نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 21 صفحه 145

صفحه 145

3- (3) - جامع احادیث الشیعه 223:25-224، ابواب التزویج و حکمه و فضله، الباب 73، الحدیث 1، 2، 3.

ششم و در باب تدلیس خواهر(1) آورده است و آن روایت این است:

دعائم الاسلام عن علی علیه السلام: انه قضی فی امرأه خطبها رجل الی أبیه فأملکه ایاها و لها اخت، فلما کان عند البناء أولج علیه الاخت، فقضی علیه: «ان الصداق للتی دخل بها و یرجع به الزوج علی أبیها و التی عقد علیها هی امرأته و لکن لا یدخل بها حتی یخلو أجل اختها.»(2)

خلاصه، این روایات و همین طور فتاوای قدماء اصحاب تا مرحوم محقق حکم به استحقاق مهریه حتی در صورت علم زن به جابه جایی و به عبارت دیگر زانیه بودن اوست.

از طرفی روایاتی وارد شده است که دلالت می کنند بر اینکه زناکار مهری را مستحق نیست یعنی روایات «لا مهر لبغیّ» و از جمله آنهاست صحیحه برید عجلی(3) که سابقا هم به آن اشاره شد، پس این دو طایفه از اخبار ظاهراً با هم تعارض دارند، یکی می گوید زن زناکار استحقاق مهر دارد و دیگری می گوید زن زناکار هم مستحق مهریه است.

راه جمع بین روایات مذکور

به نظر می رسد که این روایات از باب قضایای خارجیه اند؛ یعنی اینها به لحاظ شرایط موجود در آن زمان ها صادر شده اند و لذا با «لا مهر لبغیّ» که هم از نظر روایات و هم به جهت اجماع ثابت است معارضه ای ندارند؛ چرا که اولا: در آن عصر بسیاری از دختران در مقابل پدران خود مسلوب الاختیار بوده اند و روشن است که تمکین زنی که اکراه شده، اشکالی ندارد و استحقاق مهر هم دارد، و غرامت مهر هم بر عهده اکراه کننده است. و ثانیا: در فرض نبودن اکراه، زن ها


1- (1) - جامع احادیث الشیعه 256:26، ابواب العیوب و التدلیس، الباب 14.
2- (2) - جامع احادیث الشیعه 257:26، ابواب العیوب و التدلیس، الباب 14، الحدیث 2.
3- (3) - جامع احادیث الشیعه 256:26، ابواب العیوب و التدلیس، الباب 14، الحدیث 1.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه