نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 20 صفحه 245

صفحه 245

ما عرض کردیم بر خلاف نظر ایشان ظهور سند در تعدد آن دو نفر است و چنانچه بر فرض کسی ظهور در تعدد را نپذیرد به طور مسلم سند ظهور در اتحاد آن دو ندارد. و با شک در حجیت، نتیجه تابع اخس مقدمتین خواهد بود و تصحیح روایت از این طریق میسر نمی باشد.

علاوه بر آن، گرچه معمولاً نقل کافی بر نقل تهذیب و استبصار ترجیح داده می شود و این روایت را نیز تهذیب و استبصار از کافی نقل کرده اند، لیکن با توجه به نکته ای که ذیلاً به آن اشاره می کنیم، نقل تهذیب و استبصار در این مورد بر نقل کافی مقدم است و این خود دلیل دیگری بر عدم اتحاد غیاث و ابن صهیب می باشد، زیرا نسخه اصلی کافی یا نسخه مقابله شده با نسخه اصلی آن، هیچ یک به دست ما نرسیده، و چون مرحوم شیخ و مرحوم کلینی قریب العهد بوده اند، به احتمال قوی نسخه اصل یا نسخه های معتبر کافی در اختیار شیخ بوده است. از سوی دیگر، نسخه های معتبر تهذیب و استبصار که بی واسطه یا با واسطه با نسخه اصل آنها مقابله شده در اختیار ما قرار دارد - چنانکه نسخه اصل تهذیب که به خط مرحوم شیخ بوده نیز در اختیار مجلسی اول قرار داشته است - بنابراین می توان نتیجه گرفت که نقل شیخ از کافی بر نقل نسخه های کافی که در دست ماست ترجیح دارد و از اعتبار بیشتری برخوردار است. لذا به گمان قوی نام راوی در نسخه ای از کافی که در دست شیخ بوده - همچنان که در فقیه نیز آمده - غیاث ضبی بوده است و نقل کافی


1- (1) - کافی، ج 5، ص 410، ح 4.

که در اختیار ماست و او را عباد ضبی نقل کرده غلط می باشد. و در هر صورت راه حل مجلسی اول برای تصحیح سند آن روایت ناتمام است.

2 - تصحیح روایت بنا بر مبنای مشهور در مورد اصحاب اجماع و پاسخ استاد مد ظله

مشهور بر این اعتقادند که اگر در سندی روات آن تا یکی از اصحاب اجماع بدون اشکال باشند، وجود روات توثیق نشده بعد از وی اشکالی به اعتبار روایت وارد نمی کند. و چون در این روایت از ناحیه روات قبل از صفوان مشکلی وجود ندارد، بنا بر مبنای مشهور این روایت از اعتبار لازم برخوردار خواهد بود.

لیکن ما مکرر عرض کرده ایم: معنا و تفسیری که مشهور از اصحاب اجماع برداشت کرده اند صحیح به نظر نمی رسد. زیرا مرحوم کشی که اولین بار مبحث اصحاب اجماع را مطرح فرموده، از آنان با عنوان اصحاب اجماع سخن نگفته، بلکه ضمن آنکه از همه طبقات به طور مشترک با تعبیر «الفقهاء» یاد کرده، برای طبقه اول عبارت: «اجتمعت العصابه علی تصدیق هؤلاء...» و برای طبقات دوم و سوم عبارت: «...

علی تصحیح ما یصح عن هؤلاء...» آورده است. و روشن است که تصحیح ما یصح عن هؤلاء عطف تفسیری از همان تصدیق هؤلاء می باشد. و هر دو عبارت معنایش این است که اگر از طریق صحیح به ما رسید که یکی از آنان مطلبی را نقل کرده است، ما بر نقل وی صحه گذارده و می گوییم: بلی او در نقل خود صادق است. لیکن این بدان معنا نیست که مطلب وی مطلب صحیحی است. لذا اگر مثلاً از طریق صحیح به ما رسید که زراره مطلبی را از فردی نقل کرده است، گرچه ما زراره را تصدیق کرده و می گوییم آن فرد این مطلب را برای وی نقل نموده، ولی این مسئله ناظر به صحت کلام فرد مذکور نبوده و درستی سخن او از این طریق ثابت نمی شود. بنابراین اعتبار غیاث ظبی از این راه نیز اثبات نخواهد شد.

3 - تصحیح روایت به واسطه صفوان و پاسخ استاد مد ظله

یکی دیگر از راه های تصحیح سند روایت غیاث این است که گفته شود: مرحوم شیخ در عده درباره سه نفر از اصحاب اجماع (صفوان، ابن ابی عمیر و بزنطی) فرموده است که آنان لا یروون و لا یرسلون الا عن ثقه. و این بدان معناست که ایشان به وثاقت رواتی حکم کرده است که هر یک از این سه نفر از آنان نقل حدیث کرده اند. بر این اساس وثاقت غیاث ضبی که صفوان در این روایت با واسطه از او نقل کرده است ثابت گشته و روایت از نظر سند مورد اعتماد خواهد شد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه