نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 23 صفحه 88

صفحه 88

بررسی مسئله بر اساس قواعد

گفته اند که قواعد اقتضا می کند که زوج بتواند نسبت به نصف رجوع کند، زیرا همین که زوج را ابراء کرده، در واقع مهر را اتلاف کرده، معنای ابراء کردن، اتلاف است، پس نصف مربوط به زوج را هم اتلاف کرده، و باید آن را به زوج برگرداند.

مرحوم شیخ هم در اول بیع این مطلب را ذکر کرده که شیخ اول در مسئله ابراء تردید دارد که اگر «أبرئت» گفته شود، تملیک صورت می گیرد یا اسقاط؟ آیا نقل به


1- (1) - وسائل، همان، حدیث 1. استاد مد ظله از کافی نقل کرده اند. ج 6، ص 107.
2- (2) - شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، دار الکتب الاسلامیه، ج 7، ص 374، حدیث 1711، حدیث 74 از باب المهور و الاجور....

دیگری است یا اتلاف است؟ بر همین اساس به نظر می رسد باید عبارت صاحب جواهر اصلاح شود(1).

خلاصه، گفته اند که قواعد اقتضا می کند که نصف مهریه به زوج بگردد.

ولی در مقابل، برای عدم رجوع زوج وجهی ذکر شده، که اگر زوج بخواهد رجوع کند یا باید زوجه چیزی از او گرفته باشد تا به او بدهکار باشد، و مفروض چنین نیست، و یا اینکه با ابراء، چیزی وارد ملک زوج شده باشد که لازم باشد با طلاق به مقدار نصف آن را به زوج بپردازد، که این نقل به زوج هم معنا ندارد، چون شخص در ذمه خود نمی تواند مالک چیزی بشود، و یا اینکه گفته شود که ابراء اتلاف علی زوج است و باید نصف را برگرداند. ولی اینجا چیزی تلف نکرده است، اگر به دیگری هبه کرده بود، چنان که مثال زده اند «کما لو نقله الی غیره أو أتلفته»، اتلاف صدق می کرد، ولی در اینجا که به خود او ابراء کرده، نقل به او یا اتلاف بر او نمی تواند باشد، پس صرفاً ابراء و اسقاط ما فی الذمه است و این موجب رجوع به او نمی شود.


1- (1) تعبیر صاحب جواهر در صفحه 90 این است که «مؤیداً بأن ذلک تصرف منها فیه تصرفاً ناقلا له عن ملکها بوجه لازم و اسقاط فیلزمها عوض النصف کما لو نقلته الی ملک غیره أو أتلفته»، اینجا احتمال می دهم که در «عن ملکها بوجه لازم و اسقاط»، «أو اسقاط» باشد، چنان که در ذیل هم تعبیر می کند «کما لو نقلته الی ملک غیره أو أتلفته»، اینجا هم آیا ابراء نقل به زوج یا اتلاف است، در اینجا هم در عبارت مرحوم صاحب جواهر احتمال هست که «واو» نباشد و «او» باشد. و یک احتمال دیگری هم هست ولی آن را از یک جهتی با مبنای مرحوم صاحب جواهر بعید می دانم، و آن این است که «بوجه لازم و اسقاط» یعنی به وجه لازم نقل شده، و اسقاط بر این نقل متفرع می شود، یعنی اسقاط معلول نقل لازم است، نتیجه و خاصیت بعضی نقل ها استقرار و بعضی اسقاط است. منتها مبنای مرحوم صاحب جواهر این نیست، به علاوه که به نظر می رسد که این سخن صاحب جواهر ناظر به بحث شیخ در باب بیع باشد، و بحث شیخ هم بین تملیک و اسقاط است.

بررسی کلام علامه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه