نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 21 صفحه 83

صفحه 83

4- (4) وسائل الشیعه، همان، باب 2، حدیث 4؛ جامع الاحادیث، باب 8، حدیث 2.

دو روایت دیگر نیز هست که آنها تأیید قریب به دلالت برای مطلب هست، عین موضوع نیستند ولی قویاً مرتبط به موضوع هستند؛

روایت هفتم: روایت اسماعیل بن جابر که در سندش محمد بن سنان هست،

و اگر کسی این اشکال را نکند که ما اشکال نمی کنیم، روایت صحیحه هم می شود.

قال سألت أبا عبد الله علیه السلام عن رجل نظر الی امرأه فأعجبته فسئل عنها فقیل هی ابنه فلان فأتی أباها فقال زوجنی ابنتک فزوجه غیرها فولدت منه فعلم بعده أنها غیر ابنته و أنها أمه فقال یرد الولیده علی مولیها و الولد للرجل و علی الذی زوجه قیمه ثمن الولد یعطیه موالی الولیده کما غر الرجل و خدعه.(1)

این روایت بی ارتباط به مسئله جاری نیست و لو عین آن هم نیست.

روایت هشتم: صحیحه محمد بن مسلم

قال سألت ابا عبد الله علیه السلام عن الرجل یخطب الی الرجل ابنته من مهیره فأتاه بغیرها قال ترد الیه التی سمیت له بمهر آخر من عند أبیها...(2). ارتباط این حدیث به بحث جاری یک مقدار بیشتر است، کسی یکی از دو دختر زید را که حره بوده، خواستگاری کرده و زید تدلیس کرده و دختر کنیز خود را به او تزویج کرده، این عقد باطل است، زوج با این دختری که مادرش کنیز بوده، به خیال اینکه معقوده خودش است، مباشرت کرده، حضرت می فرمایند که چون زن او نیست باید او را منزل پدرش رد کند و چون مباشرت کرده، مهر المسمی را باید پدر بدهد و مهر المسمای اولی هم که مال زن واقعی خودش است در جای خودش هست و بر عهده خود زوج است، که اینجا هم استفاده می شود که چنین مهری که هست بر عهده مدلس می آید، این روایت صحیحه نیز مؤید است.

پس عناوینی که در روایات وارد شده عبارتند از «ولی»، «ولیّ منکح»، «ولیّ مدلس»، «مزوج»، «مزوج مدلس» و بعضی هم تعلیل آورده که «لانه دلس».

بررسی و جمع بندی اقوال علماء:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه