- ادامۀ طرف دوم تفویض و واگذاری مهر 1
- اشاره 1
- نظر اهل سنت در مسئله: 1
- اشاره 1
- قسم دوم در تفویض مهر 1
- 1384/11/25 سه شنبه درس شمارۀ (857-851) کتاب النکاح/سال هشتم 1
- ادله جواز تفویض مهر: 2
- بررسی تواتر اخبار بر جواز اصل تفویض مهر: 2
- اقوال امامیه در مسئله: 2
- نحوه جمع بین اخبار مذکور: 3
- روایات دال بر عدم جواز تفویض مهر: 3
- اقوال در مسئله: 4
- قول دوم: ایکال به زوجه، زوج و به زوج و زوجه با هم صحیح است 5
- قول اول: واگذاری تعیین مهر فقط به زوج و یا زوجه صحیح است. 5
- مقتضای قاعده در مسئله: 5
- قول چهارم: علاوه بر صور مذکور در قول چهارم، واگذاری به اجنبی هم به آنها اضافه شود 5
- تأیید و توضیح کلام جواهر: 6
- مقتضای تحقیق در مسئله: 6
- کلام صاحب جواهر رحمه الله: 6
- کلام «جواهر» و اشکال آن: 7
- عدم جواز تعدی زن از مهر السنه: 8
- فروعات مسئله تفویض مهر 9
- نفوذ تعیین مهر توسط حاکم پس از طلاق 9
- توضیح عبارت «شرایع» در این فرع: 10
- حکم مهریه در صورت موت حاکم 11
- احتمالات در دلالت صحیحه محمد بن مسلم: 12
- نظر محقق حلی: 12
- قرائن شهید ثانی بر قوت احتمال دوم: 13
- حکم مهر در صورت فوت محکوم علیه و اشکال احتمال سوم 14
- جواب از اشکال و اقوال فقهاء در این فرع 15
- دلالت روایات بر عدم مهر در موت محکوم علیه: 15
- بررسی سند دو روایت: 16
- و اما روایت صفوان بن یحیی عن ابی جعفر مردعه: 16
- 1 - محمد بن علی حلبی: 17
- تعیین ابی جعفر در سند روایت صفوان: 17
- 2 - محمد بن مسلم: 17
- 3 - محمد بن حمران نهدی: 17
- 6 - محمد بن حکیم الخثعمی: 18
- 4 - محمد بن نعمان الاحول: 18
- 5 - محمد بن فضیل بن کثیر ازدی: 18
- عنوان بحث: اسقاط مهر با دخول قبل از دریافت مهریه توسط زن 19
- اشاره 19
- اشاره 19
- چهار قول در در مقابل قول مشهور که دخول مسقط مهر نیست 19
- قول اول: نفس دخول مسقط مهر است مطلقاً. 20
- قول دوم: اگر شیئی پرداخت شود و بعد دخول واقع شود، آنچه دریافت نشده ساقط می شود ممکن است آن شیء پرداخت شده از غیر مهر یا مقداری از مهر باشد. 20
- قول چهارم: در صورت مفوضه بودن زوجه و عدم تعیین مهر اگر عملاً شوهر چیزی را پرداخت و زن با اینکه حق امتناع از تمکین داشت آن را قبول کرد و تمکین نمود مهریه ساقط است. 20
- اشاره 21
- حال به بررسی اقوال و ادله آن می پردازیم. 21
- روایات قول اول: اسقاط مهر با نفس دخول 21
- نظر استاد مد ظله پیرامون اشکالات صاحب مدارک: 22
- روایات مخالف قول اول: 26
- روایت قول دوم: روایت مفضل بن عمر 27
- روایات قول سوم: موثقه عبید و روایت محمد بن مسلم 27
- روایات قول چهارم: روایت فضیل (متن آن گذشت) 28
- خلاصه بحث: 29
- اشاره 30
- بحث خلوت کردن و استقرار مهر 30
- اشاره 31
- متن روایات: 31
- ادله قول مشهور 31
- جمع بین ادله: 34
- نتیجه بحث: 40
- اشاره 40
- حکم طلاق قبل از دخول 41
- اشاره 41
- در طلاق قبل از دخول اگر قیمت عینی که مهر قرار داده شده و تلف شده است، تفاوت پیدا کرد، کدام قیمت معیار است؟ 42
- اشاره 42
- ب) بیان ادله 43
- الف) بیان اقوال: 43
- 1 - بیان دلیل قول مشهور 43
- مقتضای قواعد اولیه: 43
- فقه الحدیث صحیحه ابی ولاد و دلالت آن 44
- نقد دلالت صحیحه ابی ولاّد و بیان نظر استاد 45
- 3 - بیان دلیل معیار بودن قیمت یوم التلف 45
- بیان روایات و بررسی دلالت آنها 46
- بررسی سند روایت 46
- 1 - روایت عبد الرحمن بن أبی عبد الله 46
- بررسی دلالت روایت 47
- 4 - روایت عبد الله بن سنان 48
- 3 - صحیحه محمد بن قیس 48
- 2 - روایت محمد بن قیس 48
- 5 - روایت ابی الورد 50
- بررسی سند روایت 50
- بررسی دلالت روایت 50
- 6 - روایت زراره 51
- 7 - روایت سماعه 51
- بررسی سند روایت 52
- بیان یک تنبیه رجالی 54
- بررسی دلالت روایت 54
- 4 - بیان دلیل معیار بودن قیمت یوم الاداء 55
- نتیجه بحث 55
- نقد دلیل مرحوم سیّد 56
- نتیجه بحث از مقتضای قواعد اولیه 56
- 1 - روایت امرکی 57
- مقتضای نصوص خاص 57
- بررسی دلالت دو روایت فوق 58
- بررسی سند روایت 58
- 3 - روایت اسحاق بن عمار 58
- بررسی سند روایت 58
- 2 - روایت سکونی 58
- بررسی دلالت روایت 59
- جمع بین سه روایت فوق 60
- جمع بین مقتضای قواعد اولیه و مقتضای نصوص خاصه 61
- یک توصیه علمی 61
- بیان یک تفصیل جدید در مسئله توسط استاد 61
- الف) اگر تلف قبل از طلاق باشد: 61
- بررسی مسئله بر اساس مبنای مرحوم سید 62
- ب) اگر تلف بعد از طلاق باشد: 63
- بیان یک فرع جدید مرتبط به مسئله جاری 63
- خروج مهریه از ملک به عقد لازم 64
- نقل اقوال: 65
- اشاره 65
- الف) بیان دلیل نظریه اول: 66
- بیان ادلّه 66
- مقتضای قواعد اولیه 66
- ب) بیان دلیل نظریه دوم 67
- نقد نظریه سوم توسط صاحب جواهر 68
- ج) بیان دلیل نظریه سوم 68
- مقتضای نصوص 69
- نقد استاد نسبت به عبارت کشف اللثام 69
- اشاره 70
- در مهریه ای که با طلاق تنصیف می شود، اگر در عین آن تغییری به وجود نیامده و فقط نوسان و تغییر قیمت پیدا کرده 70
- نقل عبارتی از قواعد مرحوم علامه 70
- اشاره 71
- نقد صاحب جواهر نسبت به عبارت قواعد 71
- حکم چیزی که زیاده قیمت در دست زوجه پیدا کرده باشد و این زیادی به جهت قیمت سوقیه نباشد 71
- اشاره 71
- بیان نظریه مشهور و مرحوم شیخ در مبسوط 72
- آیا زوج ملزم به قبول زیاده است 72
- الف) نظر استاد 74
- مقتضای قواعد اولیه: 74
- ب) بیان رأی مرحوم صاحب کشف اللثام 74
- نقد بیان مرحوم صاحب مسالک 75
- اشاره 76
- اشاره 76
- نقد صاحب جواهر نسبت به کلام قوم در مقتضای قواعد 76
- جمع نهایی صاحب جواهر بین مقتضای قواعد اولیه و مقتضای نصوص 76
- مقتضای نصوص 76
- اشاره 77
- نقد نظر نهایی صاحب جواهر توسط استاد 77
- فرع جدید: صورت اجتماع زیاده و نقیصه 77
- الف) بیان نظر شهید ثانی در مسالک 78
- ب) بیان نظر علامه در قواعد 78
- نقد فرمایش صاحب مسالک 78
- بیان نظر صاحب جواهر ذیل عبارت قواعد 79
- ج) بیان رأی مرحوم صاحب جواهر 80
- د) نظر نهایی استاد 80
- الف) روایت رفاعه بن موسی 81
- اشاره 81
- اگر نمائی برای مهری که عبارت از جاریه و غنم است حاصل شود برای زوجه است 81
- فرع دیگر: صورت نقصان مهر در دست زوج 81
- 2) نقل کافی: 82
- ب) روایت عبید بن زراره: 82
- 1) نقل تهذیب: 82
- این روایت به سه طریق نقل شده است: 82
- 3) نقل مرحوم شیخ مفید در رساله المهر: 82
- فقه الحدیث روایت 83
- بررسی سه نقل فوق در مقایسه با هم 83
- بررسی سند روایت 83
- بیان تعارض بین روایات 84
- جمع بین روایات 84
- اشاره 85
- جمع بین روایات عبید و مقتضای قواعد 85
- اگر زن مرد را از مهریه ابراء کند سپس مرد زن را طلاق بدهد 86
- اشاره 86
- مطالعه نصوص 87
- بررسی کلام علامه 88
- بررسی مسئله بر اساس قواعد 88
- الف: راجع به اینکه آیا اصل نقل ما فی الذمه درست هست یا نیست 90
- اشاره 90
- ارزیابی سخن فخر المحققین: 90
- اشاره 91
- ب: درباره اتلاف محسوب شدن ابراء و هبه؛ 91
- نظر استاد مد ظله در تفاوت ابراء و تملیک 91
- اشاره 92
- خلع قبل از مباشرت 92
- پاسخ آیت الله اراکی به اشکال اول: 92
- اشاره 92
- ارزیابی کلام آیت اللّه اراکی: 93
- اشاره 93
- اشکال دوم: 93
- شرط عدم تزوج 94
- اشاره 94
- اشاره 94
- اشاره 95
- شرط محلل حرام و محلل حلال 95
- شرط عدم التزویج یا عدم التسری 95
- قسم اول اباحه لا عن اقتضاء: 96
- قسم دوم اباحه عن اقتضاء: 96
- ب) نظر مرحوم شیخ انصاری رحمه الله: 96
- الف) نظر مرحوم آقای حاج شیخ: 96
- تفاوت تصویر الف و ب: 97
- معیار محرم حلال بودن از نظر استاد مد ظله 97
- 2 - روایت حلبی 98
- 1 - صحیحه محمد بن قیس 98
- روایاتی که با بحث شرط عدم تزویج ارتباطی ندارند. 98
- 3 - خبر ابن سنان 99
- 5 - صحیحه محمد بن مسلم 100
- 4 - صحیحه منصور بن حازم: 100
- 7 - در ضمن روایت دعائم 101
- 8 - صحیحه عبد الرحمن بن ابی عبد الله: 101
- خبر منصور بن بزرج: 102
- 2 - روایت حمیری: 104
- 1 - صحیحه عبد الله بن سنان: 104
- 3 - روایت محمد بن قیس: 105
- 4 - تفسیر العیاشی عن ابن مسلم 106
- 5 - موثقه زراره: 107
- نظر مختار استاد مد ظله: 108
- جمع بین روایات: 108
- اشاره 109
- اشاره 109
- شرط عدم دخول در عقد 109
- اشاره 109
- روایت عمار بن مروان 109
- بررسی متن روایت 110
- بررسی سند روایت 111
- اشاره 112
- شرط بلد یا قسمتی از بلد 112
- کسانی که این شرط را نافذ می دانند ادله ای دارند: 112
- اول: قواعد: 112
- دوم: روایات. 113
- اگر زوجه نصف مهریه را به نحو مشاع به زوج هبه کرد و یا ابراء نمود و سپس زوج قبل از دخول او را طلاق داد، حکم چیست؟ 117
- اشاره 117
- اشاره 117
- 3 - احتمال دیگری در مسئله هست و آن اینکه زوجین در نصف موجود شرکت پیدا کنند. منتها دیگر زوجه وظیفه ندارد چیز دیگری به زوج بپردازد 118
- 2 - مطلبی که به طور احتمال در قواعد و مسالک ذکر شده است 118
- 1 - مختار مرحوم محقق در شرایع 118
- اشاره 118
- نقل اقوال 118
- 4 - احتمال دیگر این است که زوج مخیر است 119
- بیان دلیل قول اول 119
- در صورتی که دو ظرف به عنوان مهر قرار داده شود و یکی از آنها تلف شود. 120
- در بیان شرط خیار در نکاح 121
- اشاره 121
- الف) مقام اول: بررسی صحت و بطلان شرط خیار در نکاح 122
- 1 - اجماع: 122
- اشاره 122
- 2 - صاحب جواهر می فرماید در نکاح شائبه عبادیت است 123
- 3 - مطلب دیگری را نیز صاحب جواهر می فرماید و آن اینکه در نکاح تقایل و کالعدم حساب کردن جایز نیست 123
- 4 - مرحوم آقای خویی بیان دیگری دارند که سابقاً آن را توضیح داده ایم. 124
- اشاره 125
- ب) مقام دوم: بررسی صحت و بطلان عقد نکاحی که در آن شرط خیار شده است. 125
- نقد کلام صاحب حدائق توسط فقها 126
- بیان دلیل مرحوم صاحب حدائق 126
- ادامه استدلال مرحوم صاحب حدائق و توضیح استاد 127
- پاسخ استاد به نقد فقها و تقویت کلام صاحب حدائق 127
- بیان یک اشکال نقضی و پاسخ به آن 128
- ج) مقام سوم: بررسی صحت و بطلان شرط خیار نسبت به صداق 129
- اشاره 130
- فصل اول: ملکیت مهر 130
- اشاره 130
- احکام مهر 130
- قول اول: حصول ملکیت با عقد است، 131
- اقوال در مسئله: 131
- اشاره 131
- 1 - آیه (وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَهً) ؛ 132
- ثمره قولین: 132
- 2 - اقتضاء معاوضه بودن: 132
- ادله قول مشهور 132
- 4 - روایات: که شدیداً متعارض می باشند 133
- طایفه اول: روایات دال بر قول مشهور 133
- 3 - ادله عامه تنفیذ عقود و شروط: 133
- الف. روایت شهاب 133
- ب. روایت علی بن جعفر و سکونی 133
- ه. روایات عتق قرار دادن مهر: 135
- طایفه ثانیه: روایات دال بر قول ابن جنید 137
- الف - روایت معلی بن خنیس 137
- ج. صحیحه محمد بن مسلم 138
- ب. روایت حسن بن محبوب 138
- ه. روایات «انما یوجب المهر الدخول». 139
- اشاره 140
- ادله جواز تصرف: 140
- فصل دوم: تصرف در مهر قبل از قبض 140
- الف. تمسک به اصل: 141
- ج. ادله جواز عفو و ابراء مهریه: 141
- ب. ادله عامه سلطنت بر مال خود: 141
- فصل سوم: انحاء عفو از نصف مهر پس از طلاق 142
- آیا بین حق و ملکیت در انتقال فرق است؟ 143
- اشاره 143
- جواز هبه با لفظ «عفوت» 144
- نیاز به تجدید انشاء تملیک پس از تشخّص ما فی الذمه 144
- اشکال شهید ثانی بر ادله مذکور: 145
- ادله جواز هبه با لفظ «عفوت»: 145
- اشکال بر «مسالک» و «جواهر» و تقویت جواز 146
- جواب «مسالک» از این استدلال: 146
- توجیه کلام شهید ثانی و صاحب جواهر رحمه الله: 146
- مقام اول) مقصود از الذی بیده عقده النکاح زوج است یا ولی زوجه؟ 147
- فصل چهارم: مقصود از «اَلَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّکاحِ» 147
- اشاره 147
- وجه اول: این وجه را مرحوم شیخ در «خلاف» آورده است 148
- وجه دوم: در «خلاف» و «مسالک» و سایر کتب هم این وجه را آورده اند 148
- 2) دلالت آیه شریفه: 148
- وجوه دلالت الذی بیده عقده النکاح بر ولی زوجه: 148
- 1) دلالت اجماع: 148
- وجه سوم: این وجه را فخر المحققین چنین بیان می کند 149
- وجه چهارم: مرحوم علامه در «مختلف الشیعه» می گوید: 149
- 3) دلالت روایات: 150
- مقام دوم) مراد از ولیّ مرأه که می تواند عفو کند چه کسی است؟ 151
- 1) أب: 151
- 2) جدّ: 151
- 3) أخ الزوجه: 152
- 4) وکیل زوجه: 156
- اشکال بر صاحب جواهر و بیان استاد 157
- مخالفت مفاد روایت ابن ابی عمیر با بیان فوق: 158
- مقتضای قاعده با توجه به تعارض مذکور: 159
- 5) موصی الیه: 159
- راه جمع بین روایت ابن ابی عمیر و سایر روایات: 159
- 6) اقرباء: 159
- منوط نبودن عفو به مصلحت: 160
- فصل پنجم: جواز عفو کل یا بعض؟ 160
- اشاره 160
- اشاره 161
- فصل ششم: ولایت نداشتن ولی بر عفو از طرف زوج 161
- فرض صحیح برای مسئله: 161
- اشاره 162
- فرض سوم: 162
- فرض اول: 162
- فرض چهارم: 162
- فرض دوم: 162
- جایز است بین نکاح و بیع و غیر این دو در عقد واحد جمع کرد. 163
- اشاره 163
- اشاره 164
- نقد استاد مد ظله بر کلام صاحب جواهر: 164
- فرع دوم: اگر ولی، دختر خود یا دختری را که تحت ولایتش قرار دارد، به کمتر از مهر المثل عقد کرد این عقد چه حکمی دارد؟ 164
- تبیین کلام مرحوم محقق: 165
- ادله قائلین به صحت مهر و عقد: 167
- تبیین محل بحث: 167
- نقد ادله قائلین به صحت: 168
- نظر استاد مد ظله: 168
- اشاره 169
- اشاره 169
- تزویج پدر نسبت به پسر و مسئله مهر: 169
- روایاتی که به آن ها استدلال شده است: 169
- 2 - صحیحه أبو عبیده حذاء: 170
- 1 - روایت فضل بن عبد الملک: 170
- 3 - صحیحه محمد بن مسلم 171
- 4 - صحیحه محمد بن مسلم: 172
- نظر استاد مد ظله: 172
- عقدی که فاقد مهر المسمی باشد یا مهر المسمی باطل باشد. 174
- اگر فرزند فقط بخشی از مهر را دارا باشد: 174
- آیا جد حکم پدر را دارد؟ 175
- اشاره 175
- اگر با این قصد ضمانت کرد که وقتی پسر بزرگ شد از او بگیرد: 175
- تاریخچه بحث: 176
- عقد پسر به بیش از مهر المثل 176
- طلاق قبل از مباشرت: 176
- آیا بطلان مهر موجب بطلان عقد می شود؟ 179
- ابراء و مهری که کمیت آن دقیق و معلوم نیست 181
- اشاره 181
- مورد اول: اگر مقدار مهر معلوم نباشد و با اشاره آن را مشخص کنند، 181
- مورد دوم: ابراء مهر فاسد قبل از دخول: 182
یک اشکال کلی
می توان اشکالی ذکر کرد که به هر دو طرف وارد است و آن این که اگر «ما فَرَضْتُمْ» تکویناً تلف شود، ممکن است در عالم اعتبار برای آن شیء تالف، ملکیتی فرض کنند و نتیجه این اعتبار آن باشد که مثل یا قیمت به زوج پرداخت شود. ولی اگر تکویناً تلقی نشده است، و به طرف دیگر منتقل شده؛ از آنجا که «فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ» را هم دو جور می شود معنا کرد؛ یکی این که نصف آنچه فرض کرده بودید، برای زوجه است، و دوم این است که برای زوج است، و اظهر این است که برای زوجه است، پس حال که تمام «ما فَرَضْتُمْ» از ملک زوجه خارج شده و ملک زوج شده، دیگر گفته نمی شود که نصف آن ملک زوج است. و اصولاً «فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ» در جائی صدق می کند که مهریه هنوز منتقل نشده باشد، ولی اگر به دیگری منتقل شد، دیگر نمی توان در عالم اعتبار «فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ» را برای زوج یا زوجه دانست، چون با فرض اینکه تمام مهریه ملک زوج است، نمی توان اعتبار کرد که نصف آن هم برای زوجه است، و با فرض اینکه تمام مهر برای زوج شده باشد نیز نمی توان اعتبار کرد که به وسیله طلاق نصف آن هم باز برای او باشد، این دو اعتبار با هم جمع نمی شود. اصلاً ظاهر این آیه موردی را که عین موجود باشد ولی مالک آن عوض شده باشد، نمی گیرد اگر روایات نبود می گفتیم که طبق قواعد اصلاً این مورد مشمول این آیه نیست، منتها روایات این طور معنا کرده که اگر «ما فَرَضْتُمْ» موجود بود، نصف آن پرداخت شود و اگر از بین رفته بود، نصف مثل و قیمت آن پرداخت می شود. پس این بحث از نظر روایات حل است.
خلع قبل از مباشرت
اشاره
در کلمات بسیاری مانند شرایع آمده است که اگر طلاق خلعی که زن تمام مهریه را در ازاء طلاق بذل کند قبل از دخول واقع شود، زوج می تواند نصف مهر را از زوجه بگیرد.
اشکال اول:
اشاره
شهید ثانی اشکالی(1) دارد و مرحوم فیض و مرحوم صاحب جواهر آن اشکال را قبول کرده اند، و گفته اند که به وسیله خلع تمام مهر از ملک زوجه خارج شده، بعد چطور به وسیله طلاق بازهم نصف مال خارج شود؟ اگر تلف کرده بود، می گفتیم چون قبلاً تلف شده، تبدیل به قیمت می شود، ولی خلع مانند ابراء و تملیک نیست که قبلاً اتلافی شده باشد و بگوییم که باید مثل یا قیمت را بپردازد، بلکه اینجا طلاق باید سبب دو چیز شود که هم تمام مال و هم نصف مال از ملک زوجه خارج شود، و این دو امکان ندارد که در آن واحد خارج شود این اشکال در فرض صحت خلع است.
پاسخ آیت الله اراکی به اشکال اول:
مسئله خلع با تنصیف بالطلاق، هر دو معلول طلاق نیست، ملکیتی که به وسیله خلع برای زوج حاصل می شود، با ملکیت نصف که به وسیله طلاق حاصل می شود، در رتبه واحد نیستند، زیرا یکی به وسیله طلاق حاصل می شود، ولی دیگری به وسیله طلاق حاصل نمی شود، در طلاق خلع، طلاق به منزله مثمنی است که عوض آن عبارت از عین مبذول است و روشن است که ثمن معلول مثمن نیست و ملکیت طرفین به وسیله عقد حاصل می شود. پس در اینجا انتقال و ملکیت عوض الطلاق (مال مبذول)، معلول طلاق نیست و در رتبه متقدم بر طلاق برای زوج حاصل می شود و در رتبه متأخر، ملکیت نصف مهریه به وسیله طلاق حاصل می شود. پس ملکیت تمام مهریه با ملکیت نصف آن در دو رتبه قرار دارند.