- اجتهاد 1
- اصول دين 7
- فروع دين 9
- تقليد 11
- احكام طهارت 16
- احكام تخلّي 20
- احكام وضو 24
- احكام جبيره 32
- احكام سَلَسِ البول 33
- احكام غسل جنابت 35
- احكام حيض 38
- احكام استحاضه 43
- احكام نفاس 46
- احكام ميّت 48
- احكام غسل ميّت 51
- احكام كفن و حنوط 54
- نماز ميّت 56
- غسلهاي مستحب 63
- احكام تيمّم 65
- نجاسات 72
- مطهِّرات (پاك كنندهه) 80
- احكام ظرفه 86
- احكام نماز 87
- اذان و اقامه 98
- نيّت 104
- تكبيرة الاحرام 105
- قيام 106
- قرائت 108
- قنوت 113
- ركوع 114
- سجده 115
- تشهّد و سلام 118
- ترتيب 120
- موالات 121
- مبطلات نماز 122
- نماز جمعه 126
- نماز آيات 128
- نماز قضا 131
- نماز جماعت 134
- احكام كم و زياد شدن در نماز 142
- نماز مسافر 150
- احكام روزه 162
- احكام زكات 179
- احكام خمس 197
- امر به معروف و نهي از منكر 207
- بخش معاملات 216
- ربا 243
- احكام سلف ( پيش فروش ) 249
- احكام اقاله 253
- احكام شفعه 254
- اجاره 257
- احكام سرقفلي 265
- اجازه استفاده از منافع و تضمين اجرت 266
- جُعاله 267
- احكام مضاربه 268
- احكام مزارعه 272
- احكام مساقات 273
- احكام عاريه 275
- احكام وديعه ( امانت ) 277
- احكام شركت 279
- احكام سبق ورمايه 282
- احكام قرض و بدهي 284
- احكام تقاصّ كردن 289
- احكام رهن 290
- احكام كفالت 293
- احكام ضمان 294
- احكام حواله 295
- احكام حَجر 297
- در مورد اولياء 300
- احكام صلح 301
- احكام وكالت 303
- احكام هبه 304
- احكام وقف 307
- احكام صدقات و موقوفات 307
- انشاي وقف و شرايط آن 310
- احكام متفرقه وقف 313
- احكام حبس 315
- احكام صدقات 317
- احكام وصيّت 320
- احكام ازدواج 330
- ازدواج موقّت 354
- حقوق زنا شويي 360
- احكام اولاد 363
- احكام نفقه 367
- احكام طلاق 371
- احكام عدّه 382
- احكام طلاق خُلع و مبارات 388
- احكام ظِهار 391
- احكام ايلاء 394
- احكام نذر و عهد و سوگند 395
- احكام كفّارات 400
- احكام اقرار 406
- احكام غصب 408
- احكام آباد كردن زمينهاي مرده 411
- احكام اماكن عمومي و اموال همگاني 413
- احكام لقيط (كودك سرِ راهي) 416
- احكام لقطه (اشياء گمشده) 418
- احكام شكار و ذبح حيوان 422
- احكام ذبح يا سربريدن 427
- احكام خوردنيها و آشاميدنيه 432
- احكام ارث 440
- احكام ديه 452
تشخيص هويت عالمان با تقو
رعايت تقوا و كسب علم و حفاظت از مرزهاي دين ، عالمان ديني را در مقام و مرتبتي قرار داده و ميدهد كه ائمهي معصومين (عليهم السلام) آنان را با رعايت شرايط خطير در مسند نيابت عام از طرف خود به مردم معرفي نمودهاند . و در اين زمينه روايات فراواني وارد شده است .
از جمله حديث شريف امام صادق (عليه السلام) ميباشد كه آن حضرت پس از نكوهش يهوديان بخاطر پيروي از عالمان بي تقوا و گمراه كننده ميفرمايد:
" وَ كَذلِكَ عَوامُ اُمَّتِنا إذا عَرَفُوا مِنْ فُقَهائِهِمُ الْفِسْقَ الظّاهرَ وَالْعَصَبِيَّةَ الشَّديدَةَ وَ التَّكالُبَ عَلي حُطامِ الدُّنْيا وَ حَرامِه ، وإهْلاكِ مَنْ يَتَعَصَّبُونَ عَلَيْهِ وَ اِنْ كانَ لاِءصْلاحِ أَمْرِهِ مُسْتَحِقّ ، وَ بِالتَّرَفْرُفِ بِالْبِرِّ وَ الاْءحْسانِ عَلي مَنْ تَعَصَّبُوا لَهُ وَ إنْ كانَ لِلاْءذْلالِ وَالاْءهانَةِ مُسْتَحِقّ ، فَمَنْ قَلَّدَ مِنْ عَوامِنا مِثْلَ هؤُلاءِ الْفُقَهاءِ ، فَهُمْ مِثْلُ الْيَهُودِ ، اَلَّذينَ ذَمَّهُمُ اللّه تَعالي بِالتَّقْليدِ لِفَسَقَةِ فُقَهائِهِمْ ، فَأمّا مَنْ كانَ مِنَ الْفُقَهاءِ صائِنا لِنَفْسِهِ ، حافِظا لِدينِهِ ، مُخالِفا عَلي هَواهُ ، مُطيعا لِأمْرِ مَوْلاهُ ، فَلِلْعَوامِ اَنْ يُقَلِّدُوهُ ، وَ ذلِكَ لايَكُونُ اِلاّ بَعْضُ فُقَهاءِ الشّيعَةِ لا جَميعُهُمْ . فَامّا مَنْ رَكِبَ مِنَ الْقَبائِحِ وَ الْفَواحِشِ مَراكِبَ فُقهاءِ الْعامَّةِ ، فَلا تَقَبَّلُوا مِنْهُمْ عَنّا شَيْئا وَلا كَرامَةً " .
" .. و همينطور امت ما اگر از فقهاي خود فسق آشكار مشاهده كردند و
-[ 8 ]-
تعصّب حزبي و گروهي ديدند و شاهد پرخاشگري آنان بودند تا به مال و منال دنيا و حرام آن برسند ، فقهايي كه تعصّب حزبي و گروهي آنان باعث ميشود: فردي كه مستحق رفع و رجوع از مشكلاتش ميباشد ـ اما بدليل آن كه جزو حزب و گروه آنان نيست و يا مخالف حزب و دستهي آنان ميباشد ـ را به هر قيمت مورد حمله قرار دهند ؛ اگر چه ميتوانستند مشكل او را اصلاح نمايند و از تباهي نجاتش دهند . و از طرفي كسي كه از حزب و گروه خودشان باشد را با انواع ناز و نعمت نوازش ميكنند اگر چه شايستهي ذلت و تحقير باشد . بدانيد هر كس از از چنين فقهايي تقليد كند او نيز مانند قوم يهود است كه خداوند متعال آنان را بدليل تقليد از فقهاي فاسقشان مورد ملامت قرار داده است . اما آن دسته از فقهايي كه در برابر هواي نفس خويشتن دارند و در حفظ و حراست از حريم دين محكم و استوارند و با خواستهها و اميال شخصي و شيطاني خود در ستيزند و از طرفي در مقابل دستورات الهي مطيع و فرمانبردارند ، برعموم مردم لازم و واجب است كه از ايشان تقليد كنند . البته فقيهاني كه داراي اين شرايط هستند عدهي محدودي از ميان فقها ميباشند ، و نه همهي آنان . بدانيد و آگاه باشيد: فقيهاني كه چون فقهاي عامه سوار بر مركب زشتيها و پستيها شدهاند ، از هيچ حرمت و احترامي برخوردار نيستند و نبايد به آنان اعتماد كنيد و اگر از قول ما چيزي براي شما نقل كردند هرگز به سخن آنان اهميّت ندهيد و از آنان نپذيريد" .
اين بود كلام گهر بار امام صادق (عليه السلام) در مورد تشخيص هويت عالمان و فقيهان دين ، كه مردم بايد شرايط مطرح شدهي در اين حديث را مد نظر قرار دهند .
از طرفي بر فقها و پيروان راستين اهل بيت (عليهم السلام) لازم است تا با ابعاد گستردهي مسئوليت سنگين و خطير خود آشنا شده و بر اهميت امانت بزرگي كه بر دوش آنان نهاده شده واقف باشند .
علماي دين بايد تمامي هم و غم خود را متوجه شناخت حق و پاسداري از حريم حق نمايند و تمامي تلاش و كوشش خود را در راه استنباط احكام شرع از