نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 19 صفحه 18

صفحه 18

در تشیید المطاعن(1) از برخی اهل سنت نقل می کند که حدیث تحریم متعه از سوی عمر که جزو مطاعن عمر شمرده شده خود از مناقب عمر است، چون تحریم متعه را برخی از پیامبر شنیدند، برخی دیگر آن را از پیامبر نشنیدند، برخی هم شنیدند ولی آن را تأویل کردند، عمر نهی پیامبر را به مردم ابلاغ کرده و در نتیجه اختلاف بین امت از بین رفت و وحدت به وجود آمد.

1 - پاسخ به ادعای اجماع بر تحریم متعه

اولاً: این ادعا که برخی تحریم متعه را نشنیدند یا شنیده اند و تأویل کردند، ادعای نادرستی است، وقتی حضرت امیر، عبد الله بن عباس، ابو سعید خدری، عبد الله بن مسعود، معاویه بن ابی سفیان و بیش از پنجاه نفر که بسیاری از صحابه و تابعین بودند حلیت متعه را باقی دانسته اند، چگونه می توان پذیرفت که پیامبر تحریم متعه را که به منظور ابلاغ به مردم بیان داشته، این همه از بزرگان آن را نشنیده یا شنیده و تأویل کرده و تنها یک نفر یعنی عمر آن را شنیده باشد.

ثانیاً: این سخن که پس از نهی عمر، مسئله اجماعی گردید، نارواست، این چه اجماعی است که عیون صحابه و تابعین با آن مخالفت کرده اند، یکی از کسانی که به


1- (1) - (توضیح بیشتر) این کتاب که تألیف مرحوم سید محمد قلی کشوری پدر مرحوم میر حامد حسین است در رد باب هشتم (باب مطاعن) از تحفه اثنا عشریه تألیف عبد العزیز دهلوی نگارش یافته است.

حلیت متعه فتوا داده و خود نیز هفتاد الی نود زن را متعه کرده عبد الملک بن عبد العزیز بن جریح است که از ائمه حدیث مهم اهل سنت است.

ثالثاً: اجماعی حجت است که اهل بیت و عترت در آن باشند، اهل بیت همگی بر حلیت متعه اتفاق نظر دارند، پس می توان گفت که اجماع حجت که اجماع کاشف از قول معصوم است بر حلیت متعه می باشد.

2 - نتیجه بحث

در اصل حلیت متعه تردیدی نیست، باید در شرایط صیغه متعه و سایر احکام مربوط به آن بحث کرد.

«* و السلام *»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه