نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 20 صفحه 189

صفحه 189

تا اینجا اشکالی در کلام علامه نیست، مشکل در پاسخ بعدی است.

علامه به شیخ می گوید که شما گفتید عیب سابق مرد اگر موجب فسخ باشد عیب حادث او هم همان حکم را دارد و عیب زن هم همین طور در حالی که


1- (1) - و الجواب العمل بالعموم فی غیر صوره النزاع و تخصیصه به أولی من العمل به فی صوره النزاع لما فیه من الجمع بین الادله فیکون اولی.

«و القیاس علی الرجل باطل لمنع الحکم فی الاصل و علی العین المستأجره لان القیاس لا نقول به». به عبارت دیگر ما قبول نداریم که بین عیب سابق و حادث فرق وجود ندارد تا بگوییم زن هم همین طور است و از طرف دیگر در عین مستأجره هم درست است که عیب، موجب خیار است، ولی ما قیاس را باطل می دانیم چه ملازمه ای وجود دارد که بگوییم در باب نکاح هم خیار بیاورد.

خود این آقایان می گویند در ابواب دیگر می توان شرط خیار کرد ولی در باب نکاح، شرط خیار را جایز نمی دانند، احکام خاصه ای دارد و باب ها از هم جداست.

از این بیان علامه استفاده می شود که در عیوب مرد ایشان عیوب سابق مرد را نسبت به لاحق قائل نیست و خیار را به عیب سابق منحصر می کند. و لذا می گوید این استدلال ناتمام است و بلافاصله می گوید:

«مسأله: قال الشیخ فی المبسوط العیب الحادث بالزوج بعد العقد و کل العیوب تحدث به الّا العنه(1) عندنا لا یرد الرجل من عیب یحدث به الّا الجنون الذی لا یعقل معه اوقات الصلوات»

و بعد کلام سنی ها را نقل می کند درباره عنین بعد الدخول و قبل الدخول نیز فرق می گذارد و کلام شیخ در خلاف را نقل می کند:

«اذا حدث بالرجل جبّ أو جنون أو جذام أو برص لم یکن به فی حال العقد فانه لا یرد الا الجنون الذی لا یعقل معه اوقات الصلوات فانه ترد به»

ابن براج کلامی دارد که علامه آن را می پسندد:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه