- یکی از مباحث بسیار مهم در بحث نکاح، اختلاف امامیه با عامه در مورد حلیت نکاح متعه است. 1
- اشاره 1
- 1383/6/24 سه شنبه درس شمارۀ (670) کتاب النکاح/سال هفتم 1
- اشاره 1
- خلاصۀ درس این جلسه: 1
- بررسی ادله حلیت متعه: 2
- اشاره 2
- آیه اول: «وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ إِلاّ عَلی أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ» 3
- عامه برای اثبات عدم جواز متعه به دو آیه از قرآن استناد کرده اند: 3
- تکمیل فرمایش سید مرتضی توسط استاد مد ظله: 3
- استدلال اهل سنت به قرآن بر عدم جواز متعه 3
- پاسخ به استدلال عامه: 4
- اشاره 4
- آیه دوم: «وَ أُحِلَّ لَکُمْ ما وَراءَ ذلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِکُمْ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسافِحِینَ» 4
- 1 - استدلال عامه بر نفی زوجیت متعه 5
- خلاصۀ درس این جلسه: 5
- 2 - پاسخ حلّی به استدلال فوق (اشاره ای به نزاع مرحوم شیخ انصاری و مرحوم آخوند و نظر حضرت استاد در مسئله تمسک به عام در باب کیفیت اراده) 5
- الف) آیا عنوان «زوجه» بر زن متعه ای صادق است یا خیر؟ 5
- 3 - پاسخ های نقضی سید مرتضی بر استدلال عامه 6
- اشاره 8
- اشاره 8
- خلاصۀ درس این جلسه: 8
- الف - ادامه بررسی استدلال عامه برای عدم مشروعیت متعه 8
- اشکالات استاد به استدلال عامه 9
- ب - بررسی مشروعیت نکاح موقت به وسیله روایات 10
- اشاره 10
- توجیهات عامه برای نهی عمر از متعه 11
- الف - توجیه قوشجی 11
- اشاره 13
- الف - بررسی توجیهات ذکر شده برای کلام عمر درباره متعه (یادآوری و تکمیل) 13
- خلاصۀ درس این جلسه: 13
- ب - بررسی روایات تحریم متعه در جوامع حدیثی اهل سنت 14
- اشاره 15
- 1 - یک اشکال و پاسخ آن 15
- 2 - اشاره به یک اشتباه در اسناد احادیث 16
- اشاره 17
- 3 - اشکالات احادیث تحریم متعه 17
- ج - تمسک به اجماع بر تحریم متعه 17
- 2 - نتیجه بحث 18
- 1 - پاسخ به ادعای اجماع بر تحریم متعه 18
- اشاره 19
- خلاصۀ درس این جلسه: 19
- 1 - استدراک از گذشته اطلاق تزوج بر متعه 19
- 2 - تتمه ای از بحث صیغه متعه در بررسی مفاد روایت عبد الرحمن بن کثیر 20
- 4 - اقوال و احتمالات در معنای روایت: 21
- 5 - تقریبی برای کلام صاحب وافی (دو اطلاق تکوینی و تشریعی برای برخی از کلمات) 22
- 7 - فروع ثلاثه 23
- 6 - مناقشه در این تقریب 23
- الف) ذکر دو نکته راجع به عقد متعه 25
- خلاصۀ درس این جلسه: 25
- اشاره 25
- 1 - نکته اول: (بررسی سندی روایت عبد الرحمن بن کثیر) 26
- 2 - نکته دوم (عدم لزوم ایجاب و قبول در عقد نکاح و جواز اکتفاء به دو ایجاب) 27
- ب) شرطیت مهر در عقد متعه 28
- اشاره 28
- 1 - مملوکیت و معلومیت مهر 29
- اشاره 30
- خلاصۀ درس این جلسه: 30
- ادله رکنیت ذکر مهر در عقد متعه 31
- الف - رکنیت ذکر مهر در عقد متعه 31
- اشاره 31
- 1 - صحیحه زراره 31
- 2 - صحیحه اسماعیل بن الفضل 32
- 4 - صحیحه هشام بن سالم 33
- ب - لزوم مملوک بودن مهریه در عقد متعه 34
- خلاصۀ درس این جلسه: 35
- 1 - کلام شرایع در طُرق معلوم کننده مهر و نقد استاد مد ظله العالی بر آن 35
- اشاره 35
- 2 - طریق دیگر برای معلومیت مهر: 36
- 4 - چه چیزی مهر قرار می گیرد؟ 36
- 5 - حد اقل مهر چقدر است؟ 37
- اشاره 37
- روایات تعیین کننده حد مهر: 38
- 6 - نظر استاد مد ظله در جمع روایات: 40
- 7 - نظر صاحب ریاض پیرامون روایات و نقد استاد مد ظله بر آن 41
- اشاره 41
- 8 - لزوم پرداخت مهریه هنگام مطالبه زن 42
- 9 - استفاده از روایت عمر بن حنظله برای عدم جواز حبس مهریه: 43
- اشاره 43
- بررسی استدلال به روایت: 43
- ادله شش گانه: صاحب جواهر و جامع المقاصد بر وجوب فوری تسلیم مهریه در متعه 44
- خلاصۀ درس این جلسه: 44
- دلیل اول: زن به مجرد عقد، مالک مهریه می شود 44
- اشاره 44
- دلیل سوم: آیه شریفه «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَهً» 45
- دلیل دوم: اجرت در عقد انقطاعی مانند مهریه در عقد دائم است 45
- دلیل چهارم: روایت عمر بن حنظله: 45
- بررسی دلیل اول صاحب جواهر 46
- دلیل ششم: از جامع المقاصد نقل شده که بر این مسئله ادعای اجماع کرده است 46
- دلیل پنجم که به نحو اشعار است: روایت ریان بن شبیب می باشد: 46
- بررسی دلیل سوم صاحب جواهر 47
- بررسی دلیل دوم صاحب جواهر رحمه الله 47
- اشاره 47
- بررسی دلیل چهارم صاحب جواهر 47
- بررسی متن روایت 48
- بحث سندی پیرامون روایت عمر بن حنظله 48
- بررسی دلیل پنجم صاحب جواهر 50
- بررسی دلیل ششم صاحب جواهر 51
- اشاره 51
- اشاره 52
- کلام در این بود که آیا در عقد متعه به محض تحقق عقد بر مرد واجب است اجرت نکاح و مهریه زن را بپردازد؟ 52
- خلاصۀ درس این جلسه: 52
- نقد استاد (دام ظله) بر استدلال صاحب جواهر رحمه الله: 53
- بررسی ادعای اجماع بر وجوب فوری اداء مهریه: 53
- بررسی اقوال در وجوب یا عدم وجوب دفع قبل از استمتاع: 53
- توضیحی درباره عمر بن حنظله: 56
- اشاره 58
- نظر استاد (دام ظله) 58
- مناقشه ای در تعبیر «قاصها» در کلام محقق و شهید اول: 59
- الف) جواز هبه مدت در عقد انقطاعی 60
- اشاره 60
- اشاره 60
- خلاصۀ درس این جلسه: 60
- 2 - جواب از گفتار شهید ثانی 61
- ب) روایات وارده در مسئله جواز هبه مدت 61
- اشاره 62
- تذکر نکته ای در کلام صاحب جواهر 63
- اشاره 64
- خلاصۀ درس این جلسه: 64
- الف) جواز هبه مدت در عقد انقطاعی 64
- اشاره 64
- 1 - تکرار اشکال شهید ثانی به اصل جواز هبه و پاسخ به اشکال ایشان 65
- 2 - دلیل دیگر بر جواز هبه مدت 65
- ب) هبه مدت قبل از دخول آیا سبب تنصیف مهر می گردد؟ 66
- 1 - ادعای اجماعی بودن حکم به تنصیف 66
- اشاره 66
- 4 - بررسی اجماع مورد ادعا 68
- 3 - استدلال برای تنصیف به تشبیه متعه به اجاره 68
- 2 - روایت مورد استدلال برای تنصیف 68
- 5 - بررسی سند روایت سماعه 69
- 6 - بررسی دلالت روایت سماعه 70
- 8 - جمع بندی اشکالات سندی و دلالی بنا بر نسخ مختلف روایت سماعه 71
- 7 - تقویت اشکال دلالی موثقه سماعه 71
- 10 - نتیجه گیری از بررسی ادله تنصیف 71
- 9 - بررسی استدلال برای تنصیف به تشبیه متعه به اجاره 71
- ج) آیا هبه بعضی از زمان باقیمانده مثل هبه تمام زمان باقیمانده است؟ 72
- 1 - نظرات فقهاء در مورد هبه بعض الباقی 72
- اشاره 72
- 2 - استدلال صاحب جواهر برای تنصیف در صورت بخشش بعض الباقی 73
- اشاره 74
- 3 - بررسی استدلال صاحب جواهر رحمه الله 74
- خلاصۀ درس این جلسه: 75
- 1 - ادامه بحث پیرامون موثقه سماعه: 75
- 2 - فروع مسئله 76
- اشاره 77
- اشاره 78
- خلاصۀ درس این جلسه: 78
- ادامۀ بحث در هبه مدت قبل از دخول از طرف مرد 78
- متن روایت سماعه: 78
- اشاره 79
- هبه مدت بعد از دخول 79
- اشاره 79
- اشکال صاحب جواهر بر محقق کرکی 79
- دفاع از محقق کرکی 80
- اشکال بر محقق کرکی 80
- محاسبه نشدن ایام حیض 80
- ب) صحیحه اسحاق بن عمار 81
- اشاره 81
- حکم صورتی که ایام حیض به مقدار تمام مدت باشد 82
- حکم سایر عذرهای شرعی غیر از حیض 82
- کشف فساد عقد بعد از پرداخت قسمتی از مهریه 83
- حکم موانع دیگر 83
- اشاره 84
- خلاصۀ درس این جلسه: 84
- اشاره 84
- روایت حفص البختری 84
- 1 - طرح مسئله: 85
- 2 - بررسی روایت حفص بن البختری 85
- اشاره 86
- بررسی مکاتبه ریان بن شبیب: 86
- نظر استاد مد ظله در این مسئله 87
- اشاره 88
- خلاصۀ درس این جلسه: 88
- اشاره 89
- 1 - التزام به مضمون روایت حفص البختری بنا بر پذیرش شمول آن نسبت به فرض علم زن به بطلان عقد بلامانع است. 89
- الف) بررسی مسئله مهر در صورت تبیّن فساد عقد بعد از دخول به زوجه 89
- ب) نکته ای راجع به مسئله قبل (عدم تسقیط مهریه در ایام حیض) 90
- 2 - عدم پذیرش اطلاق در روایت حفص و امکان تقیید آن 90
- اشاره 91
- خلاصۀ درس این جلسه: 91
- 1 - نظر صاحب شرایع و مستند آن 92
- الف) طرح مسئله مورد بحث (حکم مهریه در صورتی که بعد از دخول، معلوم می شود عقد فاسد بوده است) 92
- 2 - نظریه تعدادی دیگر از فقهاء و بررسی آن 92
- 1 - صحیحه عبد الله بن سنان 93
- اشاره 93
- 3 - روایت ابی بصیر 94
- 2 - روایت سلیمان بن خالد 94
- 5 - صحیحه ابی بصیر 95
- 4 - روایت عبد الله بن سنان 95
- 6 - روایت دعائم الاسلام 95
- ج) حل مشکل تعارض بین این روایات 96
- د) حکم مهریه در صورت دخول: 96
- اشاره 96
- 1 - جمع اول: تخصیص روایات با روایت حفص 97
- جهت اول: مقدار مهریه 97
- جمع عرفی بین روایت حفص و دیگر روایات 97
- اشاره 97
- 2 - جمع دوم: تفصیل بین صورت علم و جهل زوجه 98
- 3 - اشکال بر این جمع (تنافی این جمع با روایات أجر الزانیّه سحت) 99
- 4 - جواب اشکال بر جمع (رفع تنافی بین روایت حفص و روایات دال بر أجر الزانیه سحت) 99
- جهت دوم: پرداخت مهر المسمی یا مهر المثل 100
- خلاصۀ درس این جلسه: 101
- اشاره 101
- 1 - جمع بین روایت حفص بن البختری با روایات معارض 102
- 2 - حکم تصرف و اتلاف مال اخذ شده توسط زن 103
- خلاصۀ درس این جلسه: 104
- اشاره 104
- الف) بررسی نظرات فقهاء: 105
- اشاره 105
- اگر در عقد انقطاع، اجل ذکر نشود آیا عقد باطل است یا به دائم تبدیل می شود؟ 105
- ب) اقوال در مسئله 106
- ج) نقل و بررسی عبارت فقهاء 108
- اشاره 109
- خلاصۀ درس این جلسه: 109
- ادامۀ بحث در مسئله ترک اجل در باب متعه 110
- اشاره 110
- بررسی حکم واقعی مسئله 111
- بررسی حکم ظاهری مسئله 111
- اشاره 111
- بحث پیرامون منظور از «العقود تابعه للقصود» 112
- نقد استاد مد ظله بر کلام شیخ انصاری 113
- بررسی کلام صاحب جواهر 114
- کلام مرحوم صاحب جواهر 114
- کلام محقق حلی در نکت النهایه 115
- خلاصۀ درس این جلسه: 116
- 1 - اقوال فقهاء در مسئله عدم ذکر اجل در نکاح منقطع 116
- اشاره 116
- 2 - شرط فاسد مفسد است یا نه؟ و تحلیل کلمات فقهاء 117
- 3 - فرمایش محقق در نکت النهایه و نقد آن 119
- 4 - بررسی روایات مسئله 120
- خلاصۀ درس این جلسه: 122
- اشاره 122
- اشاره 123
- روایت اول: روایت أبان بن تغلب بود 123
- روایات لزوم اشتراط اجل در متعه 123
- روایت دوم: روایت عبد الله بن بکیر: 124
- روایت سوم: روایت هشام بن سالم 125
- اشاره 128
- خلاصۀ درس این جلسه: 128
- مقصود از «متعه» در روایات 129
- بررسی دلالت روایت ابان بن تغلب 129
- بررسی دلالت روایت هشام بن سالم 129
- استدلال مجلسی اول به روایات لزوم ذکر شروط بعد از نکاح 130
- اشاره 130
- جواب استاد مد ظله از استدلال مذکور 131
- اشاره به ضعف سند روایت اول 131
- اشاره 133
- خلاصۀ درس این جلسه: 134
- الف) نقل و بررسی بعضی از روایات ارث در عقد انقطاعی برای استفاده در مسئله لزوم ذکر اجل 134
- اشاره 134
- 1 - روایت سعید بن یسار 135
- 2 - صحیحه بزنطی 135
- 3 - جمع مرحوم شیخ با تقریب استاد مد ظله 136
- 4 - روایت محمد بن مسلم 136
- 5 - جمع مرحوم شیخ ما بین دو روایت قبلی و روایت محمد بن مسلم 137
- 6 - تذکر نکته ای در مورد انقلاب عقد منقطع به عقد دائم 137
- 7 - نقضی به انقلاب عقد منقطع به عقد دائم 138
- اشاره 138
- ب) تحقیق درباره تقدیر الاجل 138
- 2 - رد احتمال علامه و بیان توجیهاتی برای کلام ابن حمزه توسط استاد مد ظله 139
- 1 - احتمال مرحوم علامه در مورد کلام ابن حمزه 139
- 3 - توضیحی درباره حد اکثر و حد اقل اجل 140
- خلاصۀ درس این جلسه: 141
- اشاره 141
- ب) وجوهی که ممکن است برای فتوای ابن حمزه ذکر شود 142
- الف) مختار ابن حمزه در اجل متعه 142
- نظر استاد مد ظله 144
- اشاره 144
- د) حد اقل زمان در متعه 144
- ه - معین بودن اجل 145
- اشاره 146
- الف) طرح مسئله جواز انفصال مدت (اجل) از زمان عقد متعه 147
- خلاصۀ درس این جلسه: 147
- ب) نقل اقوال فقهاء در مسئله جواز انفصال مدت از عقد 147
- اشاره 148
- 1 - شیخ طوسی رحمه الله در نهایه: 148
- 2 - ابن براج رحمه الله در مهذب البارع: 148
- 5 - شرایع: 149
- 6 - قواعد: 149
- 4 - مرحوم ابن ادریس در سرائر: 149
- 8 - تلخیص المرام: 150
- 7 - ارشاد الاذهان: 150
- ج) ادله عدم شرطیت اتصال (در جواهر) 151
- د) ادله شرطیت اتصال و بررسی و نقد آنها (در جواهر) 152
- 3 - تمسک به قاعده توقیفیت وظایف شرعی 153
- اشاره 153
- 1 - تمسک به استصحاب: 153
- 2 - تمسک به احتیاط لازم المراعاه در باب فروج: 153
- 4 - گفته شده عقدی صحیح است که اثرات خود را در پی داشته باشد، 154
- اشاره 155
- اشاره 155
- خلاصۀ درس این جلسه: 155
- الف) آیا انفصال مبدأ زوجیت از حین عقد، در نکاح متعه جایز است؟ 155
- 1 - مشهور قائل به جواز انفصال اجل از عقد می باشند 156
- 3 - ظاهر کلمات قدما «تأخیر زوجیت» است اگر چه بعضی تعلیلات وارده در کلامشان خلاف آن است 156
- 2 - تأخیر زوجیت و تأخیر جواز استمتاع 156
- 4 - اشاره به تهافت واقع شده در کلام محقق کرکی در جامع المقاصد 157
- 5 - نظر استاد مد ظله پیرامون جواز ازدواج زن با غیر در مدت فاصله شده 158
- اشاره 158
- اشاره 159
- وجوه سابقین برای قول به عدم جواز متعه انفصالی 159
- اشاره 159
- توضیح کلمات صاحب جواهر 159
- بررسی وجوه صاحب جواهر برای اختیار قول به عدم جواز متعه انفصالی و بررسی سند روایت بکّار 159
- خلاصۀ درس این جلسه: 159
- وجوه صاحب جواهر برای تقویت عدم جواز انفصال 161
- حمل نظر مشهور بر جواز اشتراط تاخیر استمتاع 161
- اشاره 162
- بررسی سند روایت بکّار 162
- جواب سه اشکال اول 162
- اشاره 163
- خلاصۀ درس این جلسه: 163
- اشکال دیگر به انجبار: 164
- بحث درباره سند روایت بکار بن کردم: 164
- اثبات اعتبار روایت: 164
- ارزیابی: 164
- اشاره 164
- ارزیابی وجوهی که صاحب جواهر بیان کرده است: 166
- بحث درباره دلالت روایت: 166
- اشاره 167
- خلاصۀ درس این جلسه: 168
- استدراک استاد مد ظله نسبت به وجود تناقض در عبارت محقق کرکی، و نسبت به اعتراض ایشان به صاحب جواهر 168
- اقوال در مسئله تأخیر اجل زوجیت 169
- قول مشهور؛ جواز تأخیر 170
- قائلین به اعتبار اتصال و عدم جواز تأخیر 170
- بررسی فروعات مسئله انفصال اجل بنا بر مختار مشهور و ادله آنها 170
- قول به تردید 170
- مسئله ازدواج زن با دیگری، و ازدواج مرد با خواهر و مادر زن، و فروع آن 171
- اشاره 171
- اشکال وجه مذکور، و نظر استاد نسبت به آن 171
- وجه عدم جواز اصل این ازدواج ها 171
- اشاره 171
- اشاره 172
- کلام و دلیل قائلین به تفکیک در فروع مسئله، و نظر استاد مد ظله نسبت به آن 172
- الف) بیان استدراک از جلسه قبل 173
- خلاصۀ درس این جلسه: 173
- ب) انصراف به اتصال در صورت اطلاق مبدأ اجل در عقد 174
- 1 - طرح مسئله 174
- 2 - نقل اقوال در مسئله 174
- 4 - استدلال صاحب جواهر برای انصراف اطلاق به اتصال 175
- 3 - نظریه استاد مد ظله 175
- ج) رفع تنافی از کلام محقق کرکی در جامع المقاصد 176
- د) نقد کلام مرحوم محقق کرکی 178
اما اگر در مورد خاصی، ما دانستیم اطلاقات و عمومات ادله، تخصیص خورده یعنی شارع شیء مقصود را امضاء نکرده است، در این صورت دلیل اجتهادی بر نفی واقع شدن غیر مقصود نیست. بلی برای اثبات غیر مقصود، دلیل لازم است، یعنی حالا که مقصود واقع نشد، و عمومات حکم نکرد که غیر مقصود واقع نمی شود ادله ای مانند استصحاب و اصول عملیه باید اقتضاء کند تا غیر مقصود واقع شود. و خلاصه اینکه اگر مثبِت داشتیم به هیچ وجه تخصیص قواعد محسوب نمی شود.
ولی ایشان در کتاب النکاح غیر از این فرموده است. زیرا می فرماید: اگر چیزی بر خلاف مقصود واقع شود، خلاف قواعد می باشد بیان ایشان چنین است:
عقد دائم و عقد منقطع دو طبیعت متباین هستند و تمییز بین آن دو به وسیله قصد حاصل می شود و چون در ما نحن فیه دوام را قصد نکرده، پس عقد نمی تواند دائمی شود زیرا غیر مقصود نمی تواند واقع شود.
مرحوم آخوند هم در فوائدش همین فرمایش شیخ را دارد که قانون اقتضاء می کند که هر چه قصد شده، واقع شود و هر چه قصد نشده واقع نگردد.
نقد استاد مد ظله بر کلام شیخ انصاری
بنده این مطلب را از قدیم از همان موقعی که منطق می خواندم تا به حال برایم حل نشده است که چه چیزی در تقسیم بندی مفاهیم موجب امتیاز صنف از نوع
می شود؟ به عبارت دیگر چه چیزی مرز بین آن دو را تعیین می کند؟ مثلا چگونه قابل قبول است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که عقل کل است، با آن دیوانه ای که فاقد عقل است هر دو یک نوعند، در حالی که درک بعضی از حیوانات از درک یک دیوانه بالاتر است.
در ما نحن فیه هم به چه ملاکی عقد دائم با عقد انقطاعی اختلاف نوعی دارد؟ چرا اختلاف آن دو از قبیل اختلاف در صنف نباشد؟ ضابط آن چیست؟
حالا بر فرض ضابط را دانستیم چه دلیلی داریم که اگر اختلاف آن دو در نوع بود یعنی اختلاف ماهوی با هم داشتند، در تعیین هر یک احتیاج به قصد شخص عاقد دارد ولی اگر هر دو از یک نوع بودند و اختلافشان فقط در صنف بود دیگر اختلال در قصد مضر نباشد؟؟ و یا اگر شارع مقدس یک سری اموری را منشأ حصول شیئی قرار دهد و بگوید به قصد شما بستگی ندارد و لو در اموری که با هم اختلاف نوعی دارند، آیا این مطلب بر خلاف مقتضای عقل است؟
بنده فکر می کنم اصلا نباید وارد این مسیر شویم بلکه باید روی این مطلب بیندیشیم که آیا عقد دائم احتیاج به قصد شخص عاقد دارد یا ندارد؟ آنچه مسلم است این است که عقد انقطاعی بلا اشکال احتیاج به قصد دارد و وجه آن هم روشن است، زیرا در عقد انقطاعی این گونه نیست که اگر عاقد هیچ مقدار از زمان را تعیین نکند، قطعه ای از زمان، خود به خود تعیّن پیدا کند. مثلا شخصی که عقد کرده، و اجل را تعیین ننموده است عقد خود به خود یک ساله شود، از نظر عقلاء چنین چیزی ممکن نیست، همان طوری که از نظر عقلاء صحیح نیست که عقد مزبور منقطع باشد علی اجماله، و تعیین مقدار اجل به تعیین بعدی طرفین محول گردد، یعنی با گفتن «انکحت» و یا «زوجت» یک عقد محدودی حاصل شود، ولی حد آن را بعدا تعیین نمایند، این موارد عقلایی نیست البته بر خلاف عقل هم نمی باشد، پس اگر بخواهد چنین چیزی باشد و لو عقلایی نیست باید یک دلیل قطعی از طرف