نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 22 صفحه 57

صفحه 57

اشکال اول: برای اینکه مهری عقلایی و صحیح باشد باید مقدور شخص باشد،

پس چیزی را که تحت سلطه او نیست نمی تواند مهر قرار بدهد و البته این امر در تمام چیزهایی که یک نحوه معاوضه ای در آن هست، اعتبار دارد از قبیل بیع، اجاره و غیره، پس در صورت شرطیت مباشرت در تعلیم که با فرض اینکه فعلاً بلد نیست مانند اجیری که برای انجام عملی که بلد نیست اجیر شود، مهرش باطل می شود.

جواب این اشکال: پاسخش این است که در امثال این امور قدرتی که در آنها معتبر است قدرت در ظرف عمل است و قدرت در ظرف انشاء معتبر نیست، مثلاً در باب حج، فرضاً الان راه نمی دهند شخص به مکه برود ولی در وقت خودش راه باز می شود، اینجا می شود خطاب امر به حج به شخص متعلق شود چون شخص در ظرف عمل قادر است و لو در ظرف خطاب قادر نیست. لذا اگر مکلفی در ظرف انشاء عاجز است ولی در ظرف عمل قادر خواهد بود، خطاب به او صحیح است و اگر بالعکس باشد چنین خطابی صحیح نیست در اینجا هم اگر چه فعلاً بلد نیست ولی وقتی می تواند تحصیل کند و پس از یادگیری به زوجه اش بیاموزد دیگر از ناحیه عدم قدرت در هنگام عقد اشکالی به وجود نمی آید.

اشکال دوم: از مثل روایت «لا تبع ما لیس عندک» استفاده می شود که همانطوری که در بیع شخص نمی تواند چیزی را که فعلاً تحت سلطه ندارد بفروشد، در اینجا هم که شبیه آنجاست، مهری را که فعلاً تحت قدرت او نیست نمی تواند به عنوان مهر قرار بدهد.

جواب این اشکال: اگر شیء معینی مثلاً قالی معینی را شخص بفروشد، چون شیء معین نمی تواند بر عهده و ذمه قرار بگیرد، لذا اگر شخص مالک آن نباشد، نمی تواند آن را بفروشد و هکذا نمی تواند آن را ثمن برای بیع قرار دهد و یا اجرت در اجاره قرار دهد. اما اگر شیء کلی مثلاً قالی کلی را بفروشد، به عهده شخص می آید و اگر چه ممکن است در حین عقد شخص مالک آن نباشد ولی چنانچه

قادر به تحویل آن باشد به این صورت که آن را بخرد و تحویل طرف دهد، این هیچ اشکالی ندارد و کسی هم اشکال نکرده است. مسأله جاری نیز از همین قسم دوم است. یعنی در باب مهر به طوری که گفتیم اشکالی ندارد که یک چیز کلی را که مصادیق نزدیک به هم دارد مهر قرار بدهد و لذا می تواند یک قالی کلی را که حدود شیء مشخص است اگر چه فعلاً در اختیار ندارد مهر قرار بدهد و در هنگام اداء آن را تهیه و بپردازد، مسأله تعلیم هم به همین نحو در باب مهر مشکله نخواهد داشت وقتی که می تواند با یاد گرفتن آن خود را برای تعلیم آماده کند، دیگر مشکلی باقی نمی ماند. تعلیم زوجه به ذمه زوج می آید و تعلیم نیز مقدماتی دارد که یکی از آنها این است که ابتدا خود یاد بگیرد و سپس یاد بدهد. اشکالی ندارد یک کلی را به ذمه بکشد اگر آن کلی در ظرف عمل قابل وفا باشد.

حکم مهر در صورت عجز از تعلیم

اشاره

عبارت «شرایع»: «و لو تعذر التوصل کان علیه اجره التعلیم».

بحث در این است که چه در صورتی که قید مباشرت قرار داده باشند و چه در صورت اطلاق که اعم از تعلیم مباشرتی و غیر مباشرتی است، اگر چنانچه زوج از تحویل آنچه به عنوان مهر است عاجز باشد، چه حکمی دارد؟ آیا از آنجا که مهر صحیح بوده است و اصل آن را نمی تواند اداء کند پس باید مثل یا قیمت را اداء نماید که در مورد تعلیم، وظیفه اش اداء اجره المثل چنین تعلیمی خواهد بود چون عمل مثل ندارد؟ یا اینکه در این صورت با توجه به اینکه امکان اداء مهر معین شده وجود ندارد، این هم از مصادیق نکاح بدون مهر شده و داخل مفوضه البضع می شود و در صورت دخول حکم به مهر المثل می شود و بدون دخول اصلاً مهری در کار نیست؟ حکم به اجره التعلیم در متن «شرایع» آمده است و نظر دومی را مرحوم محقق کرکی در «جامع المقاصد» و مرحوم کاشف اللثام احتمال داده اند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه