- مقدمه 1
- قضاء و قدر 4
- تحریف قرآن 5
- شأن نزول آیه (عبس و تولی) 6
- نبوت عیسی در کودکی 7
- عقیده تثلیث 8
- تحریف تورات و انجیل 10
- عصمت انبیا ء 11
- امکان اشتباه و توهم برای پیامبران 14
- آیه ( همّ بها ) و عصمت یوسف 15
- علم موسی و آیه (ربّ أرنی أنظر إلیک) : 17
- اختیاری بودن عصمت 19
- استغفار امام 21
- مراتب عصمت 22
- اهمیت شناخت مقام ائمه (علیهم السلام) 23
- سودمندی محبت ائمه (علیهم السلام) و دشمنی دشمنانشان 25
- نور فاطمه (علیها السلام) 26
- مصحف فاطمه (علیها السلام) 27
- فضایل حضرت زهرا (علیها السلام) و مصائب ایشان 28
- عنایات خاص الهی به برخی از بانوان 28
- به برخی از روایات اهل سنت در این مورد توجه کنید 33
- ائمه (علیهم السلام)آینه صفات الهی 44
- منکر مصائب فاطمه (علیها السلام) 44
- غلو 45
- تفاوت ویژگیهای جسمانی ائمه (علیهم السلام) با دیگران 49
- اولوالامر 50
- ولایت تکوینی 51
- ولایت تشریعی پیامبر و ائمه(علیهم السلام) 55
- علم امام(علیه السلام) 57
- علم غیب داشتن پیامبر و ائمه (علیهم السلام) 58
- شفاعت 59
- توسل به اهل بیت (علیهم السلام) 63
- کرامات ائمه (علیهم السلام) 67
- حدیث « رد شمس » 68
- سلام دادن به ائمه (علیهم السلام) 69
- پیدایش شیعه در زمان پیامبر 71
- روایاتی از عامه بر این مطلب دلالت دارد 74
- نوسازی و تزیین بارگاه ائمه(علیهم السلام) 76
- اما اقامت در کنار قبور ائمه(علیهم السلام) 78
- کتاب سلیم بن قیس 79
- خطبه البیان 80
- خطبه تطنجیه 80
- درس خواندن در مدارس غیر شیعه 81
- عمل بر طبق مذاهب سنی 81
- شعائر حسینی 82
- قداست عزاداری عاشورا در نزد مؤمنین 84
- عزاداری به روشهای غیر متعارف 85
- ضرر زدن به بدن در عزاداری امام حسین (علیه السلام) 85
- لزوم شناختن امام زمان 87
- رجعت 87
- وارد شدن سلمان بر حضرت فاطمه (علیها السلام) 90
- شرکت حضرت سلمان در غزوات 91
- تجسم داشتن صراط 92
- شأن نزول آیه (سئل سائل بعذاب واقع) 93
- فقهاء امناء بر عقائد 94
- شفا خواستن از راه ادعیه 95
- پرداختن به امور دنیوی از نگاه اسلام 96
- نسبی نبودن ارزش های دینی و اخلاقی 101
- تصوف 103
- شیخیه 104
- دموکراسی در اسلام 104
خاک دلالت دارد . چون پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمود : « صلّوا کما رأیتمونی اُصَلّی » آن گونه که می بینید من نماز می خوانم ، نماز بخوانید .
اما این که ، برخی از شیعیان ،
تربت مزار امام حسین(علیه السلام)را برای سجده انتخاب می کنند به این خاطر است که این خاک ، طاهر و شریف و مقدس است . روایات زیادی از عامه موجود است که پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) ، خاک کربلا را در شیشه ای ریخت و نزد ام سلمه امانت گذاشت و او را از شهادت امام حسین(علیه السلام) خبر داد . این خاک در روز شهادت امام حسین(علیه السلام) ، خونین رنگ شد(1) .
از این گذشته ، این تربت ، برای ما یادآور شهادت امام حسین(علیه السلام) در راه خدا و احیاء دین اسلام است . پس هرکه بر این خاک پاک سجده می کند به یاد می آورد که باید رفتاری شایسته و خالص داشته باشد و آماده باشد تا جان خود و هر آن چه که برایش ارزشمند است ، در راه خدا تقدیم کند ، و این گونه ، خشوع و خضوعش برای خدا بیشتر می شود .
1 ) محب الدین طبری در « ذخائر العقبی » ، صفحه 148 ، ذکر کرده که احمد بن ضحاک نقل کرد از علی(علیه السلام) که : بر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) وارد شدم و چشمان ایشان را گریان دیدم . عرض کردم : آیا کسی بر شما ستمی کرده است ؟ چرا چشمانت اشک بار است ؟ فرمود : جبرئیل نزد من بود و با من می گفت که حسین(علیه السلام) را کنار شط فرات می کشند . پس گفت : آیا می خواهی تربتش را در اختیارت قرار دهم ؟ گفتم :بلی . پس دست دراز کرد و کفی از خاک
را به من داد ، پس بی اختیار اشکم جاری شد .
در مورد مسئله عدم مخالفت امیرالمؤمنین(علیه السلام) با خلفاء ، اگر منظور این باشد که امام ، آنها را قبول داشت و تأیید می کرد و علیه آنها اقامه دلیل نفرمود ، چون خود را برتر و برحق به خلافت نمی دید ، این انکار یک مسئله کاملا بدیهی و آشکار است . چرا که تاریخ ، روایات و سیره ها ، بسیاری از مخالفت ها ، احتجاجات ، اظهار خشم ها و خودداری امام از دنباله روی ایشان و نیز نارضایتی از ستمی که بر او رفت و حقش غصب شد ، را نوشته اند .
برای روشنی بیشتر مطلب به کتاب المراجعات صفحات 283 تا 290 و نیز خطبه سوم نهج البلاغه معروف به شقشقیه ، همچنین خطبه حضرت زهرا(علیها السلام) در مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) با حضور زنان مهاجر و انصار و نیز احتجاج های امام علی(علیه السلام) با خلفاء ، در کتاب احتجاج مرحوم طبرسی مراجعه کنید .
حضرت علی(علیه السلام) ، خود را وصی پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) ، جانشین او و امیرالمؤمنین و صاحب بیعت روز غدیر می دانست . روایات متواتری در کتاب های عامه چه رسد به شیعه بر این مسئله دلالت دارند .
و اگر منظور از عدم مخالفت حضرت ، این باشد که با مخالفین نجنگید و حقش را با زور نگرفت ، بله این حرف درست است .