فرهنگ اصطلاحات وقف صفحه 21

صفحه 21

اجاره

تعریف

اجاره، در لغت، از «أجْر» گرفته شده است. گفته می شود: اَجَره أجرا و اجارهً، یعنی پاداش داد، کرایه داد. همچنین «أجره» یعنی به او مزد و اُجرت داد. «اُجرت» در اصل به معنای ثواب است، و «اجاره»، در لغت، بر اُجرت نیز اطلاق می شود.

در مصباح المنیر آمده است: «أجرتُ الدار» بر وزن «أفضلتُ» [باب «إفعال»] آمده است اسم فاعل آن «موجِر» می باشد و «مُؤاجر» گفته نمی شود؛ زیرا این وزن از باب مفاعله است. پس از باب افعال خطاست(1).

در اصطلاح، فقیهان اجاره را چنین تعریف کرده اند: تملیک منافع چیزی مباح برای مدتی معلوم در مقابل عوضی مشخص(2).

و بعضی دیگر چنین تعریف کرده اند: اجاره عبارت است از فروش منفعت معلوم به عوضی معلوم(3).

و دیگران آن را چنین معرفی کرده اند: اجاره عقدی است بر منفعتی محدود و معلوم که قابل بخشیدن و مباح کردن استفاده از آن در مقابل عوضی مشخص می باشد(4).


1- المصباح المنیر، ص 5.
2- مجله الأحکام البدایه المواد، ص 409-413؛ القاموس الفقهی، ص 13.
3- برای تفصیل بحث ر.ک: ذیل اصطلاح اجاره در الموسوعه الفقهیه.
4- به همین دلیل فقها تصریح کرده اند که وظیفه ناظر، آباد ساختن و اجاره دادن موقوفه، تحصیل منفعت و تقسیم آن است. فقه المحتاج، ج 2، ص 94.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه