رساله اجوبه الاستفتائات مطابق با فتاوای حضرت آیه الله العظمی آقای حاج سیّد علی حسینی خامنه ای دام ظله العالی صفحه 474
- احکام تقلید 1
- اشاره 1
- شروط تقلید 3
- بقا بر تقلید میّت 9
- مسائل متفرقه تقلید 12
- مرجعیت و رهبری 14
- ولایت فقیه و حکم حاکم 15
- طهارت 18
- احکام تخلّی 22
- قسمت اول 25
- احکام وضو 25
- قسمت دوم 30
- مسّ اسماء و آیات الهی 36
- احکام غسل جنابت 40
- احکام غسل باطل 47
- احکام تیمم 48
- احکام بانوان 52
- قسمت اول 54
- احکام اموات 54
- قسمت دوم 59
- احکام نجاسات 65
- احکام مسکرات 73
- وسوسه و درمان آن 76
- احکام کافر 77
- اهمیت و شرایط نماز 83
- احکام نماز 83
- وقت نماز 86
- روزه چیست؟ 89
- احکام مسجد 96
- احکام سایر مکان های دینی 104
- توضیح 106
- لباس نمازگزار 106
- پوشیدن طلا و نقره و به کار بردن آن 109
- اذان و اقامه 111
- اشاره 111
- قرائت و احکام آن 113
- ذکر نماز 119
- سجده و احکام آن 121
- مبطلات نماز 124
- سلام 126
- شکیات نماز 127
- نماز قضا 129
- اشاره 129
- نماز قضای پدر و مادر 133
- اشاره 136
- نماز جماعت 136
- حکم امام جماعتی که قرائت وی صحیح نیست 144
- امامت شخص ناقص العضو 145
- شرکت زنان در نماز جماعت 147
- اقتدا به اهل سنت 148
- نماز جمعه 149
- نماز عید فطر و عید قربان 156
- توضیح 157
- نماز مسافر 157
- حکم دانشجویان و روحانیون 161
- قصد اقامت و مسافت شرعی 163
- سفر معصیت 169
- احکام وطن 169
- تبعیت زن و اولاد در وطن 175
- نماز استیجاری 176
- احکام بلاد کبیره 176
- نماز آیات 177
- نوافل 179
- مسائل متفرقه نماز 181
- احکام روزه 182
- اشاره 183
- بیماری و منع پزشک 187
- بقا بر جنابت 192
- حکام مبطلات روزه 198
- کفّاره روزه و مقدار آن 200
- قضای روزه 201
- مسائل متفرقه روزه 205
- احکام خمس 212
- هبه، هدیه، جایزه بانکی، مهر و ارث 212
- قرض، حقوق ماهیانه، بیمه، و بازنشستگی 215
- فروش خانه، وسائل نقلیه و زمین 219
- مؤونه 224
- دست گردان، مصالحه و مخلوط شدن خمس با غیر آن 230
- قسمت اول 234
- قسمت دوم 239
- نحوه محاسبه خمس 242
- تعیین سال مالی 247
- ولیّ امر خمس 249
- سهم سادات و انتساب به آنان 250
- موارد مصرف خمس، کسب اجازه، هدیه و شهریه حوزوی 252
- مسائل متفرقه خمس 256
- انفال 258
- جهاد 261
- امر به معروف و نهی از منکر 262
- شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر 262
- کیفیت امر به معروف و نهی از منکر 266
- مسائل متفرقه امر به معروف و نهی از منکر 268
- خرید و فروش اعیان نجس 271
- کسبهای حرام 271
- اجرت گرفتن در برابر واجبات 277
- شطرنج و آلات قمار 278
- شطرنج 278
- آلات قمار 280
- موسیقی و غنا 281
- قسمت اول 282
- قسمت دوم 286
- رقص 291
- دست زدن 294
- فیلم و عکس نامحرم 295
- آنتن های ماهواره ای 301
- تئاتر و سینما 303
- نقاشی و مجسمه سازی 304
- بخت آزمایی 307
- هیپنوتیزم 307
- رشوه 308
- مأمور خرید و فروش 311
- جلوگیری از بارداری 313
- مسائل پزشکی 313
- سقط جنین (کورتاژ) 315
- تلقیح مصنوعی 318
- تغییر جنسیّت 321
- تشریح میّت و پیوند اعضا 322
- ختنه 328
- آموزش پزشکی 328
- تعلیم و تعلّم و آداب آن 331
- حقوق چاپ، تألیف و کارهای هنری 335
- تجارت با غیر مسلمان 337
- کار کردن در دولت ظالم 340
- لباس شهرت و احکام پوشش 341
- تقلید از فرهنگ غربی 343
- تشبّه به کفّار و ترویج فرهنگ آنان 344
- مهاجرت و پناهندگی سیاسی 346
- مصرف دخانیات و مواد مخدّر 349
- تراشیدن ریش 352
- حضور در مجلس معصیّت 356
- دعانویسی و استخاره 358
- مراسم عزاداری 360
- ولادت ها و اعیاد 365
- احتکار و اسراف 366
- احکام خرید و فروش 367
- شروط عقد 367
- شرایط خریدار و فروشنده 368
- قسمت اول 371
- اولیای تصرّف 371
- قسمت دوم 376
- شرایط جنس و عوض آن 379
- شروط ضمن عقد 383
- مسائل متفرّقه بیع 385
- احکام خیارات 388
- 1. خیار مجلس 388
- 4. خیار شرط 389
- 2. خیار عیب 389
- 3. خیار تأخیر 389
- 6. خیار غبن 390
- 5. خیار رؤیت 390
- 8. خیار تخلّف شرط 392
- 7. بیع خیاری (بیع شرط) 392
- توابع مبیع 396
- اشاره 397
- تسلیم مبیع و تأدیه ثمن 397
- بیع نقد و نسیه 399
- بیع سلف 400
- خرید و فروش طلا، نقره و پول 401
- مسائل متفرّقه تجارت 403
- احکام ربا 406
- حق شفعه 409
- قسمت اول 411
- اجاره 411
- قسمت دوم 415
- احکام سرقفلی 418
- ضمان 422
- رهن 423
- شرکت 425
- هبه 431
- قسمت اول 431
- قسمت دوم 436
- دین و قرض 442
- قسمت اول 442
- قسمت دوم 448
- صلح 450
- وکالت 453
- حواله 458
- صدقه 459
- عاریه و ودیعه 460
- قسمت اول 461
- وصیت 461
- قسمت دوم 466
- قسمت سوم 472
- غصب 474
- حجر و نشانه های بلوغ 476
- مضاربه 478
- احکام بانکها 482
- احکام بانکه(ا1) 482
- احکام بانکه(2) 488
- جایزه های بانکی 490
- کارکردن در بانک 491
- احکام چک و سفته 492
- بیمه 492
- اموال دولتی 493
- قوانین و مقررات دولتی 493
- کار در مؤسسات دولتی 496
- قوانین دولتی 498
- مالیات و عوارض 501
- وقف 503
- توضیح 503
- شرایط وقف 504
- شرایط متولّی وقف 505
- شرایط عین موقوفه 510
- شرایط موقوف علیه 511
- عبارتهای وقف 512
- قسمت اول 513
- احکام وقف 513
- قسمت دوم 519
- قسمت سوم 524
- حبس 526
- فروش وقف وتبدیل آن 527
- اشاره 531
- احکام قبرستان 531
- قسمت سوم 539
- حبس 542
- فروش وقف وتبدیل آن 543
- احکام قبرستان 546
ج: برداشتن هزینه های گرفتن املاک از دست غاصب از درآمدهای ملک مورد وصیّت، به همان مقدار اشکال ندارد و برای صحّت وصیّت به ملک، قابلیت آن برای استفاده در مورد وصیّت کافی است هرچند بعد از گرفتن آن از دست غاصب باشد و این کار هم نیازمند صرف مال باشد.
س 1879: شخصی همه اموال منقول و غیر منقول خود را برای پسرش وصیّت کرده و با این کار شش دختر خود را از ارث محروم نموده است، آیا این وصیّت نافذ است؟ و در صورتی که نافذ نباشد، چگونه آن اموال بین شش دختر و یک پسر تقسیم می شود؟
ج: صحّت وصیّت مزبور فی الجمله مانعی ندارد، ولی فقط به مقدار ثلث مجموع ترکه نافذ است و در مقدار زائد بر آن، متوقف بر اجازه جمیع ورثه است، در نتیجه اگر دخترها از اجازه آن خودداری کردند، هر یک از آنان سهم الارث خود را از دو سوم ترکه می برند، بنا بر این دارایی پدر به بیست وچهار قسمت تقسیم می شود
و سهم پسر از آن به عنوان ثلث موصی به هشت بیست وچهارم و سهم او از دو سوّم باقی مانده چهار بیست وچهارم می شود و سهم هر یک از دخترها هم دو بیست وچهارم است و به عبارت دیگر نصف مجموع ترکه متعلّق به پسر است و نصف دیگر بین آن شش دختر تقسیم می شود.
غصب
س 1880: شخصی قطعه زمینی را به نام فرزند صغیرش خریداری کرده و سند عادی آن را به اسم او به این صورت تنظیم نموده است: «فروشنده فلان شخص است و خریدار هم فلان فرزندش می باشد» و بعد از آنکه آن کودک به سن بلوغ رسید زمین مزبور را به شخص دیگری فروخت، ولی ورثه پدر با این ادّعا که آن را از پدرشان به ارث برده اند، با آنکه اسمی از پدرشان در سند عادی نیامده آن زمین را تصرّف کردند، آیا جایز است ورثه در این حالت برای مشتری دوم مزاحمت ایجاد کنند؟
ج: مجرّد ذکر نام فرزند صغیر درقرارداد معامله به عنوان مشتری، ملاک مالکیت او نیست، بنا بر این اگر ثابت شود که پدر زمینی را که با پول خودش خریده، به فرزندش هبه کرده و یا به او صلح نموده، زمین متعلّق به اوست و اگر آن را بعد از رسیدن به سنّ بلوغ به نحو صحیح شرعی به خریدار دیگری بفروشد، کسی حق مزاحمت و گرفتن زمین از دست او را ندارد.
س 1881: قطعه زمینی را که تعدادی از خریداران آن را خریده و فروخته اند، خریداری نموده و مبادرت به ساخت خانه در آن کردم و در حال حاضر شخصی ادعا می کند که آن زمین ملک اوست و
سند آن هم به طور رسمی قبل از انقلاب اسلامی به نام او ثبت شده است و به همین دلیل او بر علیه من و تعدادی از همسایگانم به دادگاه شکایت نموده است، آیا تصرّفات من دراین زمین با توجه به ادّعای او غصب محسوب می شود؟
ج: خرید زمین از ذوالیَد قبلی طبق ظاهر شرع محکوم به صحّت است و زمین ملک خریدار است، در نتیجه تا زمانی که فردی که مدّعی مالکیّت قبلی زمین است، مالکیّت شرعی خود را در دادگاه ثابت نکند، حق مزاحمت متصرّف و ذوالیَد فعلی را ندارد.