نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 19 صفحه 16

صفحه 16

اشکال دیگر به احادیث تحریم متعه، انحصار راوی هر حادثه به یک نفر است، مثلا در نقلی به امیر المؤمنین نسبت داده اند که پیامبر فرمود برو آن را در میان مردم اعلان کن یا در حجه الوداع وارد شده که پیامبر خود در بین رکن و مقام ایستاده تحریم متعه را اعلان کردند، در حجه الوداع جماعت بسیار زیادی حضور داشته اند، چگونه می شود که راوی حدیث تنها یک نفر باشد، انحصار راوی به یک نفر، عادتاً نشان می دهد که حدیث جعلی است. سید مرتضی در کتاب ذریعه در بحث ما یعرف به کذب الخبر و به تبع وی شیخ طوسی در «عده» اشاره می کند که در برخی حوادث عادت اقتضاء می کند که شیوع یابد و اگر اشتهار نیافت و راوی منحصر به یک نفر بود، این امر دلیل بر کذب روایت است، در بحث ما هم اعلان پیامبر آن هم در حجه الوداع اقتضا می کند که خبر آن در میان مردم شایع گردد، وقتی راوی حدیث تنها یک نفر است، معلوم می شود که حدیث ساختگی است، خلاصه حدیث تحریم متعه را نباید با مسئله نقل یک ماجرا توسط چند نفر به گونه های مختلف مقایسه کرد.

2 - اشاره به یک اشتباه در اسناد احادیث

مرحوم میرزا باقر شریف زاده(1) درباره روایتی با این سند: محمد بن خلف القسطلانی عن الفریابی(2) عن ابان بن ابی حازم(3) عن ابی بکر بن حفص عن ابن عمر عن عمر می گوید: این طریق ضعیف است چون أبو بکر بن حفص که نام وی اسماعیل بن


1- (1) - ایشان همشیره زاده مرحوم آقای گلپایگانی بوده و کتبی را تصحیح کرده و بر آنها حاشیه نگاشته که از بهترین حواشی نگاشته شده بر کتب می باشد، ایشان بسیار فاضل و با استعداد و اندیشمندی ارزشمند است، در حواشی ایشان بر کنز العرفان نکات سودمند بسیار است، از جمله در بحث عدالت صحابه مطالب جالبی را ذکر کرده است، مطلب متن برگرفته از حواشی ایشان بر همین کتاب کنز العرفان می باشد.
2- (2) - فِریابی یا فاریابی نسبت به فاریاب می باشد، مراد از فریابی در این سند محمد بن یوسف فریابی است.
3- (3) - وی ابان بن عبد الله بن ابی حازم بوده و عنوان فوق نسبت به جد است.

حفص می باشد، و به همراه پدرش تضعیف شده است.(1)

ولی این مطلب اشتباه است، در اسناد عامه دو نفر به نام أبو بکر بن حفص دیده می شوند. یکی به نام عبد الله و دیگری به نام اسماعیل، اهل سنت بر وثاقت عبد الله بن حفص بن عمر بن سعد بن ابی وقاص اتفاق نظر دارند،(2) وی که برخی نام وی را همان کنیه اش دانسته اند در این سند مراد است، در ترجمه وی تصریح شده که وی از عبد الله بن عمر روایت کرده و ابان بن عبد الله بجلی که همان ابان بن ابی حازم است از وی روایت می کند.(3)

اما اسماعیل بن حفص بن عمر بن دینار متوفی 256 یا کمی قبل یا بعد آن بوده.

طبقه وی با روایت از عبد الله بن عمر سازگار نیست، چون ابن عمر در سال 71 یا 72 یا 73 وفات کرده، اگر در زمان وفات وی اسماعیل بن حفص حدود 15 سال هم داشته باشد، باید 200 سال عمر کرده باشد که مطمئنا چنین نیست.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه