- اشاره 1
- ادامۀ بحث مهریه 1
- دلایل کفایت مشاهده: 1
- آیا در مهریه شرط است معلوم بودن آن؟ 1
- اشاره 1
- 1384/8/17 سه شنبه درس شمارۀ (806 - 801)کتاب النکاح/سال هشتم 1
- نقد وجوه مذکور: 3
- بحثی درباره نفی غرر: 6
- تعیین تکلیف مهریه بعد از تلف: 7
- اشاره 8
- نکته ای درباره خادم: 8
- مهر قرار دادن بیت یا خادم: 8
- بررسی اقوال: 9
- راویات مسأله: 10
- اشاره 15
- بررسی مسأله بر اساس قواعد: 15
- ادامۀ بحث مهریه 16
- بحث در صحت مهریه ای است که برای نکاح های متفاوت در یک عقد قرار داده شود، به نحوی که مبلغ تعیین شده برای همه زن ها باشد. 16
- اقوال فقهاء 16
- بررسی اصل صحت عقد 17
- محل نزاع 17
- اشکالات صاحب جواهر به عقد واحد 18
- بررسی صحت عقد 18
- ارزیابی سخن صاحب جواهر: 20
- بررسی صحت مهر 20
- ادامۀ بحث مهریه 22
- اگر کسی در تعیین مهر بگوید«علی کتاب اللّه و سنه نبیه صلی اللّه علیه و آله». آیا چنین مهری صحیح است یا صحیح نیست 22
- اشاره 22
- اشاره 23
- بیان دو اشکال از محقق کرکی و شهید ثانی 23
- ارزیابی اشکالات 24
- عبارت شیخ طوسی در استبصار 25
- بررسی سند حدیث اسامه 26
- سه جواب به اشکال سندی: 26
- ارزیابی جواب ها 27
- بحث درباره استظهار از عبارت و به تبع آن استظهار از روایت اسامه 28
- تحقیق درباره کاربرد «علی» 29
- ارزیابی سخن صاحب حدائق و صاحب ریاض: 35
- مقدمه: توضیحی درباره ترک استفصال و ترک استیضاح 36
- ادامۀ بحث استظهار از روایت اسامه 36
- جمع بندی و نظر نهایی درباره ترک استیضاح و ... 37
- اشاره 39
- حکم تعیین مقداری در تعیین مهر برای غیر 40
- اشاره 40
- صور مسأله: 40
- اشاره 41
- اقوال در این قسم: 41
- حکم مقدار زیادی از مهر برای شخص ثالث مثل پدر 41
- بررسی نظر ابن جنید در مسأله 42
- اشکال «جواهر» بر استظهار «مسالک»: 42
- دفع اشکال از «مسالک»: 43
- جواب فقهاء از اشکال علامه: 43
- اشکال علامه بر عبارت ابن جنید: 43
- اشکال بر جواب مذکور و ارائه جواب دیگر: 43
- ادله صحت مهر مجعول برای زوجه و فساد مجعول برای غیر 44
- 1- اجماع: 44
- اشاره 44
- 2- قاعده معاوضیت: 45
- 3- صحیحه وشّاء 45
- جواب اشکال: 46
- جواب اشکال: 46
- اشکال شهید ثانی و تابعینش در بعض صور 46
- اشاره 47
- 4- خبر سکونی 47
- اشکال صلح مذکور: 48
- صلح صاحب جواهر بین اصحاب قولین 48
- دلیل قول به فساد و عدم لزوم در قسم دوم 50
- مقتضای قواعد در مسأله 50
- اشاره 50
- اشاره 51
- دلیل اعتبار تعیین مهر و حدود آن 52
- استدلالی برای انکار اعتبار معلومیت در مهر 52
- وجه محتمل برای اعتبار معلومیت کامل در مهر 53
- اشاره 53
- عدم اعتبار تعیین قرائت خاص 53
- مقصود محقق از ادامه عبارت 54
- اشاره 54
- حق انتخاب قرائت خاص برای زوج: 54
- دلیل عدم اعتبار: 54
- قدرت معتبر در تحویل مهر معین 56
- مقصود تعلیم روخوانی است نه حفظ: 56
- اشاره 57
- حکم مهر در صورت عجز از تعلیم 57
- بررسی دلیل حکم به ضمان اجره التعلیم 58
- اشاره 58
- حکم استناد عجز زوج به زوجه 58
- اقوال در مسأله: 58
- حکم تخلف مهر از آنچه تعیین شده 59
- مختار در مسأله: 59
- اقوال حکم تخلف مهر از مقدار تعیین شده 59
- اشاره 59
- اشاره 59
- اشکال های قول اول: 60
- الف) قول اول: 60
- اشکال اول: 60
- اشکال دوم: 61
- جواب این اشکال: 61
- بررسی قصد معتبر در عبادات و معاملات 61
- ج) قول سوم:بیان مقتضای قاعده و ادله در مسأله 64
- اشاره 65
- مثال دیگر برای تخلف مهر از آنچه در نظر بوده است 65
- فرع: حکم خمر بودن یکی از دو ظرف خلّ مهر قرار داده شده 66
- اشاره 66
- اشکال شهید ثانی بر عبارت محقق 66
- مقتضای تحقیق در مسأله 67
- بیان اشکال نظر صاحب جواهر: 68
- بیان مختار صاحب جواهر رحمه الله : 68
- راه حل اشکال مذکور: 68
- حکم تعیین دو مهر سری و علنی 69
- اشاره 69
- صور موجود در مسأله: 69
- صورت اول: این که یک عقد سری باشد و یک عقد علنی 69
- مجموعاً سه صورت در مسأله وجود دارد که عبارتند از: 69
- صورت دوم: این که یک عقد بیشتر نیست 70
- صورت سوم: این است که مانند صورت دوم فقط یک عقد است و مهر مذکور 70
- ب. در «مبسوط» به بیان دو صورت از مسأله پرداخته و می گوید: 71
- قبل از بررسی تفصیلی مسأله نگاهی اجمالی به کلمات گفته شده توسط بزرگان 71
- الف. در «خلاف» مسأله 11 از کتاب الصداق می گوید: 71
- کلمات شیخ طوسی رحمه الله : 71
- اشکال «جواهر» بر شهید و دفع آن 72
- تحقیق و بررسی حکم صورت اول: 72
- اشکالات کلام شهید ثانی: 72
- تحقیق و بررسی حکم صورت دوم: 73
- الف. روشن نبودن حکم در آن: 73
- ب. اقوال در این صورت: 73
- 1- عدم توقیفیت لغات: 74
- ج. بررسی ادله اقوال: 74
- ادله قول به صحت مهر مقصود: 74
- اشکال دلیل عدم توقیفیت: 75
- اشکال دلیل مذکور: 75
- 2- کفایت رضایت: 75
- دفع اشکال توسط صاحب جواهر: 76
- 3- روایت زراره: 76
- اشکال کاشف اللثام: 76
- ادله سایر اقوال: 77
- جواب از اشکال «جواهر»: 77
- رد دلیل قول دوم و اثبات قول سوم: 77
- ضمان مهر، ضمان معاوضی است یا ضمان ید؟ 78
- اشاره 78
- تحقیق و بررسی حکم صورت سوم 78
- اشاره 78
- اما ادله ضمان معاوضی بودن مهر قبل از قبض 79
- اشاره 80
- و اما ادله ای که برای ضمان ید بودن اقامه شده است 80
- کلام استاد مد ظله درباره ادله ضمان ید بودن مهر 81
- توضیح استاد مد ظله در مورد اصل بحث 82
- بررسی کلام دو شارح شرایع (مسالک و جواهر) درباره عبارت شرایع 84
- معیوب بودن مهر المسمی 85
- حق امتناع زوجه از تمکین، قبل از دریافت کامل مهر 87
- اشاره 87
- اکنون به ادله کلام قوم 87
- دلیل اول: اجماع 88
- اشاره 88
- دلیل دوم: تمسک به قواعد 91
- دلیل سوم: تمسک به روایات 93
- الف: موثقه سماعه: 93
- ب: روایت ابی بصیر: 94
- ج: صحیحه فضیل: 95
- د: صحیحه عبد الرحمن بن حجاج: 96
- در این بحث در باب معاوضات سه نظر مطرح است، 98
- 2- عوض یا معوض را نزد عادلی بگذارند و اگر طرف مقابل پرداخت کرد، 98
- اشاره 98
- 1- توقف 98
- 3- بایع را اجبار کنند تا مبیع را تحویل دهد 99
- اصل این بحث در باب معاوضات صحیح است یا نه؟ 99
- یکی از این فروض این است که اگر به حق امتناع زوجه از تمکین تا قبل از قبض 101
- اشاره 101
- اکنون که اصل حکم مسأله از جوانب گوناگون بررسی شد نوبت به بررسی 101
- یکی دیگر از فرع های مورد ابتلاء این است که آیا در مهر مؤجل نیز زوجه تا 106
- فرع دیگر مطرح در مسأله این است که حکم حق امتناع زوجه از تمکین تا 107
- استحباب تقلیل مهر 108
- قسم اول تفویض بضع است 109
- اشاره 109
- مسأله اولی در اینست که ذکر مهر شرط عقد نیست 109
- اشاره 109
- طرف دوم مهر راجع به تفویض است 109
- صور مختلف تفویض بضع و صحت یا فساد عقد 110
- اقوال در مسأله: 111
- صور تفویض بضع: 111
- صحت یا فساد عقد در صور مذکور: 111
- احتمالاتی برای دفع اشکال: 112
- احتمال اول: ممکن است گفته شود که مقصود از جواز خالی بودن عقد از مهر، 112
- احتمال دوم: شاید بتوان گفت که حتی در موارد عدم ذکر مهر هم، مهر المثل از 113
- بحث اثباتی یا ثبوتی؟ 114
- بررسی حکم عقد در صورت شرط عدم مهر حالا و مآلا 114
- احتمال سوم: این است که گفته شود حلیت نساء در هر حال به ملاحظۀ مهر 114
- دفع اشکال: 115
- اشکال اول: 115
- ادله قائلین به فساد: 115
- الف. دلالت روایات و آیه اختصاص نکاح هبه ای به پیغمبر صلی الله علیه و آله : 115
- دفع اشکال: 116
- اشکال دوم: 116
- ب. فساد عقد به فساد شرط: 117
- مقتضای قواعد: 117
- بررسی کلی فساد عقد به فساد شرط 117
- مقتضای روایات در صورت فساد شرط: 118
- 1.آیا تعلق مهر المثل مشروط به دخول است یا با همان عقد می آید؟ 121
- اقوال در مسأله: 121
- اشتراط تعلق مهر المثل به دخول (در مفوضه البضع) 121
- دلیل قائل به عدم اشتراط: 122
- اشکال بر «جواهر»: 123
- اشتراط مهر المثل به عدم ازدیاد آن از مهر السنه 124
- اقوال در مسأله: 124
- دلیل قول به تحدید: 126
- بررسی دلیل مذکور: 126
- الف. ذکر روایات مسأله: 126
- ب. اشکال سندی بر روایت ابی بصیر: 127
- دفع اشکال سندی: 127
- د.اشکال بر جمع اکثر بر فرض تعارض دلالی: 128
- ج.اشکال دلالتی بر روایت ابی بصیر: 128
- اقوال در مسأله: 129
- ه.جمع دلالی صحیح در مسأله: 129
- مقتضای قاعده و ادله: 130
- تناقض در کلمات شیخ: 130
- حکم به متعه در طلاق قبل از دخول 130
- ردّ استدلال مالک بر استحباب: 131
- حکم مهریه در صورت موت قبل از دخول در مفوضه 131
- کلام «جواهر» و توضیح آن: 131
- اقوال در مسأله: 132
- بررسی مقتضای ادله در مسأله اصولی: 132
- بحث اصولی دوران امر بین تقیید و حمل بر استحباب 132
- نظر اول: این است که هیئت امر برای وجوب وضع شده است 133
- دلالت صیغه و هیئت امر بر لزوم: 133
- نظر دوم: این است که اگر چه هیئت امر برای وجوب وضع نشده است، ولی 133
- تحقیق امر در دوران بین تقیید و حمل بر استحباب: 134
- نظر سوم: که از قدیم در ذهن من بوده و ظاهراً مرحوم آقای خوئی هم همین را 134
- اشاره 135
- اشاره 136
- مسألۀ دوم آنچه معتبر است در مهر المثل حال زن است در جمال و شرف و عادات زنهای مثل او 136
- ادامۀ طرف دوم مهر راجع به تفویض است 136
- ادامۀ قسم اول در تفویض بضع 136
- بحث اول: حکم متعه در مطلق طلاق 137
- کلمات شیخ در «خلاف» 138
- مدلول آیات وجوب متعه یا استحباب؟ برای هم مطلقات یا قسم خاص؟ 138
- اقوال در مسأله: 138
- تفصیل کلمات مفسرین: 140
- بررسی دلالت آیه «لا جُناحَ» بر اختصاص متعه 140
- 1- شیخ طوسی:در «تبیان» و «مجمع البیان» 140
- اجماع کلمات فقهاء و مفسرین: 140
- بررسی مدلول آیه «لا جُناحَ» و کلمات مفسرین 141
- 2- ابو الفتوح در «روح الجنان» و زمخشری در «کشاف» 141
- الف. ابو الفتوح: 141
- 1- دلالت آیه بر مفهوم شرط: 141
- ب. أدبای دیگر: 141
- 3- تصرف در آیه با معنای «واو» یا «الا ان»: 142
- 2- منافات حکم به نصف مهر در فرض مهر، با عدم اختصاص متعه به مفوضه 142
- 5- نکته اصولی: 143
- 4- مفاد «ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَهً» : 143
- و اما روایات دلالت کننده بر وجوب متعه در طلاق مدخوله عبارتند از: 144
- مقتضای روایات درباره متعه مطلقات 144
- روایات دال بر متعه در مطلقه مدخوله 144
- نتیجه بحث از آیات: 144
- 1- صحیحه فضیل بن یسار: 145
- سند روایت: 145
- 2- روایت أبو البختری 146
- 3- روایت قرب الاسناد 146
- 4- روایت حلبی: 146
- 5- روایت عیاشی در تفسیر 147
- سند روایت: 147
- 7- صحیحه حلبی 148
- 6- روایت دیگر عیاشی در تفسیر 148
- 8- صحیحه علی بن رئاب 149
- 9- روایت «دعائم» 149
- 10- روایت بزنطی: 149
- دلالت روایت: 150
- سند دو روایت: 150
- 12- روایت جابر عن ابی جعفر علیه السلام 151
- سند روایت: 151
- دلالت روایت: 151
- 14- روایت محمد بن مسلم 152
- سند روایت: 152
- 13- صحیحه حفص بن البختری: 152
- روایات معارض با روایات متعه در مدخوله 153
- دلالت روایت: 153
- 2- روایت علی بن أحمد بن أشیم: 154
- 3- روایت مجمع البیان 155
- 4- روایت فقه الرضا علیه السلام : 155
- بررسی مخالفت اجماع با وجوب متعه در مدخوله 156
- 1- روایت دعائم 157
- 3- روایت «مجمع البیان» 157
- 2- روایت «دعائم» 157
- الف. روایات دلالت کننده بر تفصیل در متعه غیر مدخوله 157
- 5- صحیحه حلبی: 158
- 4- روایت «تفسیر عیاشی» 158
- 6- صحیحه ابی الصباح الکنانی 159
- ب. روایات دال بر متعه در مطلق مطلقات 159
- حمل بر تقیه و اشکال آن 161
- بحث سوم: متعه در فراق به غیر طلاق مانند موت و رضاع 162
- بحث دوم: محل متعه (قبل یا بعد از طلاق) 162
- مقصود از عبارت اخیر شیخ: 163
- 1- کلمات شیخ در «مبسوط»: 163
- مقتضای اصل و قاعده: 164
- 2- کلام علامه در «مختلف»: 164
- 3- کلام مهذب الدین نیلی در «نزهه الناظر»: 164
- 1- تنقیح مناط: 165
- 2- تعلیل وارد در روایت جابر 165
- 3- استدلال به روایت زید شحام: 166
- اشکال دلالی به روایت: 167
- اشکال سندی به روایت: 167
- وجود معارض: 168
- جواب از معارضه: 168
- بحث چهارم: مقدار متعه 169
- ادله رعایت هر دو: 170
- لزوم رعایت حال زوج و زوجه: 170
- تقسیم زوج به سه قسم: 170
- روایات بحث: 171
- تنبیه: حکم وضعی یا تکلیفی بودن متعه 174
- بحث پنجم: معیار در مهر المثل 175
- ج. اعتبار اقربای پدری و مادری یا خصوص پدری 176
- الف. اعتبار خصوصیات فردیه زوجه 176
- ب. اعتبار خصوصیات زوج: 176
- حمل قول مشهور بر قول به فرق توسط کاشف اللثام: 177
- وجه استثناء مادر توسط علامه: 178
- دلیل قائل به عدم اعتبار: 179
- اقوال در مسأله: 179
- د-اعتبار بلد در مماثلت: 179
- بحث ششم: معیار در اختلاف قیمت مهر المثل 180
- بحث هفتم: معیار در اختلاف مقومین نسبت به مقدار مهر المثل 181
- ادله «جواهر» بر جواز مطالبه: 182
- مسألۀ سوم حکم مطالب فرض مهر توسط مفوضه 182
- استدلال محقق کرکی بر «ملکت ان تملک» (که دلیل دوم صاحب جواهر بود) 183
و اما اگر شرطی بر خلاف احکام شرعی معتبر در معامله باشد و به عبارت دیگر خلاف مقتضای شرعی عقد باشد، در این صورت تارهً در شرط و معاملۀ مشروط به آن وحدت مطلوب وجود دارد؛ یعنی بدون آن شرط مطلوبیتی برای اصل عقد هم نیست، که در این صورت مقتضای قاعده حکم به فساد عقد به خاطر عدم رضایت بر آن و عدم وجود دلیلی بر صحت و نفوذ چنین عقدی است، به عبارت دیگر، در صورت وحدت مطلوب، التزام واحد می شود و وقتی که شارع یک التزام را امضاء نکرد، واقع شدن التزامی غیر از آن نیاز به دلیل دارد، و اما اگر تعدد مطلوب بود یعنی دو التزام هست؛ که یکی مطلق بوده و مشروط به التزام دیگر نیست، منتها موضوع و پایه برای التزام ثانی است، به طوری که اگر التزام اول نباشد زمینه ای برای التزام دوم نمی ماند و در عین حال التزام اول توقفی بر التزام دوم ندارد و در واقع التزام فی التزام است. در این موارد قاعده اقتضاء می کند که بطلان شرط موجب بطلان آن شیء که به آن اقتران پیدا کرده است، نشود، بالاخره ملاک در قاعده مقام ثبوت و قصد مطلوبیت به نحو وحدت یا متعدد است که در صورت اول مقتضای قاعده فساد عقد به فساد شرط و در صورت دوم صحت عقد و عدم فساد آن به فساد شرط است.
حالا در مسأله جاری اگر چنانچه مهر داشتن مقتضای عرفی ازدواج بود، در صورت اشتراط عدم آن و بلکه در صورت عدم ذکر آن، باید به حسب قاعده حکم به فساد ازدواج می شد؛ چرا که شبیه ثمن در بیع می شود که با عدم آن بیعی تحقق پیدا نمی کند و به عبارت اخری شرط عدم المهر، شرط مخالف مقتضای عقد می شود و موجب فساد خود عقد می گردد. ولی روشن است که مهر داشتن از ارکان و ما به القوام مفهوم نکاح نیست و حتی در بعضی از تعبیرات شرع مقدس از
آن تعبیر به «نحله» نموده است که کأنّه مجّانی به او داده می شود و هبه ای است به زن، و حتی قیمومت مرد بر زن هم که سرپرستی او بر زن است و شرع آن را تعیین نموده است، از ارکان و ما به القوام ازدواج نیست. و بنابراین شرط عدم المهر از قسم دوّم یعنی شرط خلاف مقتضای شرعی عقد است و لذا صحت و بطلان عقد دائر مدار وحدت یا تعدد مطلوب می باشد و لذا باید به ادلۀ شرع مراجعه شود و معلوم می شود در چه حدودی این شرط با آن مخالفت دارد. اگر دو التزام باشد، باید بگوییم فقط شرط عدم المهر باطل است و دلیلی برای بطلان عقد نداریم. و اینکه شیخ طوسی تصریح به صحت عقد و فساد شرط کرده است و در هشت کتاب دیگر نیز کما مرّ اگر چه اشاره ای به صحت شرط نکرده اند ولی قائل به صحت عقد شده اند، به همین دلیل است که می خواهند بگویند شرط خلاف مقتضای شرعی عقد است و لغو است و امّا این لطمه ای به صحت عقد نمی زند.
مقتضای روایات در صورت فساد شرط:
با مراجع به روایات ملاحظه می شود که نه تنها در باب نکاح بلکه در مواضع مختلف فقه از قبیل اوقاف، نذورات و شاید در باب وصایا هم هست، که شرایط و قیودی مثلاً برای وقف یا نذر اخذ شده است و با اینکه آن قیود متعذر شده اند، مع ذلک اصل وقف یا نذر را روایات تثبیت نموده است؛ یعنی با صرف نظر از اینکه قید به نحو وحدت مطلوب باشد یا نباشد، آنها را حکمت به نحو تعدد مطلوب حساب کرده است و دیگر مسأله را دائر مدار تعدد یا وحدت مطلوب در فرد فرد موارد، قرار نداده است.
روایات دالۀ بر این مطلب در باب بیع و غیر آن زیاد است، و ما در اینجا به ذکر برخی از روایات باب نکاح که به طور مطلق حکم به صحت نکاح با فساد شروط کرده اند بدون اینکه مسأله وحدت یا تعدد مطلوب را دخیل در آن بدانند، بسنده می کنیم و البته به جهت کثرت روایات، به بررسی اسناد آنها نمی پردازیم.
1. عن محمد بن جزک قال: کتبت الی ابن الحسن علیه السلام أسأله عن رجل تزوّج جاریه بکرا فوجدها ثیّبا هل یجب لها الصداق وافیا أم ینتقض؟ قال: «ینتقض». (1)
که در این روایت با قصد بکریّت ازدواج نموده ولی ثیّب درآمده است، و با اینکه اگر به او می گفتند بکر نیست چه بسا او را نمی گرفت و مسأله برایش به نحو وحدت مطلوب بود، ولی مع ذلک امام علیه السلام به طور مطلق حکم به نقصان مهر کرده اند و صحت آن را امضاء نموده اند.
البته این روایت هم خالی از «ان قلت» نیست، اگر چه انصاف این است که تمسک به این روایت هم درست است. لکن به جهت کثرت روایات، از خصوصیات آنها بحث نمی کنیم.
2.عن محمد بن قیس عن ابی جعفر علیه السلام فی الرجل یتزوّج المرأه الی أجل مسمّی فان جاء بصداقها الی أجل مسمّی فهی امرأته و ان لم یأت بصداقها الی الأجل فلیس له علیها سبیل و ذلک شرطهم بینهم حین أنکحوه، فقضی للرجل «ان بیده بضع امرأته و أحبط شرطهم». (2) که مقصود از «الی أجل» در آن متعه نیست، بلکه تعیین زمان برای پرداخت مهریه است.