نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 21 صفحه 80

صفحه 80

همین روایت در کتاب حسین بن سعید که همان نوادر است، به صورت صحیحه ابی الصباح به همین عبارت «یکون لها المهر علی ولیها» نقل شده است، حسین بن سعید از ابن نعمان، که علی بن نعمان است که ثقه است عن أبی الصباح عن أبی عبد الله علیه السلام(1).

روایت دوم: عن الحلبی عن ابی عبد الله علیه السلام

فی حدیث قال: فی رجل تزوج امرأه برصاء أو عرجاء قال ترد علی ولیها و یرد علی زوجها مهرها الذی زوجها علیه(2)...

به قرینه روایات دیگر، از این روایت استفاده می شود که اگر زن مدخوله شد، مهر دارد، ممکن است توهم شود که این روایت می گوید که همان مهری که گرفته شده، رد می شود و دیگر زن مهر ندارد و دلالت نمی کند که ولی زن باید غرامت بکشد، ولی در روایات دیگر از این ناحیه مسلم است که اگر زن مدخوله شد و زن در تدلیس هیچ نقشی نداشت، مستحق مهر هست، بنابراین، معنای «ترد علی ولیها و یرد علی زوجها مهر الذی زوجها علیه» این می شود که در همان وقتی هم که زن مهر دارد باید آن مهر گرفته شده را به زوجه برگردانند، و از آنجا که زن مهر دارد معلوم می شود که این مهر زن به عهده ولی زن می باشد که مدلس است.

روایات دیگری هم هست که موضوع را ولی قرار داده، منتها کلمه تدلیس را هم ضمیمه کرده است، همانند

روایت سوم: صحیحه أبو عبیده:

عن ابی جعفر علیه السلام: قال فی رجل تزوج امرأه من ولیها فوجد بها عیباً بعد ما دخل بها فقال اذا دلست العفلاء و البرصاء و المجنونه و المفضاه و


1- (1) - احمد بن محمد بن عیسی الاشعری، النوادر، مؤسسه الامام المهدی، قم، 1408، ص 79، حدیث 173.
2- (2) - وسائل الشیعه، کتاب النکاح، ابواب العیوب و التدلیس، باب 4، حدیث 1، جامع الاحادیث، باب 2، حدیث 1.

من کان بها زمانه ظاهره فانها ترد علی أهلها من غیر طلاق و یأخذ الزوج المهر من ولیها الذی کان دلسها فان لم یکن ولیها علم بشیء من ذلک فلا شیء علیه و ترد علی اهلها...(1).

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه