نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 20 صفحه 300

صفحه 300

نقد دلیل اول

این دلیل را اصلا نمی شود دلیل دانست همان گونه که تنقیح فاضل مقداد و بعضی دیگر رد کرده اند و گفته اند اگر داشتن چنین زنی خلاف شأن و آبروی مرد است و اگر طبع به چنین زنی راغب نیست دلیل بر جواز فسخ نمی شود، زیرا شارع طلاق را در اختیار مرد گذاشته است، یعنی مجبور نیست تا آخر عمر با چنین زنی زندگی کند می تواند طلاقش دهد بله اگر راهی شارع برای مرد نگذاشته بود شما می توانید بگویید به وسیله لا ضرر می تواند فسخ کند، بنابراین دلیل شما مثبت مدعای شما نیست.

دلیل دوم قائلین به جواز فسخ

به روایت عبد الرحمن بن ابی عبد الله تمسک کرده اند که در آنجا حکم کرده که مرد مهریه را از ولی زن که عیبش را مخفی کرده و به شوهر نگفته است بگیرد.

گفته اند این عبارت دلالت می کند بر اینکه کأن عقد فسخ شده است و حالا مهریه را برود از ولی زن بگیرد چون او منشأ شده که مهریه به عهده مرد آمده باشد. ابتدا روایت را ملاحظه کنید سپس اشکالات متعددی که به آن شده است را مطرح نماییم:

«الحسین بن سعید عن القاسم عن أبان عن عبد الرحمن بن ابی عبد الله قال:

سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عن رجل تزوج امرأه فعلم بعد ما تزوجها انها قد کانت زنت قال: ان شاء اخذ الصداق ممن زوجها و لها الصداق بما استحل من فرجها و ان شاء ترکها قال: و ترد المرأه من العفل و البرص و الجذام و الجنون فاما ما سوی ذلک فلا(1)

اشکالات وارده بر این روایت

اشکالات متعددی به این روایت کرده اند:


1- (1) تهذیب، ج 7، ص 425، ح 1698.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه