فرزندم این چنین باید بود جلد 2 صفحه 456

صفحه 456

بعضی ها بدون هر احتیاطی با هرکس رفیق می شوند، با این نیت که بالأخره هر کدام از آن رفقا در کاری مهارت و اطلاع دارند و به وقتش می توان از آن ها کمک گرفت. مثلاً فلانی می داند کدام مدل ماشین سواری خوب است، با او رفیق می شویم برای روز مبادا. با آن بسیجی ها هم رفیق می شویم که هر جا نیاز به پارتی بسیجی داشتیم کمک کنند. در صورتی که این آدم ها اصلاً روزگاری برایشان نمی ماند چون به زعم خودشان می خواهند با همه رفیق باشند در حالی که یک فرد بسیجی فرهنگ بسیجی خود را دارد، با آداب و اهداف خاص خودش، کسی هم که دلال است فرهنگ خاص خود را دارد با آداب و اهداف خاص خودش. این آدم نه می تواند بسیجی باشد و نه دلال. عملاً یک شخصیت گسسته و انفجاری باید داشته باشد که آن عین بی معنایی است.

می توان یکی از پیام های سخن حضرت را آن دانست که با همه نمی شود رفیق شد. چون در آن صورت عملاً چیزی از ما نمی ماند که رفقای ما به ما کمک کنند. ابتدا باید مشخص باشد که بنده چه کسی هستم، چه طوری فکر می کنم تا براساس آن فکر و شخصیت رفیق هایم را هم انتخاب کنم. این که گفته می شود آدم باید همه جور رفیق داشته باشد، این رندی نیست، این از بین بردن عمر و به باد فنادادن زندگی است.

می توان از سخن حضرت متوجه شد که بگو با چه کسی می خواهی بروی تا به تو بگویم به مقصد می رسی یا نمی رسی. در جمله قبلی فرمودند هر کس نیزه انداخت نیزه او به هدف برخورد نمی کند، باید شرایط به هدف رسیدن نیزه و به مقصد رسیدن خود را فراهم کرد. پس هر رونده ای به مقصد نمی رسد مگر آن که رفیق راه مناسبی داشته باشد. راستی اگر امثال علامه طباطبائی ها رفیقان راهی چون سید علی قاضی«رحمه الله علیه» نداشتند به چنین مقاصد نورانی می رسیدند؟ و یا اگر علامه قاضی«رحمه الله علیه» رفیق راه خود را ائمه علیهم السلام تعیین نکرده بود، هر چقدر هم تلاش می کرد به چنین نتایجی می رسید؟

خانه های بی همسایه

حضرت در ادامه می فرمایند:

«عَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّارِ»؛

قبل از این که از مسکن بپرسی که این مسکن چه خصوصیاتی دارد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه