نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 19 صفحه 14

صفحه 14

کسانی که این چنین توجیه کرده اند به دو قرینه استناد جسته اند:

اول: اگر مقصود عمر همان معنای ظاهری جمله بود مسلمین بر او اعتراض می کردند، در حالی که احدی اعتراض ننموده است پس معلوم می شود مرادش نسخ حکم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نبود بلکه خود پیامبر حلیت آن را نسخ نموده و عمر تنها مبین نسخ آن حضرت بوده است.

دوم: روایات زیادی وجود دارد حاکی از اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دنبال تحلیل متعه، خود آن را تحریم فرموده است.

2 - نقد استاد مد ظله نسبت به توجیه اول

بسیار خلاف ظاهر و بعید است که مراد عمر نسخ باشد و اصلا نسخ با تعبیر او سازگار نیست، ظاهر کالصریح عبارت عمر آن است که وی ادعای نسخ نمی کند. و اما قرینه اولشان که احدی از مسلمین زبان به اعتراض نگشود بسیار سخن بی پایه و سخیفی است، زیرا عده ای از بزرگان و عیون صحابه و تابعین با حرمت متعه مخالف بوده اند و اما قرینه دومشان را یعنی روایات متعه که دال بر صدور تحریم پیامبر پس از تحلیل آن حضرت می باشد، در ادامه بررسی می کنیم.

3 - توجیه دوم (کلام قوشجی) و تأویل آن

گفتیم که قوشجی برای رفع استبعاد از حرف عمر می گوید که مخالفت یک مجتهد با مجتهد دیگر جایز است، ظاهر این سخن این است که عمر مجتهدی است و پیامبر مجتهد دیگر و مخالفت یک مجتهد با مجتهد دیگر اشکالی ندارد، ولی این ظاهر بسیار زننده است، مجتهدی می تواند با مجتهد غیر معصوم مخالفت کند ولی مخالفت با پیامبر عظیم الشأن اسلام که به تعبیر قرآن «ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی» بی تردید جایز نیست، لذا به نظر می رسد که باید کلام قوشجی را تأویل کرد،

مراد وی از کلمه «غیره» در عبارت «مخالفه المجتهد لغیره» پیامبر اسلام نیست، بلکه صحابه و تابعینی است که متعه را تجویز کرده اند.

قائلان به تحریم متعه به روایاتی از پیامبر در این زمینه استناد جسته اند.

ب - بررسی روایات تحریم متعه در جوامع حدیثی اهل سنت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه