نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 20 صفحه 224

صفحه 224

ب - بررسی روایات مسئله

روایت اول: روایت غیاث الضبی

(1)- چنانچه گذشت - اطلاق داشت و دخول در آن ذکر نشده بود و گفتیم که دلالت بر مطلب ندارد.

روایت دوم: روایت قرب الاسناد است

که ممکن است گفته شود این روایت ابتداءً ظهور در صورت دخول داشته باشد که آن را بعداً باید بحث کنیم.(2)

روایت سوم: موثقه عمار ساباطی:

عن عمار بن موسی عن ابی عبد الله علیه السلام انه سئل عن عن رجل أخذ عن امرأته [او را سحر کرده اند و در اثر سحر نمی تواند با همسر خود مباشرت کند] فلا یقدر علی اتیانها فقال: اذا لم یقدر علی اتیان غیرها من النساء فلا یمسکها الا برضاها بذلک و ان کان یقدر علی غیرها فلا بأس بامساکها. از این روایت استفاده می شود که معیار خود این زن نیست بلکه معیار عجز کلی است که اگر سحری کرده اند که تمکن از مباشرت با هیچ زنی ندارد، زن خیار فسخ دارد وگرنه خیار فسخ ندارد.

فقهاء معمولاً از این روایت استفاده کرده اند که زن در صورت عجز کلی مرد، خیار فسخ دارد، لکن به نظر می رسد که این روایت مطلب بالاتری را افاده می کند و آن اینکه عقد منفسخ است. توضیح اینکه گاهی زن راضی نیست، ولی نمی داند که حق فسخ دارد، از این رو فسخ نمی کند. فسخ متوقف بر این است که زن بداند چنین حقی دارد. از این روایت استفاده می شود که عقد منفسخ است و احتیاج به فسخ او ندارد، چون می فرماید: لا یمسکها الا برضاها، پس اگر زن راضی نیست نمی تواند او را نگه دارد و همسر او نیست تا بتواند او را نگه دارد. پس در این روایت بحث از حق خیار نیست. از طرف دیگر نیز اتفاقی است که طلاق لازم نیست، پس این روایت دلالت بر انفساخ عقد دارد، و اینکه نوع فقهاء به این روایت استدلال بر خیار فسخ کرده اند تمام نیست چون اعمال خیار متوقف بر انشاء است و این روایت بر آن


1- (1) - وسائل الشیعه، کتاب النکاح، باب 14 من ابواب العیوب و التدلیس، ح 2.
2- (2) - مصدر بالا، ح 12.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه