فرهنگ اصطلاحات وقف صفحه 198

صفحه 198

ردّ

تعریف

«رد»، در لغت، مصدر فعل «ردّ یردّ» است و از جمله معانی آن بازداشتن و بازگرداندن چیزی می باشد. «رَددْتُ الشی ء»؛ یعنی آن را رد کرده، بازداشتم. «رَدَّه

عن وجهه»، یعنی آن را بازگرداند.

«رد» به معنای عدم قبول نیز می آید؛ هرگاه کسی چیزی را قبول نکند، گفته می شود: «ردَّ الشی ء»؛ «رددتُه الیه جوابَه»؛ یعنی جواب [نامه] او را بازگرداندم و ارسال کردم. از همین جمله است «رددتُه علیه الودیعه»؛ یعنی امانتش را به او بازگرداندم(1).

معنای اصطلاحی «ردّ» خارج از معنای لغوی آن نمی باشد؛ لذا ردّ عاریه، در اصطلاح فقیهان، بازگردان آن به شخص عاریه دهنده می باشد؛ ردّ شهادت نیز به معنای قبول نکردن آن است. همچنین است رد کردن وقف.

خلاصه حکم فقهی

از نظر بیشتر فقیهان مسلّم است که در صحت وقف بر جهت غیر معین، مثل فقیران یا مسجد و قبرستان، قبول شرط نمی باشد؛ لذا قبول و رد هیچ تأثیری در آنها ندارد.

ولی چنانچه موقوف علیه شخص معینی باشد و امکان قبول و رد داشته


1- المصباح المنیر؛ الصحاح، ذیل مادّه «ردد».
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه