نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 21 صفحه 37

صفحه 37

قلت: جوابش این است که خیر در اینجا اقتضاء استصحاب هست و امکان تمسک به عام هم هست، لکن نسبت به روز - مثلا - جمعه که مورد تخصیص در دلیل خاص است، خاص مقدم می شود بر عام به جهت خاص بودن و نصوصیت داشتن که عام را کنار می زند و نسبت به روز شنبه هم اگر چه اقتضاء استصحاب هست - وفاقا للآخوند و خلافا للشیخ - لکن در اینجا عموم عام به عنوان دلیل مقدم بر اصل استصحاب است و لذا تعارضی نیست و تمسک به عام می شود، پس این حرف آخوند - که اینکه ذاتاً اقتضاء استصحاب باشد یا نباشد دائر مدار این است که زمان در دلیل حکم مستصحب چگونه حساب شده است؛ آیا به نحو ظرفیت حکم بوده؟ یا به نحو قید برای موضوع؟ لکن دلیل اجتهادی گاهی جلوی این اقتضاء ذاتی را می گیرد و آن در صورتی است که زمان در عام مفرد باشد و گاهی نمی گیرد - حرف صحیحی است.

اشکال بر آخوند، سید و...

اشکالی که بر ایشان هست این است که اصل این حرف که فلان جا قید موضوع است و فلان جا ظرف حکم، محل بحث است، که آیا نمی شود همین را که قید موضوع است، ظرف حکم هم قرار داد؟ آیا این کار صحیح نیست؟

به نظر می رسد که قیود موضوع معمولا بالملازمه ظرف حکم هم می تواند قرار بگیرد و این خلاف واقع نیست و ما می توانیم - و لو اینکه دوام در لسان دلیل قید موضوع قرار گرفته باشد مثل «اکرم دائمی زید واجب است» که دوام وصف برای خود اکرام است - موضوع را بالالتزام عبارت از طبیعت اکرام بگیریم و بگوییم که مفاد «اکرام دائمی زید واجب است» عبارت است از «اکرام زید دیروز واجب، امروز واجب است، روزهای بعد هم واجب است» که در این صورت مفادش تبدیل می شود به ظرف حکم، پس - بنا بر حجیت استصحاب در شک در مقتضی - می توانیم موضوع را طبیعت اکرام بگیریم و زمان را ظرف حکم قرار داده و استصحاب را جاری کنیم.

تفصیل آخوند بین تخصیص از اول یا وسط

ایشان می گوید: اگر زمان به صورت وحدانی لحاظ شده بود و شارع حکم مستمری را بیان کرد: تاره فردی را از ابتداء زمان استثناء می کند و اخری از وسط.

اگر از اول استثناء کرده باشد، می توان برای پس از آن، به عام تمسک نمود و حکم مستمر را پس از زمان اول قطعی الخروج برای فرد بار کرد، و اما اگر از وسط خارج کرده باشد، دیگر برای پس از آن نمی توان به عام تمسک نمود.

توضیح تفصیل مذکور و اشکال آن

اگر چنانچه مبدأ و منتهای استمرار با دلالت لفظی و وضعی باشد و یک فردی خارج بشود (نه عنوان) در این صورت دیگر نمی توان به عام نسبت به بقیه زمان تمسک کرد - چه از اول تخصیص خورده باشد و چه از وسط و یا آخر، مثلا اگر بگوید «از امروز شنبه تا فلان روز همه دستور اکرام علماء را دارند» و زید از ابتداء استثناء شود مثلا در روز یک شنبه استثناء شود، چون از مبدأ تا منتها، این حکم برای همه افراد آمده است و زید این گونه نبود، دیگر دلیل عام نمی تواند بگوید که مبدأ برای او از روز دوشنبه است.

و اما اگر مبدأ و منتها از راه مقدمات حکمت به دست آید و فقط استمرار با دلالت وضعیه تعیین گردد مثلا بگوید «یجب اکرام العلماء مستمرا» - چه استمرار قید موضوع باشد یا قید محمول و یا قید نسبت؛ چرا که مرحوم آخوند فرقی بین اینها قائل نیست، کما اینکه ما هم فرقی قائل نیستیم - و مبدأ اکرام از مقدمات حکمت استفاده شود که عبارت می شود از وقتی که علم در شخص پیدا می شود، در این صورت برای توجیه تفصیل آخوند بین اول و وسط وقت، ممکن است این طور گفت: در صورت خروج از اول وقت، از آنجایی که مبدأ از راه مقدمات حکمت به دست می آید، مقتضای مقدمات حکمت در مورد غیر زید این است که مبدأ از هنگام عالم شدن باشد، و اما در مورد زید چون دلیل خاص بر خروجش مثلا در روز جمعه - که دیگران وجوب اکرام دارند - داریم، دیگر نمی توانیم مبدأ استمرار برای او را از جمعه قرار بدهیم و لذا استمرار، نسبت به او مبدأش روز شنبه می شود و اما اگر استثناء او از وسط باشد، با توجه به اینکه استمرار قطع شده است - چون در ابتداء وجوب اکرام داشته و در وسط تخصیص خورده است - گفته شود که دیگر دلیلی نداریم که چنین حکمی برای بعد هم هست.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه