وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی صفحه 358

صفحه 358

آن سلطه ندارد. از این رو، همانند باب اجاره که اگر موجر ملک مورد اجاره را بفروشد هم بیع صحیح است و هم اجاره باطل نمی شود و مستأجر تا پایان مدّت اجاره حق استیفای منافع خودش را دارد، در این موارد نیز بیع و مانند آن از سوی مالک با عدم بطلان عقد سکنی ، عمری و... و استیفای منافع توسّط ساکن و معمر، منافاتی ندارد.

البتّه در صورتی که سکنی، مطلق (بدون ذکر مدّت) باشد و سکنای مطلق را لازم ندانیم و یا به همان مقدار تحقّق مسمّای اسکان لازم بدانیم (و این مقدار حاصل شده باشد)، ممکن است فروش عین مورد نظر به معنای فسخ عقد باشد، هر چند در این موارد نیز بیع، صریح در فسخ نیست.

گفتار 7- حکم این عقود در صورت مرگ یکی از متعاقدین

از آن جا که این عقود، چنان که گذشت، از عقود لازمه هستند، تا زمان مقرّر و مقدّر در عقد، هیچ کس حق اخراج و جلوگیری آنها را از استیفای منافع ندارد.

از این رو اگر به عمر ساکن یا مُعمَر محدود شده باشد، در صورت مرگ مالک، ورثه او حق باز پس گرفتن ملک خود را، قبل از پایان عمر دیگری، ندارند. همچنین اگر شخص ساکن یا معمر بمیرد ورثه او از منافع استفاده خواهند کرد.

در مواردی که این عقود دارای زمان معیّنی (مثلاً10 سال) باشند، تا قبل از انقضای این مدّت، منافع از آن ساکن و مُعمَر و بعد از وی ملک ورثه اش خواهد بود و مالک و ورثه او حق اخراج و سلب منافع از آنان را نخواهند داشت.

البتّه شیخ مفید اظهار داشته است: اگر اسکان بر وجه صدقه و برای خدا نباشد و برای امری از امور دنیوی باشد، مالک هر وقت بخواهد حق اخراج او را خواهد داشت.(1)

امّا مشهور چنین حقّی را برای مالک قایل نیستند، زیرا فرض این است که این عقود، صحیح واقع شده اند، لازم هم هستند در نتیجه همه ادلّه دلالت کننده بر لزوم وفای به


1- المقنعه: 653
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه