شهد سخن 11: با کاروان حسینی تا کاروان رضوی- نمونه فیش سخنرانی ویژه اربعین ویژه ایام اربعین و دهه آخر ماه صفر 1438 ه.ق و وقف صفحه 76

صفحه 76

نقل شده که روزی کنیزی شاخه گلی را به امام حسن (علیه السلام) اهدا نمود، آن حضرت او را آزاد کرد. انس بن مالک عرض کرد: «آیا شما برای یک شاخه گل ناچیز، او را آزاد کردید؟»

امام(علیه السلام) در پاسخ فرمودند:

«أَدَّبَنَا اللَّهُ تَعَالَی ؛ خداوند ما را چنین تربیت کرده است، آنجا که میفرماید: «وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ حَسیبا(1)؛ هرگاه به شما درود و تحیت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید یا (لااقل) به همانگونه پاسخ گویید! خداوند حساب همه چیز را دارد.»(2)

ج) مخلوقات خدا در زندگانی امام مجتبی(علیه السلام)

1. دوستان

روزی شخصی به خدمت امام حسن(علیه السلام) آمد عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین(علیه السلام)! من دشمن بی رحم ستمکاری دارم که حرمت پیران را نمی دارد و بر خردسالان رحم نمی کند. حضرت چون این سخن را شنید فرمودند: «بگو دشمن تو کیست تا انتقام تو را از او بگیرم، گفت: دشمن من تهی دستی و پریشانی است. حضرت ساعتی سربه زیر افکند، سپس خادم خود را طلبید و فرمودند: آنچه از مال ما مانده است، حاضر کن. او پنج هزار درهم آورد، حضرت همه آن درهمها را به او داد و او را سوگند داد که هر وقت که این دشمن بر تو ستم کرد، شکایت او را پیش من بیاور تا من دفع ستم او از تو بکنم .(3)


1- نساء/86.
2- مناقب آل أبی طالب(علیهم السلام) (لابن شهرآشوب)، ج 4، ص 18.
3- العدد القویّه، ص 359.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه