نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 19 صفحه 130

صفحه 130

یکی دیگر از روایاتی که برای قول به انقلاب به دوام، به آن تمسک شده است،


1- (1) - وسائل الشیعه، ابواب متعه، باب 18، حدیث 1 و باب 20، حدیث 2، ج 14، ص 470.
2- (2) - وسائل الشیعه، ابواب متعه، باب 20، حدیث 3، ج 14، ص 470.

روایت هشام بن سالم است که می گوید: قلت لأبی عبد الله علیه السلام: أتزوج المرأه مرّه مبهمه؟ قال: فقال: ذلک اشد علیک، ترثها و ترثک و لا یجوز لک ان تطلقها الا علی طهر و شاهدین، قلت: اصلحک الله، فکیف أتزوجها؟ قال: ایاما معدوده بشیء معلوم، مقدار ما تراضیتم به.

لکن این روایت هم با توجه به اینکه گفته شد که لفظ متعه نسبت به انقطاعی بودن لابشرط است لذا در اینجا هم، سائل از این سؤال می کند که اگر در عقد متعه بگویم که متعه می کنم تو را برای یک بار تمتع از تو، بدون تعیین زمان، آیا این عبارت برای متعه شدن و جریان احکام آن کفایت می کند؟ حضرت در جواب می فرماید؛ خیر، حتما باید ایام محدود و مهر معینی قرار داده شود، تا اینکه ارث و نفقه و نیاز به طلاق پیش نیاید.

بنابراین؛ در اینجا هم سؤال از این نیست که عقد متعه ای را به صورت منقطع انجام داده باشند و به صرف ذکر نکردن أجل، تبدیل به دائم شده باشد، که مورد ادعای مستدلین به آن است و به عبارت دیگر؛ حضرت کانّ می گوید که در این عقد، فقط تمتع از زن محدود و مشروط به یک بار شده است، و اما سایر حدود عقد دائم از بین رفته است و لذا همان احکام بار می شود.

استدلال مجلسی اول به روایات لزوم ذکر شروط بعد از نکاح

اشاره

مجلسی اول در روضه المتقین، به این روایات برای حکم به دوام عقد در مورد بحث، که أجل در عقد ذکر نشده است، استدلال نموده است، که آن روایات عبارتند از:

1 - روایت سلیمان بن سالم از عبد الله بن بکیر که قال أبو عبد الله علیه السلام: اذا اشترطت علی المرأه شروط المتعه، فرضیت به و اوجبت التزویج فاردد علیها شرطک الاول، بعد النکاح، فان اجازته فقد جاز و ان لم تجزه فلا یجوز علیها ما کان من شرط قبل النکاح(1).

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه