- مقدمه 1
- اشاره 3
- اشاره 34
- اشاره 55
- (بسم اللّه الرحمن الرحیم) 59
- (الحمد للّه رب العالمین) 63
- (الرحمن الرحیم) 66
- (إیّاکَ نَعْبُدُ و إیّاکَ نَسْتَعِینُ) 69
- (اهْدِنَا الصَّراطَ المستقیمَ) 70
- (صِراطَ الذینَ أنعمتَ علیهم غیرِ المغضوبِ علیهم و لا الضَّالِّینَ) 72
- (بسم اللّه الرحمن الرحیم) 79
- اشاره 79
- (قُلْ هُوَ اللّه ُ أحَدٌ) 79
- (اللّه ُ الصَّمَدُ) 81
- (لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ) 82
- (وَ لَمْ یَکْنُ لَهُ کُفُوا أحَد) 83
آنها نزد ما آمد و استعلاج نمود و گله گوسفند قبول کرد که به ما دهد تا معالجه آن نماییم، یکی از یاران ما فاتحه را بر آن مار گزیده خواند و دست بر آن عضو نهاد فی الحال شفا یافت پس گله گوسفند را به ما دادند».(1)
بعد از ذکر چند نام از سوره حمد که عمیق بودن معانی آن را می رساند به آیات آن می پردازیم:
(بسم اللّه الرحمن الرحیم)
«ب»: حرف جر است که در کتب ادبی معانی مختلف آن مذکور است.(2)
«اسم»: صاحب المیزان در معنای اسم می گوید: «این کلمه در لغت به معنای لفظی است که بر مسمی دلالت کند و این کلمه از ماده «سمه» اشتقاق یافته، و «سمه» به معنای داغ و علامتی است که بر گوسفندان می زدند تا مشخص شود کدام یک از کدام شخص است و ممکن هم هست اشتقاقش از «سمو» به معنای بلندی باشد».(3)
بسم: جار و مجرور است و جار و مجرور در لغت عرب نیازمند متعلق است، متعلق این جار و مجرور محذوف است و در اینکه این محذوف چیست بین مفسرین اختلاف است.
گروهی این محذوف را «أقراءُ» یا «إقراءْ» می دانند، و جمعی «أقولُ» یا «قُلْ»، و گروهی دیگر «أسْتَعینُ» یا «إسْتَعِنْ» جماعتی دیگر این محذوف را «أبتدئُ» می گیرند.(4)
صاحب تفسیرالبیان بعد از ذکر اقوال فوق آنچه را که در پایان اختیار می کند:
1- 1. منهج الصادقین 1/(24-22).
2- 2. به عنوان نمونه می توانید به مفردات راغب و مجمع البحرین در معنای «باء» رجوع کنید.
3- 3. ترجمه المیزان 1/30.
4- 4. البیان /459.