکعبه حتی یدخل المسجد، فقال: قد أصبت و احسنت ثم قال: کذلک الایمان و الاسلام(1)

توضیحی درباره متن روایت

مفاد این روایت آن است که ایمان اخص مطلق از اسلام است، یعنی کل مؤمن مسلم و لا عکس، بنابراین به مجرد اینکه از کسی قول «شهادتین» و فعل «ظواهر اسلام مثل نماز، روزه...» ظاهر شود اسلام تحقق پیدا می کند و آن احکام مترتب می شود. «فخرجوا بذلک من الکفر و اضیفوا الی الایمان» این فراز از روایت را صاحب حدائق چنین معنی کرده است: «بدین وسیله به مؤمنین نزدیک شدند» گویا حد وسط بین مؤمن و کفر بودند و بدین وسیله به مؤمنین نزدیک شدند. ولی ما بعداً معنای صحیح آن را عرض خواهیم کرد.

در تفسیر عیاشی به جای: «قلت: فهل للمؤمن فضل علی المسلم فی شیء من الفضائل و الاحکام و الحدود و غیر ذلک؟» عبارت چنین آمده است: «قلت: فهل للمؤمن فضل علی المسلم فی شیء من المواریث و القضایا و الاحکام و الحدود...» که با نقل کافی دو فرق دارد:

اولاً: در نقل عیاشی کلمه مواریث هم اضافه شده است. ثانیاً: به جای کلمه فضائل که در نقل کافی آمده، کلمه قضایا در نقل عیاشی به چشم می خورد و مرحوم مجلسی اعلی الله مقامه فرموده است کلمه قضایا صحیح تر می باشد.

با تتبع در کتاب کافی و نیز تفسیر عیاشی معلوم می شود که بسیاری از روایات کافی در کتاب عیاشی نیز ذکر شده است با این تفاوت که عبارات عیاشی روشن تر و محکم تر از عبارات کافی است ولی متأسفانه اسناد آن را اسقاط کرده اند و این همه روایات محکم، بدون سند گشته است.

و اما کلمه «زعمت» در اینجا به معنی «گمان باطل» نیست. راوی یعنی حمران بن

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه